نامه یک دختر روستایی از توابع استان کرمانشاه به مقام معظم رهبری سبب شد ایشان دستور ساخت چند مدرسه در روستای سفید برگ را صادر فرمایند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، آموزش و تحصیل کودکان در روستاهای دور افتاده شهرستان های کشورمان همواره یکی از موضوعاتی بوده است که مقام معظم رهبری به آن تأکید فراوان داشته اند.
چندی پیش اتفاق جالبی در یکی از روستاهای کشورمان نزدیک شهرستان جوانرود و از توابع استان کرمانشاه افتاد .
ماجرا از این قرار بود؛ دختری در مقطع دبستان در مدرسه ای تحصیل می کرد که هر لحظه ممکن بود دیوارها و سقفش فرو ریزد، روزی دختر ترسش را با پدر و مادر در میان می گذارد و می گوید من جرآت رفتن به چنین مدرسه ای را ندارم، پدر اما در جواب او می گوید من یک کارگر ساده هستم و کاری از دست من برنمی آید.
اما دختر این بار دست به قلم شد و حرف دلش را روی کاغذ برای پدرِ بزرگ خود یعنی رهبر گرانقدرمان اینگونه نوشت: دیوارهای مدرسه ما از هر چهار طرف ترَک برداشته و نِشست کرده و هر لحظه احتمال دارد با یک رعد و برق و یا زلزله کاملا خراب شود، من هر روز با ترس به مدرسه می روم و جرأت رفتن به کلاس درس را ندارم.
پدر نامه را به تهران پست می کند و بعد از یک هفته جواب نامه را دریافت می کند که دستور ساخت مدرسه روستای سفید برگ صادر شد؛ این یعنی نامه به مقصد رسید و ساخت یک سقف مطمئن برای تحصیل دانش آموزان چند روستا فراهم شد.
وقتی از دختر پرسیدند چرا ایشان (رهبری) را پدرِبزرگم خطاب کردی؟ او در جواب گفت: چون گفتم اگر پدر من نتواند برای من کاری انجام دهد پدرِ بزرگوارم حتمأ انجام می دهند، چون ایشان مهربان و بزرگوارند.
