به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر ، قانونگذاران آمریکایی ضمن فراموش کردن پرونده قطور کشورشان در موضوع حقوق بشر، با این مقدمه که ایران عضو سازمان ملل و از امضاکنندگان «اعلامیه جهانی حقوق بشر» است، جمهوری اسلامی را متهم کردهاند که «مرتباً» قوانین بینالمللی در این حوزه را نقض کرده و به نقض حقوق بشر ادامه میدهد! دراینباره گفتنیهایی هست.
1. همزمان با آغاز ناآرامیهای سال گذشته، «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا با ذوقزدگی، رشته توئیتهایی را به نگارش درآورد که همه آنها با چاشنی توهین و بیرون ریختن بغض فروخورده یانکیها علیه انقلاب اسلامی همراه بود.
بهعنوان نمونه، وی در یکی از پیامهایش نوشت: «مردم بزرگ ایران برای سالهای زیادی سرکوبشدهاند. آنها گرسنه غذا و تشنه آزادی هستند»! چند روز بعد، کنگره نیز آشوبهای زمستان 96 را که با جدا شدن مردم از صف اغتشاشگران، رنگ و بوی امنیتی به خود گرفته بود، صراحتاً فرصتی برای اعمال تحریمهای حقوق بشری اعلام کرده و عربدهکشی منافقین و عوامل میدانی سرویسهای جاسوسی منطقه و آمریکا را بهعنوان «فریاد مطالبهگرانه» مردم جا زد! «بن کاردین»، عضو ارشد دموکرات در کمیته روابط خارجی مجلس سنا در همان مقطع گفته بود: «آشوبهای اخیر در ایران، این امکان را برای آمریکا فراهم میکند تا تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کند» و تنها سه روز پسازاین اظهارنظر (19 دی 96)، مجلس نمایندگان آمریکا با تصویب قطعنامهای حمایت قاطع خود را از آشوبگران اعلام کرد.
بنابراین، طرحی که اواخر هفته گذشته به تصویب مجلس نمایندگان رسید و پس از تائید سناتورها و امضای رئیسجمهور، صورت قانونی به خود میگیرد، در امتداد خیز آمریکا برای تصویب تحریمهای حقوق بشری به بهانه ناآرامیهای دیماه سال گذشته است و تردیدی نیست که خوشحالی زائدالوصف صهیونیستها، ارتجاع منطقه، منافقین، اروپا و آمریکا از اغتشاشاتی که با میانداری مواجببگیران آنها، صبغه سیاسی - امنیتی گرفت، از مأموریت مشخص پادوهای غرب برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه ایران اسلامی حکایت دارد.
2. مجلس نمایندگان مدعی است که این طرح را در حمایت از مردم ایران به تصویب رسانده است اما باید پرسید که تراز حقوق بشری آمریکا در مقیاس جهانی چیست و حائز چه رتبهای در ملاحظه استاندارهای این بخش است ؟ «پیتر روشتون» کارشناس امور بینالملل، در خصوص چهره بودن رتوش آمریکا در زمینه حقوق بشر میگوید: «وقتی به تاریخ آمریکا نگاه میکنیم، به نظر میآید که آمریکا باید مهمترین کشور حامی حقوق بشر در جهان باشد ولی امروز، بسیاری از مردم جهان با مشاهده اعمال و سیاستهای دولت آمریکا، آن کشور را یکی از ریاکارترین کشورها در بحث حقوق بشر میدانند ... نقض حقوق بشر در کشورهای مختلف و به درجات متفاوت اتفاق میافتد ولی هیچ دولتی در جهان بهاندازه آمریکا این حقوق اولیه را نقض نمیکند.»
علیرغم ادعای کذب واشنگتن مبنی بر دفاع از حقوق بشر اما در عمل چیزی جز ضدیت با حقوق اولیه بشر از این کشور مشاهده نمیشود و آمریکا در سپهر بینالمللی در نقض آشکار حقوق انسانها ید طولایی دارد. ازجمله موارد نقض آشکار حقوق بشر توسط این کشور، استنکاف کاخ سفید در عضویت معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی حقوق بشری است. آمریکا در اکثر پیمانها و سازوکارهای حقوق بینالملل عضو نیست و در آن تعداد که عضویت دارد، عملاً در تضاد با مفاد آنها گام برداشته است.
از باب مثال، معاهداتی نظیر «حقوق بشر بینالمللی»، «منع شکنجه»، «کنوانسیون حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی»، «کنوانسیون حقوق کودک» و ... ازجمله منشورهایی هستند که امضای آمریکا پای آنها نیست و افزون بر این، سیاستمداران کاخ سفید همواره از نظارت بینالمللی در زمینه حقوق بشر امتناع میکنند.
3. آمریکا با تصویب تحریمی جدید، خود را حامی و سینهچاک مردم ایران جلوه داده درحالیکه هیچ کشوری بهاندازه آمریکا در حق ایران و ایرانی جنایت نکرده است. این در حالی است که مردم آمریکا، علیالدوام شاهد برخوردهای خشن و وحشیانه پلیس و دیگر نهادهای قانونی این کشور در قبال اقلیتها و رنگینپوستان بودهاند که یکقلم آن، به آتش کشیدن 76 نفر از پیروان فرقه «دیویدیها» ازجمله 21 زن و کودک در حادثه موسوم به «ویکو» است.
قتل سیاهپوستان و «مایکل براونها» به دست پلیس و قیامهایی در قواره اعتراض مردم «فرگوسن» که برخی از آنها حتی تا شش ماه به طول انجامید و با دخالت ارتش خاتمه یافت، این سؤال را به ذهن متبادر میکند که آمریکا با کدام آبرو در دفاع از حقوق بشر در ایران اسلامی، طرح و قانون تصویب میکند ؟! کلیدداران کاخ سفید، خود را ملزم به پاسخگویی به هزاران سؤال ازایندست نمیدانند و هیچ نهاد مستقلی وجود ندارد که بر رعایت حقوق بشر در سه سطح فدرال، ایالتی و محلی نظارت کند، درحالیکه جمهوری اسلامی با مشارکت فعال در مکانیزم «یو پی آر»، همواره از ترسیم نمایی شفاف از وضعیت حقوق بشری خود استقبال کرده است.
4. این، تنها گوشهای کوچک از وضعیت حقوق بشری آمریکاست ولی جا دارد که اشارهای به فقر مردم این کشور نیز داشته باشیم. رئیسجمهور آمریکا، با ریختن اشک تمساح و «فقیر» خواندن مردم ایران که حالا مستمسکی برای وضع تحریمهای حقوق بشری ایران شده، گویا به یاد ندارد که در نشست مشترک کنگره در سال 2017، گفته بود که «94 میلیون آمریکایی اکنون شامل نیروی کار نمیشوند و بیش از 43 میلیون نفر گرسنه، کوپن غذایی دریافت میکنند» ! وی همچنین افزوده بود: «از میان هر پنج آمریکایی، بیش از یک نفر در سالهای نخست اشتغال خود بیکار است و ما بدترین وضع مالی را در دوران بعد از رکود مالی در 65 سال گذشته داشتهایم.»
5. آمریکا و شرکای اروپایی واشنگتن با گذار از برجام هستهای، فاز بعدی فشار بر انقلاب اسلامی را با ابزار تحریمهای موشکی، منطقهای و حقوق بشری کلید زدهاند و لذا تعجبی ندارد که همزمان با طرح گمانه «خروج آمریکا از برجام» یا «آغاز مذاکرات بر سر توافقی جدید با ایران»، تحریمهایی را برای اخذ امتیازات واهی از کشورمان و تحتالشعاع قرار دادن «امنیت» و «فرهنگ ایرانی - اسلامی» به تصویب برسانند.
مروری بر تاریخ زیادهخواهیهای آمریکا، این حقیقت را روشن میکند که اساس مناقشه حقوق بشری غرب با ایران، اولاً بر سر مؤلفه استقلالطلبی جمهوری اسلامی از نظام سلطه و عدم متابعت از هژمونی و نظم نوین بهاصطلاح جهانی آمریکا و ثانیاً به دلیل ساری و جاری بودن اسلام سیاسی در کشور است که این مناقشه نه در گذشته شانس پیروزی داشت و نه در آینده راه بهجایی خواهد برد.