X
GO
اخبار
تاریخ انتشار: ﺳﻪشنبه 23 مرداد 1403
تعداد بازدید خبر : 79
تاریخ ثبت : ﺳﻪشنبه, 23 مرداد,1403 | 09:48 ق.ظ
تاریخ انتشار : ﺳﻪشنبه, 23 مرداد,1403 | 08:42 ق.ظ
تاریخ آخرین بروزرسانی : چهارشنبه, 24 مرداد,1403 | 08:34 ق.ظ

برگزاری شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات گروهک تروریستی منافقین

  • برگزاری شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات گروهک تروریستی منافقین

شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان آغاز به کار کرد.

 

به گزارش سایت ستاد حقوق بشر، شانزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای گروهک تروریستی منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، امروز سه‌شنبه (۲۳ مردادماه) در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و همچنین وزیری، نماینده دادستان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به‌صورت علنی آغاز به کار کرد.


رئیس دادگاه در ابتدا ضمن تسلیت شهادت شهید اسماعیل هنیه و تبریک روز خبرنگار، اظهار داشت: امروز ۲۳ مرداد ماه سال ۱۴۰۳ ادامه رسیدگی به کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران به اتهامات سازمان مجاهدین خلق ایران و ۱۰۴ متهم آن انجام می‌شود. این دادگاه با رعایت کامل تشریفات آیین دادرسی کیفری و بعد از وصول کیفرخواست و مطالعه دقیق آن از سوی دادگاه به استناد مواد ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۰، ۱۲ و ۱۳ قانون مجازات اسلامی و با تاکید بر رعایت اصل ۳۵ قانون اساسی و با نظر به ضرورت مواد ۳۸۶، ۳۴۶ و ۳۴۸ قانون آیین دادرسی با تعیین وکلای تسخیری برای متهمان به دلیل عدم معرفی وکیل، تشکیل شده است. این دادگاه با حضور وکلای شکات، خانواده شهدا و وکلای متهم، نماینده دادستان و وصول لایحه از یکی از وکلای متهم که به دلیل عذر موجه قانونی در دادگاه حاضر نشده و از قبل به دادگاه اطلاع داده است و یکی دیگر از وکلای حاضر در جلسه وکالت متهمان را بر عهده دارد، تشکیل شده است.

وی از وکیل شکات درخواست کرد در جایگاه وکیل قرار گرفته و اظهارات خود را مطرح کند.

امیر ملایی، وکیل شکات در جایگاه قرار گرفت و گفت: در جهت تشریح شکایت مطروحه و با تاکید بر عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست لایحه‌ای تنظیم و تقدیم دادگاه شده است.

در ادامه قاضی از منشی دادگاه درخواست کرد تا لایحه تنظیمی وکیل شکات را ثبت کند.

ملایی، وکیل شکات در ادامه با قرائت لایحه گفت: عناوین اتهامی مندرج در کیفرخواست متعدد بوده و توسط نماینده دادستان توضیحات کامل داده شده لذا درخواست دارم به اقدام تروریستی انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در تاریخ ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ بپردازیم. حادثه‌ای که در آن نهایت سنگدلی و نهایت وطن فروشی گروهک منافقین در آن مشخص شده است؛ لذا درخواست دارم در ابتدای دادگاه مجروحی از حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ که در دادگاه حاضر است، در جایگاه قرار گیرد و توضیحات لازم را ارائه کند و به عنوان شاکی شکایت خود را ثبت کند.



اظهارات یکی از مجروحان حادثه تروریستی 7 تیرماه 1360

در ادامه سید محمد سجادی، مجروح حادثه تروریستی ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت و گفت: آسیب‌های زیادی از سازمان مخوف مجاهدین خلق به کشور وارد شده است از جمله خود بنده که آسیب به من وارد شد و از دادگاه احقاق حق را خواستارم. در آن زمان تمام دارایی خود را برای درمان هزینه کردم و هنوز هم درمان ادامه دارد. وجود شهید بهشتی نعمت بود و ما نعمت بزرگی را از دست دادیم. امیدواریم هرچه زودتر این دادگاه نتیجه دهد و تسلای خاطر مردم و خانواده باشد. از دادگاه درخواست دارم علاوه بر بررسی بعد معنوی حوادث به بعد مادی این حوادث رسیدگی کند.

قاضی از این مجروح حادثه ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ سوال کرد که آیا از سازمان مجاهدین خلق شکایت دارد؟

سجادی پاسخ داد: بله حتما تقاضای اشد مجازات مادی و معنوی را دارم.

در ادامه قاضی از این مجروح خواست حادثه انفجار ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ را توصیف کند.

سجادی بیان کرد: جلسه شورای مرکزی حزب قبل از اذان مغرب شروع شد بعد از جلسه نماز اقامه می‌شد. چند دقیقه بعد از شروع جلسه انفجار رخ داد.

قاضی پرسید: شما در آن زمان در حزب چه سمتی داشتید؟

سجادی پاسخ داد: در آن زمان رابط تشکیلاتی حزب در گیلان بودم. در جلسه حزب حضور داشتم. سازمان مجاهدین بعد از حادثه انفجار بنده را ترور کرد.

قاضی از این شاهد حادثه سوال کرد که آیا کلاهی را می‌شناسید؟

سجادی پاسخ داد: کلاهی در تشکیلات حزب در استان تهران کار می‌کرد و خیلی کم با این فرد ارتباط داشتم و کلاهی را در روز حادثه در جلسه حزب دیدم، اما چند دقیقه قبل از حادثه از جلسه خارج شده بود. بنده در اثر این حادثه سمت چپ بدنم، چشمم و ریه‌ام آسیب دید و ضربه به سرم وارد شده است و همچنان ترکش در بندم وجود دارد و با درد و رنج محسوب می‌شود و دوبار بعد از آن نیز توسط سازمان ترور شدم.

قاضی از این شاهد درخواست کرد در مورد ترور‌های دیگر سازمان مجاهدین در مورد خودش توضیح دهد.

سجادی پاسخ داد: در شهریور سال ۶۱ ضربه چوب به پشت سر بنده زدند.

قاضی از این شاهد پرسید شما از میزان تخریب حادثه انفجار ساختمان جزب جمهوری اسلامی چیزی به یاد دارید؟

سجادی پاسخ داد: کل سقف ساختمان تخریب شده بود حسب اطلاع سازمان نوع بمب و انفجار را در جای دیگر امتحان کرده بودند. من تقاضای اشد مجازات و مطالبه خسارت مادی و معنوی دارم.

قاضی از منشی دادگاه درخواست کرد شکایت این مجروح حادثه ۷ تیرماه سال ۱۳۶۰ را مبنی بر رسیدگی به خسارات مادی، معنوی و اشد مجازات سازمان مجاهدین خلق را ثبت کند.

حادثه تروریستی دفتر حزب جمهوری اسلامی باعث مجروحیت 25 نفر شد

در ادامه ملایی، وکیل شکات بیان کرد: حادثه تروریستی دفتر حزب جمهوری اسلامی علاوه بر اینکه باعث مجروحیت آقای سجادی و ۲۴ نفر دیگر شده است، باعث شهادت رئیس دیوان عالی وقت کشور، شهید بهشتی و ۷۲ تن دیگر شد که نهایت دشمنی با ملت را نشان می‌دهد که در لوایح تقدیمی به تمام این موارد اشاره شده است.

وی ادامه داد: جرم بغی موضوع عجیبی نیست در تمام کشور‌های دموکرات دنیا اگر گروه مستقلی تشکیل شود و بخواهد علیه دولت وقت اقدامات مسلحانه انجام دهد به بدترین شکل مجازات می‌شود و این همان قانون مبارزه با تروریسم است و بغی محسوب می‌شود و در تمام دنیا شناخته شده است و بغی و تروریست محسوب می‌شود. با توجه به اینکه بغی ابعاد فقهی و حقوقی دارد درخواست دارم کارشناس فقهی در جایگاه قرار گیرد و ابعاد جرم بغی را تشریح کند.

قاضی از این وکیل پرسید: شما اعتقاد دارید بغی همان تروریسم است؟
 

وکیل شکات پاسخ داد: بله در تعریف فقهی و اسلامی جرم بغی همان قانون مبارزه با تروریسم است.



حجت الاسلام و المسلمین صداقت کارشناس فقهی با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت و در مورد عنوان فقهی بغی، گفت: تعریف مشهور بغی در لسان شیخ طوسی آمده است و بسیاری از فقهای ما نیز به آن استناد کرده‌اند. شیخ طوسی در کتاب النهایة گفته است که هر کس بر امام عادل خروج کند و بیعتش را بشکند و با امام عادل در احکام اجتماعی و جامعه مخالفت کند باغی است. اهل سنت نیز همین تعریف را قبول دارند و امام شافعی در کتاب خود به آن پرداخته است.

وی ادامه داد: شیخ طوسی در مورد شرایط بغی چند شرط را مطرح می‌کند از جمله اینکه باغیان از موقعیت و استحکامات برخوردار باشند به نحوی که دفع شر آن‌ها جز قتال ممکن نباشد. استحکامات به معنی این است که مکان و جایی فراهم باشد که باغیان در آنجا پناه گرفته باشند و از محدوده اقتدار امام مسلمین خارج شده باشند به نحوی که باید برای قتال آن‌ها از محدوده اقتدار خارج شد و با آن‌ها مقابله کرد.

وی ادامه داد: شرط بعدی باغیان این است که گرد هم جمع شده باشند؛ صحبت از یک فرد نیست و صحبت از یک اقدام جمعی است. شورش آن‌ها بر مبنای باطل و در عدم مشروعیت حکومت است که ما در ماجرای نهروان این موضوع را شاهد هستیم. شرط بعدی این است که شمار باغیان در حدی باشد که پراکنده کردن آن‌ها با تجهیز نیرو ممکن نباشد.

این کارشناس فقهی ادامه داد: در ماده ۲۸۷ قانون مجازات اسلامی در تعریف جرم بغی آمده است گروهی که برابر اساس جمهوری اسلامی ایران قیام مسلحانه کند باغی محسوب می‌شود و در صورت استفاده از سلاح اعضای آن به اعدام محکوم می‌شوند. این ماده چند نکته دارد که اولا باغیان باید گروه باشند و قیام باید علیه حکومت و مسلحانه باشد. تمام این عناوین در مورد گروهک الحادی منافقین صدق می‌کند.

وی افزود: در برهه‌های زمانی از این گروهک رفتار‌های متفاوتی را دیدیم در یک مقطعی رفتار محاربه بدون شک دیده شده است. اما اینکه ما جرم بغی را مطرح می‌کنیم مثال کامل آن اتفاق بود که در سال ۶۷ درباره عملیات فروغ جاویدان رخ داد و اعضای این گروهک طبق تمام موارد فقهی و قانون باغی شدند و با تانک و اسلحه به صورت گروهی علیه کشور جمهوری اسلامی ایران اقدام مسلحانه کردند. پس اگر کسی شک و شبهه در مورد اقدامات تروریستی این گروهک در اوایل انقلاب بیاورد و بگوید این اقدامات مصداق محاربه است و بغی نیست، اما در ماجرای عملیات فروغ جاویدان موضوع بغی بوده است.

صداقت بیان کرد: بغی یک پله بالاتر از محاربه است. قاضی در جرم محاربه اختیار دارد یکی از چهار حکم را صادر کند، اما در بغی حکم فقط اعدام است. در دنیا صحبت در مورد مقوله تروریسم است و تمام دنیا درگیر این موضوع هستند. وقتی که اسلام صحبت از بغی می‌کند چیز عجیبی را مطرح نمی‌کند. چیزی که در حال حاضر در حقوق بین الملل در آیین دادرسی کشور‌ها به عنوان قانون مبارزه با تروریسم مطرح می‌شود ۱۴۰۰ سال قبل در اسلام به صورت دقیق با عناوین اتهام افساد فی الارض، محاربه و بغی است.

وی ادامه داد: در هر قانونی از دنیا که مشاهده کنید، قوانین کشور‌های اروپایی هر تعریفی که از تروریسم مطرح شده با تعریف اسلام از محاربه، افساد فی ارض و بغی مطابقت دارد.

قاضی پرسید یعنی در تعریف بین‌الملل بغی همان تروریسم است؟

حجت الاسلام و المسلمین صداقت پاسخ داد: در برخی از تعاریف حقوق بین‌الملل و قوانین موضوعه کشور‌های دیگر تعاریفی که برای تروریسم و اقدامات تروریستی انجام شده است دقیقا برابر با عنوان بغی در فقه امامیه است که در قانون مجازات اسلامی منعکس شده است همان طور که می‌دانید تروریست به عنوان جزایی یک عنوان مدرن است و عناوین از دیر باز در جوامع بشری شناخته شده است و کشور‌های دنیا در توافقات بین المللی اقدامات تروریستی بر روی این افعال گذاشته اند. در اسلام نیز باغی یا بغی یک تعریف جامعه و کامل و عالی برای اقدامات تروریستی دارد. دنیا بداند هر جا می‌گوییم بغی یعنی تروریسم و جالب از سیمای مجاهدین صراحتا می‌گوید ما باغی هستیم. من تعاریر باغی را برای شما می‌خوانم با شما قضاوت کنید. کسی که می‌گوید باغی هستم طبق تعاریف شما یعنی تروریست است. باغی عالی‌ترین بحث تررویسم است و باغیان به اشد وجه تروریست هستند و بلا استثنا کشور‌های دنیا اشد مجازات را برای آن در نظر گرفته‌اند. به عنوان مثال در کشور فرانسه که مجازات اعدام وجود ندارد اشد مجازات که حبس ابد است، برای فرد تروریست در نظر گرفته شده است. در آمریکا اعدام است و در سایر کشور‌ها اشد مجازات است.

وی ادامه داد: در تعریف کنفرانس کشور‌های اسلامی در مورد بغی آمده هر گونه عمل خشونت آمیز و یا تهدید کننده که علارغم انگیزه آن به منظور طرح جنایی فردی یا گروهی که با هدف ایجاد رعب در بین مردم و به خطر انداختن جان و حیثیت و حقوق مردم شود یا به خطر انداختن منابع ملی و ثبات، تمامیت ارضی و سیاسی و حاکمیت کشور‌های اسلامی انجام شود. بخش اول این تعریف با محاربه تطبیق دارد و بخش دوم آن که بحث ملی دارد با عنوان فقهی بغی مطابقت دارد.

صداقت گفت: فیدل کاستر در تعریف تروریسم می‌گوید تروریسم تنها رفتار‌های ضد دولت است که به منظور ایجاد یک وضعیت هراس‌انگیز انجام می‌شود و قطعا این تعریف بغی است. مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه‌ای که در سال ۱۹۹۶ صادر کرد در تعریف تروریسم گفته است اقدامات جنایی با هدف ایجاد رعب و وحشت در میان عامه مردم؛ در اینجا عنوان محاربه صدق می‌کند.

وی افزود: کنوانسیون اروپا در خصوص تعریف تروریسم گفته است یک حمله جدی شامل اقدام علیه زندگی، سلامت جسمانی و آزادی اشخاص حفاظت شده از جمله دیپلمات‌ها است و تهاجمی که با آدم ربایی، گروگان‌گیری و بازداشت غیرقانونی افراد همراه است. باز این تعریف با محاربه صدق می‌کند. کشوری در دنیا نداریم که تعریفی از تروریسم ارائه داده باشد که با عناوین فقهی ما مطابقت نداشته باشد. وقتی می‌گوییم که فردی محارب و باغی است، تمام دنیا این موضوع را می‌گوید و حکم تمام دنیا نیز اشد مجازات است.

قاضی پرسید: آیا سازمان مجاهدین پذیرفته است باغی است یا نه؟

صداقت گفت: قطعا این سازمان نه خودش را باغی و نه تروریسم می‌داند، اما در جلسه قبل که ما عنوان بغی را مطرح کردیم، تلویزیون رسمی این سازمان جلسه‌ای برگزار و کارشناسی از اعضای این حزب دعوت کرد. این کارشناس تمام تعاریف بنده از بغی را قرائت کرد و تمام موارد را ذکر کرد و با وقاهت تمام اعلام کرد که تمام موارد را قبول داریم. این کارشناس اعلام کرد که ما استحکامات داریم و گروه هستیم و مسلحانه اقدام کرده‌ایم؛ این کارشناس این سه شرط را پذیرفت.

صداقت بیان کرد: مرکز تحقیقات فدرال آمریکا در تعریف تروریسم گفته است که تروریسم اعمال خشونت آمیز و یا اعمال خطرناک است که نقض حقوق کیفری ایالات متحده و یا هر کشور دیگری باشد؛ یا اینکه در صورت وقوع در قلمروی ایالات متحده و یا هر کشور دیگری نقض حقوق کیفری محسوب شود و به قصد تحت تاثیر قرار دادن یا مجبور کردن یک جمعیت غیرنظامی و یا پلیس یک دولت انجام شود. همین که اقدامی برنامه‌های دولت ایالات متحده را تحت تاکید قرار دهد تروریسم محسوب می‌شود.
وی افزود: دولت آمریکا با مقوله تروریسم سخت گیرانه‌تر برخورد می‌کند.

صداقت در مورد اقدامات تروریستی گروهک منافقین، گفت: اقدامات تروریستی این گروهک به انواع مختلف رخ داده است. زمانی مردم عادی کوچه و خیابان را بدون هیچ دلیلی ترور کردند. زمانی اقداماتی مانند بمب‌گذاری در حزب جمهوری اسلامی انجام دادند. این گروهک با حزب و حزبیت مقابله می‌کردند. اعضای این گروهک ادعای دموکراسی دارند، اما آمده‌اند یکی از نماد‌های دموکراسی که حزب جمهوری اسلامی است، را هدف قرار داده‌اند. در سال ۱۳۶۷ در عملیات مرصاد به صورت رسمی با ایران جنگ کردند. اگر اقدامات قبلی این گروهک را محاربه می‌دانند، اما قطعا در عملیات مرصاد عنوان فقهی بغی صدق می‌کند.

وی ادامه داد: در عنوان فقهی بغی حتی اگر چند نفر از اعضای گروه، اقدام تروریستی انجام دهند کل گروه باغی محسوب می‌شوند در نتیجه همه اعضای گروه به اعدام محکوم می‌شوند.

قاضی پرسید: هواداری و تشویق گروهک‌های ترویستی هم افراد را تروریست می‌کند؟

صداقت پاسخ داد: اگر هوادار به معنای عضو گروه باشد باغی است و قطعا تروریست است. زیرا بغی درجه عالی تروریسم است.

حجت الاسلام والمسلمین صداقت گفت: بحثی که تا امروز خیلی به آن پرداخته نشده و اتفاقاتی که در دهه ۶۰ افتاد باعث شد که بعضی از افراد نظام جمهوری اسلامی ایران را متهم کنند و بگویند چرا اعضای این گروه بعضا اعدام شده اند؟

وی با بیان اینکه در اینجا حقوقی فقهی و قانونی مطرح است، گفت: در بحث فقهی اگر چند نفر از اعضای گروه اقدام را انجام دهند (که آن‌ها چند نفر هم نبوده بلکه ارتشی بودندکه به ایران حمله کردند) پس قطعاً تمام اعضای آن باغی محسوب می‌شوند.

حجت الاسلام والمسلمین صداقت گفت: طبق قواعد فقهی هر آن کس که اعلام کند من جزیی از این گروه هستم، عالماً به اینکه این افراد بر آن‌ها بغی صدق کرده است پس حکم اعدام نسبت به این‌ها جاری می‌شود.

وی با بیان اینکه امام خمینی (ره) با این افراد با رأفت اسلامی برخورد کرد، گفت: در آن زمان هیئت‌های سه نفر در هر استانی برای تعیین تکلیف این افراد تشکیل شد، علی القاعده طبق حکم فقه و قانون تمام این افراد باید اعدام می‌شدند.

وی گفت: امام خمینی (ره) هیئت‌های عفو تشکیل داد و نه هیئت مجازات، این هیئت‌ها آمدند در زندان‌ها و به هر بهانه‌ای می‌خواستند بگویند این افراد توبه کردند.

وی گفت: هرکدام از این زندانی‌ها عضو گروهک الحادی بودند به هر عنوان که زندانی و محکومیتی پیدا کرده بودند بعد از اقدام مجاهدین در حمله به ایران عنوان جدید به عنوان بغی به آن‌ها صدق کرد و آن‌ها طبق حکم فقه و قانون باید مجازات بغی را متحمل می‌شدند.

قاضی گفت: بغی یا تروریسم؟

حجت الاسلام والمسلمین صداقت گفت: بغی دقیقا مرادف با تروریسم است.

وی با بیان اینکه برخی عنوان کردند که این هیئت‌ها، هیئت‌های مجازات بودند، گفت: اگر هیئت عفو یا دادگاه‌های متشکل از سه قاضی تشکیل نمی‌شد مجازات بغی بر آن‌ها صدق می‌کرد، در حالیکه در تاریخ این نکته بالعکس مطرح شده است، اما امام خمینی (ره) فرمودند، بروید به هر بهانه‌ای آن‌ها را از باغی بودن خارج کنید این‌ها اعتراف کنند که جز این گروه نیستند و از این عنوان خارج شوند.

قاضی گفت: یعنی علی رغم اینکه به جرم عضویت در سازمان و یک گروه تروریستی در زندان بودند مجددا مورد دادرسی با جهتگیری بخشش قرار گرفتند؟

حجت الاسلام والمسلمین صداقت گفت: با کمک هیئت سه نفره به دستور امام خمینی (ره) نتیجه این شد که هزاران نفر از این عنوان فقهی و قانونی رهایی پیدا کردندو مورد عفو قرار گرفتند.

وی گفت: هر کاری در جمهوری اسلامی ایران و از جمله این دادگاه در ده‌ها جلسه با حضور وکیل شکات و مجرمان جرایم منحوس این سازمان را بررسی و از آن‌ها می‌خواهد حضور پیدا کرده و از خود دفاع کنند و نشانه حکومت قانون در جمهوری اسلامی ایران است.

قاضی در ادامه در تذکری در مورد مجرم بودن این افراد گفت: دادگاه برابر کیفر خواست ارایه شده از سوی نماینده دادستان اتهامات را استماع کرده است.

حجت الاسلام والمسلمین صداقت به انقلاب فرانسه اشاره کرد و گفت: در سال ۱۷۹۲در جریان انقلاب کبیر فرانسه جنایاتی از سوی حاکمین وقت به وقوع پیوست، از تاریخ دوم تا هفتم سپتامبر که شهر پاریس مورد حمله قرار گرفت و گارد ملی با احتمال اینکه پاریس اشغال شود شورشیان زندان به کسانی که به پاریس حمله کردند بپیوند تمامی زندانیان زندان پاریس اعدام شدند. به تاسی از پاریس در کل کشور فرانسه بزرگترین جنایات به این ترتیب اتفاق افتاد.

وی گفت: اما در جمهوری اسلامی نه تنها به سمت اعدام نرفتند بلکه هئیت‌های عفو یا دادگاه‌های متشکل از سه قاضی از متخصصین امور حقوقی و قضایی تشکیل شد و بسیاری از افرادی که علی القاعده باید اعدام می‌شدند مورد عفو قرار گرفتند.

وی در ادامه گفت: مسعود رجوی بعد از ماجرای عفو امام خمینی (ره) می‌گوید آن‌هایی که در زندان‌های جمهوری اسلامی نجات پیدا کرده و اعدام نشده اند همگی خائن هستند، انگار او علاقمند بوده است که همه اعدام شوند و از نجات عده‌ای ناراحت بوده است و این موضوع در تاریخ جالب که رهبری خواستار کشته شدن بیشتر اعضای خود است. اگر به تعریفی از تروریسم در طول تاریخ مراجعه کنید یا به عنوان فقهی محاربه یا بغی صدق می‌کند، عناوینی که هزارو ۴۰۰ سال پیش فقه مترقی اسلام آن‌ها را شرح و طرح و جزییاتش را بیان کرد امروزه مبتلا به همه کشور‌ها شده و آن را به تروریسم می‌شناسیم. از این رو طبق همه قوانین بین المللی و حقوقی گروهک منافقین یک گروهک تروریستی محسوب می‌شوند.



به عنوان عدله اثبات از قرار بالاتر نداریم


در ادامه ملایی وکیل شکات گفت: خواهش می‌کنم عین تعاریف بغی در پرونده درج شود. همچنین به عنوان وکیل شکات سعی دارم فیلمی که اعضای سازمان اقرار می‌کنند به اقدامات تروریستی را انجام داده اند در دادگاه پخش شود.

وی گفت: به عنوان عدله اثبات از قرار بالاتر نداریم. درخواست دارم کلیپی که مسعود رجبی در آن اقرار می‌کند که دستور انفجار حزب جمهوری اسلامی را داده است پخش شود.

این وکیل دادگستری گفت: در قوانین آیین دادرسی کیفری این اجازه به شکات داده شده است که بتوانند از تمام اسناد موجود استفاده کنند. خانواده معزز شهدا مورد ترور قرار گرفته اند و سکوت کرده اند.

وکیل شکات ادامه داد: قاضی گفت: تقاضای شما به عنوان اقرار به عنوان اثبات جرم انتسابی است.

در ادامه قاضی دستور پخش کلیپ اقاریر مسعود رجوی را داد.

وکیل شکات گفت: در این کلیپ مسعود رجوی می‌گوید انفجار دفتر حرب کار من بوده است و می‌گوید من مردم خودم را به خاطر صدام کشتم. تمام مراجع بین المللی و مردم نهاد صدام را قاتل می‌دانند. چگونه یک سازمان ذلیل باشد و هموطنان خودش را بکشد و تقدیم صدام کند. رجوی افتخار می‌کند که هموطنان و حرب‌ها را کشور خود به خاطر صدام می‌کشد. خطاب به کشور‌های انگلیس، فرانسه و آلبانی می‌گویم رجوی صراحتا اعلام کرده است که احزاب را نابود می‌کند. بعد شما به این افراد پناه می‌دهد و حمایت می‌کنید.

وی گفت: از ریاست قوه قضاییه و دستگاه قضایی خواهش می‌کنم که در ابعاد بین‌المللی از طریق دادستانی کل کشور شکایتی را از کشور‌هایی که پناه به این جوخه‌های صدام داده‌اند را مطرح و پیگیری کنند.

وی در ادامه در راستای عدله اثباتی خود از ابراهیم خدابنده عضو سابق سازمان مجاهدین خلق در بخش بین الملل به عنوان شاهدی برای حضور در جایگاه دعوت کرد وگفت: پس از اینکه شهادت او در صورت جلسه قید شود موضوعاتی را مطرح خواهم کرد.

قاضی گفت: فعلا اظهارات متهم به عنوان مطلع استماع می‌شود در جلسه بعدی ایشان و شهود که دارید اعلام شود. دادگاه جلسه جهت استماع شهادت شهود را برای جلسه بعد تعیین می‌شود و به طرفین ابلاغ می‌شود. فعلا اظهارات ایشان به عنوان مطلع شنیده می‌شود.

ابراهیم خدابنده عضو جدا شده است سازمان مجاهدین خلق گفت: ۲۳ سال عضو سازمان بودم و در بیست و چند کشور برای سازمان عملیات انجام دادم و از سال ۸۲ به کشور آمدم. سال یک نشست حقوقی در عراق برگزار شد که به نشست سه روزه معروف شد. در این نشست بحث انفجار دفتر جزب جمهوری اسلامی شد. به یاد دارم مسعود رجوی در این جلسه گفت ما همه جا گفته ایم انفجار خشم خلق، کدام خلق این اتفاق انفجار مجاهد خلق بود.

قاضی پرسید شما این صحبت‌ها را از مسعود رجوی شنیدید؟

خدابنده پاسخ داد: بله و آن را با افراد دیگری هم چک کردم. رجوی مشخصا در مورد انفجار دفتر رجوی صحبت می‌کرد. سالگرد این انفجار را جشن می‌گرفت و از آن به عنوان انفجار خلق خشم نام می‌برد.

وی گفت: رجوی در جلسات متعددی به انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی اقرار کرده بود، اما در این جلسات افراد زیادی نبودند. در این نشست‌های سه روزه هزاران نفر شرکت داشتند.

قاضی پرسید: رجوی در سال ۶۵ در حالی که ما در جنگ با صدام بودیم اقرار به انفجار ساختمان حزب کرد؟

خدابنده پاسخ داد: بله رجوی می‌گفت سازمان مجاهدین خلق یعنی رجوی و چیزی به غیر از رجوی وجود ندارد. رجوی می‌گفت این کار ما درست بود و جمهوری اسلامی ایران دیگر نتوانست این حزب را تشکیل دهد و به آن افتخار می‌کرد.

قاضی از منشی دادگاه خوست اظهارات خدابنده که اعلام کرده است رجوی به صراحت اقرار کرده انفجار حزب جمهوری اسلامی توسط وی انجام شده است ثبت شود.

خدابنده بیان کرد: تشکیلات ما در زندان‌ها ادامه داشت. رجوی تسبیهی را نشان داد که یکی از زندانیان در زندان ساخته بود و از طریق خانواده برای رجوی فرستاده بود. یکی از زندانیان نیز که آزاد شده بود بعد از چند روز به عراق برگشت. رجوی به آن‌ها می‌گفت شما خیانت کردید.

قاضی گفت: یعنی رجوی به افرادی که در هیئت‌های سه نفره عفو یا دادگاه متشکل از سه قاضی بخشیده شده بودند می‌گفت خیانت کردید.

خدابنده پاسخ داد: بله رجوی مستقیما از هیئت‌های سه نفر نام برد؛ و گفت در برابر این هیئت‌ها که قرار می‌گیرید بگوید اگر من الان مسلسل داشتم شما را ترور می‌کردم. رجوی این افرادی که عفو و آزاد شده بود را در نشست آورد و گفت که شما خیانت کردید. رجوی می‌گفت شما چرا بهانه دادید که شما را عفو کنند. رجوی از عفو این افراد ناراحت بود.

وی ادامه داد: همین افراد اعلام نکردند که چگونه از زندان آزاد شدند.

خدابنده گفت: سازمان در سال ۵۴ اعلام کرد که مارکسیسم شده و اعلام کرد که ما همچنان جریان راست ارتجاعی را تهدید اصلی می‌دانیم.

قاضی گفت: یعنی سازمان هم مانند پهلوی تهدید اصلی را جریان راست ارتجاعی یعنی مبارزان اسلام گرا می‌دانست؟

خدابنده پاسخ داد: سال ۵۴ تقی شهرام یکی از اعضای سازمان نسبت به ترور شهید بهشتی اشاره می‌کند و این شهید را تهدید می‌دانست. سازمان فکر می‌کرد اگر شهید بهشتی قدرت بگیرد دیگر نمی‌توانند وی را جابجا کنند. رجوی می‌گفت حضرت امام حال جمهوری اسلامی و شهید بهشتی آینده جمهوری اسلامی است و نمی‌توانیم حال و آینده را با هم نابود کنیم به همین دلیل ما اینده را انتخاب کردیم.

وحید افراخته می‌گوید شخصیت شهید بهشتی به گونه است که نمی‌تواند با وی مقابله کرد شهید بهشتی اوایل انقلاب مناظره برگزار می‌کرد سازمان مجاهدین هیچ وقت حاضر به مناظره نشد.

خدابنده گفت: من در زندان برای همه چیز از جمله اعدام اماده بودم، اما برای مذاکره هیچ آمادگی نداشتم. سازمان وجه گفتگو نداشت. رجوی در راس هرم قرار داشت و افراد آماده بودند هر کاری برای سازمان انجام دهد. مریم رجوی گفت: مجاهد خلق فردی است که تمایلات مسعود رجوی را بشناسد و به آن‌ها عمل کند.

وی گفت: بازجو‌های جمهوری اسلامی به من در زندان گفتند که ما به اطلاعات شما احتیاجی نداریم و سوالی نکردند و بلکه می‌گفتند که شما از ما سوال کنید. من هیچ شکنجه‌ای در زندان نشدم. یک بار در زندان گفتم که شما یک زن باردار را اعدام کردید. مسئول زندان گفت اگر اثبات کنم که هیچ زن بارداری اعدام نشده است ایا از اعتقاد خودت دست می‌کشی که پاسخ منفی دادم. مسئولان زندان قصد آگاه کردن من را داشتند.

وی گفت: کتابی در زندان به نام سخنرانی مسعود رجوی به مناسبت شبه‌های قدر که به من دادند که مطالعه کنم. مسعود رجوی در این سخنرانی‌ها معیار‌های رهبر را از نگاه حضرت علی گفته بود. وقتی این کتاب را خواندم دیدم مسعود رجوی کاملا برعکس این حرفا عمل کرده بود. به عنوان مثال گفته بود رهبر تقصیر‌ها را بر گردن می‌گیرد و پیروزی را به گروه، اما رجوی در عملیات فروغ جاویدان می‌گفت شما شکست خوردید.

خدابنده ادامه داد: ما با انگیزه‌های زیادی جذب سازمان شدیم. در جلسه‌ای احمد شاد بختی از اعضای سازمان به بعد از انقلاب به لندن آمد و سخنرانی کرد و گفت جمهوری اسلامی در آینده به سمت آمریکا می‌رود.

خدانبده ادامه داد: جان مکی تاجر آمریکایی در مقر مجاهدین در البانی سخنرانی می‌کرد و زمانی که پرچم آمریکا نشان داده می‌شد اعضای سازمان بلند می‌شدند و کف می‌زدند. الان اعضای جدا شده سازمان از خود اعضای فعلی بیشتر است و دلیل آن این است که افراد به خودشان آمده اند و تغییر کرده اند. سازمان افراد را ترسانده است و از انتقام سازمان می‌ترسند. سعید شاهسوند از سازمان جدا شده بود اعضای سازمان این فرد را کشتند. سازمان افراد مخالف را ترور می‌کرد حتی بنی صدر را تهدید کرده بودند. طرح اعراب مخالفان خودشان را داشتند. سازمان وقتی از این دادگاه ترسیده است و جدی گرفته است.
 

در ادامه وکیل شکات گفت: شهادت آقای خدابنده در تاریخ ایران یک سند مهم و غیرقابل انکار است. اسناد و مدارک دیگری موجود است که در جهت اثبات جنایات این سازمان وجود دارد. در مجله مجاهد خلق به شماره ۱۷۸ آمده است در تابستان سال ۶۰ بعد از صدور فرمان انقلاب مسلحانه، مجاهد خلق خود را برای نبردی تمام عیار با دشمن خدا و خلق پرداخت و در ۷ تیر گردان‌های رزمنده ملیشا آماده شده و بر رژیم درمانده خمینی فرود آمدند و سرپای آن را به لرزه در آوردند.
 

ماجرای تشکیل هیئت‌های سه نفره برای تعیین تکلیف وضعیت منافقین
 

نشریه دیگر مریم رجوی مصاحبه کرده و گفته همان دستی که بهشتی، رجایی و باهنر و دستغیب، هاشمی نژاد را به سزای اعمال خود رساند اکنون آماده‌تر در کمین آن‌ها است. در گزارش سالانه ضد تروریسم آمریکا تمام عدله حادثه انفجاز حزب جمهوری اسلامی آورده شده است. در این گزارش در سال ۱۹۸۱ رهبران مجاهدین تلاش کرده است رژیم نو پای اسلامی را سرنگون کنند. مجاهدین بمب گذاری‌ها را شروع کرد از جمله حمله به حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری که در این حادثه ۷۲ نفر از اعضای عالی رتبه کشته شدند.
 

وی بیان کرد: کشور‌های دمکراتیک به منافقین پناه دادند؛ این کشور‌ها خیانت کردند و تقاضای رسیدگی در ابعاد بین‌المللی را دارم. تقاضا دارم دکتر کوشکی عضو هیئت علمی دانشگاه در جایگاه قرار بگیرد و توضیحات لازم را مطرح کند.
 

کوشکی، کارشناس مسائل آمریکا در جایگاه قرار گرفت و اضافه کرد: اولین کشور اروپایی که به صورت رسمی و صریح از سازمان مجاهدین خلق بعد از ورودشان به فاز مسلحانه حمایت به عمل آورد، دولت فرانسه بود. بعد از فرار مسعود رجوی به فرانسه و مستقر شدن تشکیلات رسمی سازمان در فرانسه طی سال‌های گذشته از سال ۶۰ تا ۶۵ دولت فرانسه، محله‌ای را در حومه پاریس به صورت حفاظت شده با استفاده از نیرو‌های امنیتی و پلیس فرانسه در اختیار سازمان و به عنوان محل اسکان رجوی و سایر رهبران سازمان قرار داد. با حفاظت ۲۴ ساعته که این مکان بیش از سه دهه با همان حفاظت و با همان حمایت رسمی نیرو‌های امنیتی و پلیس فرانسه در اختیار مرکزیت سازمان مجاهدین خلق بود، جلسات و نشست‌های مختلف به صورت علنی و با نام رسمی سازمان در آنجا برگزار می‌شد.
 

وی افزود: این در حالی است این مسئولان یک سال بعد در سال ۶۱ مصاحبه رسمی با تشکیلات مختلف دارند و در آنجا بیان می‌کنند که طی سال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ بیش از ۵ هزار نفر از شهروندان ایرانی توسط سازمان کشته شدند و آنجا تاکید می‌کنند که بخش اعظم آن‌ها شهروندان عادی هستند. نکته این است که دولت فرانسه اقرار صریح مسئولان سازمان درخصوص فعالیت تروریستی و کشتن شهروندان عادی را که در همان محله صورت گرفته، در جریان کامل است. پلیس فرانسه در این محل حاضر و مریم رجوی بازداشت می‌شود و بعدا آزاد می‌شود و همچنان این محل در اختیار سازمان است.
 

قاضی در این لحظه گفت: این اسناد باید به دادگاه تحویل داده شود.
 

کوشکی در پاسخ به قاضی گفت: حتما ارائه خواهد شد.
 

قاضی گفت: شما دولت فرانسه را مطلع از کشتار غیرنظامیان در ایران توسط اعضای سازمان مجاهدین خلق می‌دانید؟
 

کوشکی جواب داد: بله. وقتی که سازمان به عنوان ارتش آزادی بخش در عراق بعد از سال ۶۵ حاضر می‌شود همکاری سازمان با رژیم صدام هم اضافه می‌شود در عین حال این مکان برای سازمان محفوظ می‌ماند.
 

قاضی گفت: یعنی هنوز این مکان را در اختیار دارند؟ علیرغم اینکه صدام از سوی سازمان ملل متحد به عنوان جنایتکار شناخته شد و عراق به عنوان یک کشور متجاوز علیه یک کشور دیگر شناخته شد و آن‌ها با صدام همکاری می‌کردند حسب ادعای شما، این مکان همچنان در اختیار سازمان قرار داشت.
 

کوشکی در واکنش به سخنان قاضی گفت: بله، نکته جالب این است که در مقطعی که پلیس فرانسه در همین محله حاضر می‌شود و سران سازمان از جمله مریم رجوی را بازداشت می‌کند و با خودش به مراکز نظامی و قضایی می‌برد و بعد از مدتی هم آزاد می‌شود، اما باز هم این مکان با حفاظت در اختیار اعضای سازمان مجاهدین و مرکزیت آن‌ها در فرانسه است. این سند رسمی و علنی همکاری دولت فرانسه با این سازمان است. نمونه دیگری را خدمت دادگاه عرض می‌کنم، کشور‌های آلمان و هلند در طی سال‌های ۱۹۹۱ میلادی به بعد شاهد بودند و این موضوع تبدیل به یک پرونده قضایی نیز شد که سازمان مجاهدین خلق کودکان اعضای خود را که در مقطع حمله نخست آمریکا به عراق در مکان‌های نظامی و پادگان ارتش آزادی بخش ملی بودند، را به بهانه حفاظت از پدران و مادران جدا می‌کند و به خانه‌های تیمی در آلمان و هلند منتقل می‌کند.
 

این کودکان را هر روز برای جمع آوری کمک به عنوان اینکه این‌ها ایتامی که پدران و مادران آن‌ها توسط جمهوری اسلامی کشته شده است و به این‌ها می‌خواهیم کمک کنیم، روزانه این بچه‌ها را می‌بردند و توسط مردم آلمان و هلند کمک جمع آوری می‌کردند. بعدا این موضوع مورد توجه دستگاه قضایی در این دو کشور قرار می‌گیرد و پرونده تشکیل می‌شود. این به طور رسمی منتشر می‌شود، اما این پرونده پیگیری نمی‌شود. جالب است که دولت‌های آلمان و هلند مطلع بودند که این گروه، چه فعالیت‌های تروریستی داشته است.
 

قاضی: تحلیل شما این است که، چون مطلع بودند که این‌ها غیرنظامیان را مورد کشتار قرار دادند به این مسئله ورود کردند؟
 

کوشکی عنوان کرد: مسئله این است که این‌ها به عنوان سوءاستفاده از کودکان اعضای سازمان که از پدران و مادران شان توسط سازمان جدا شدند و به آلمان و هلند فرستاده شدند و اعضای سازمان ماموریت داشتند این بچه‌ها را با تصاویری که ادعا می‌کردند این‌ها پدران و مادران کشته شده این‌ها هستند.
 

قاضی: در حالی که زنده بودند؟
 

کوشکی گفت: ممکن بود زنده باشند و یا کشته شده باشند؛ با این بچه‌ها عملا گدایی کرده و کمک مالی از مردم جمع می‌کردند و این‌ها را به عنوان کسانی که پدران و مادران شان توسط جمهوری اسلامی کشته و شکنجه شدند معرفی می‌کردند و برای این بچه‌ها پول جمع می‌کردند و این پول به نفع سازمان به عراق منتقل می‌شد. این مسئله مورد توجه دستگاه‌های قضایی و انتظامی و امنیتی دو کشور قرار گرفته و پرونده تشکیل می‌شود به عنوان سوء استفاده از کودکان برای منافع سیاسی و نظامی سازمان، اما پیگیری ادامه پیدا نمی‌کند.


قاضی: به نظرتان چرا ادامه پیدا نمی‌کند؟
 

کوشکی گفت: از این ماجرا یقین پیدا کردند که این‌ها همان گروهی هستند که ۱- در قالب عملیات‌های تروریستی در کشور جمهوری اسلامی طی سال‌هایی مثل ۶۰ تا پس از آن عده‌ای از شهروندان ایرانی را به شهادت رساندند ۲- اطلاع داشتند که این‌ها در همکاری علنی و رسمی با رژیم صدام هستند. یعنی به فرض اینکه اطلاع نداشتند بعد از این تشکیل پرونده محرز می‌شود و برای اینکه پرونده تشکیل شود هم در هلند و در آلمان تحقیق صورت می‌گیرد و به دادگاه نیز تحویل داده می‌شود، اما دنبال نمی‌شود. طبیعتا به نظر می‌رسد روی مسائل سیاسی که این دو دولت مدنظرشان بوده است باعث می‌شود تا این دادرسی ادامه پیدا نکند.
 

وی گفت: مورد دیگری در انگلستان که باز هم جمع آوری کمک‌های مالی توسط اعضای سازمان جهت انتقال این پول‌ها به تشکیلات رجوی در عراق، این رسانه‌ای می‌شود و شکایت‌ها و اقداماتی صورت می‌گیرد و دولت انگلستان واکنش‌هایی نشان می‌دهد، اما این باز منجر به اینکه اقدام قضایی صورت بگیرد منجر نمی‌شود. اما همین که دولت انگلستان اجازه داده بود اعضای سازمان فعالیت‌های پشتیبانی در داخل خاکش داشته باشند و پول جمع کنند به نفع سازمان، ولی واکنش رسمی نشان نداد این هم نشانه‌ای است از مساعدت دولت‌های اروپایی است.
 

کوشکی گفت: در عین حال شاهد هستیم که در انگلیس مدتی رادیوی محلی را در اختیار سازمان قرار داده بود و سازمان رسما تبلیغات خود را از طریق رادیوی محلی انجام می‌داد. نمونه‌هایی هم وجود دارد که دولت آمریکا در حمایت رسمی از سازمان مجاهدین خلق طی سال‌های مختلف خصوصا دو دهه اخیر داشته است که نمونه‌هایی از آن‌ها را جهت اطلاع ریاست دادگاه و حاضران قرائت می‌کنم؛ اولین سندی که ما داریم و نشان می‌دهد آمریکا با سازمان مجاهدین خلق ارتباط داشته است بعد از ورود سازمان به فاز مسلحانه و حضور در عراق در سال ۱۳۶۶ شمسی است و خبرگزاری فرانسه از واشنگتن گزارش می‌دهد که دولت آمریکا با سازمان مجاهدین خلق تماس‌هایی را برقرار کرده است و همچنین روزنامه فرانسوی لوموند در ۲۴ آوریل ۱۹۸۵ این را در گزارش خود نقل می‌کند که معاون وزیر خارجه وقت آمریکا در جلسه‌ای که در کنگره آمریکا هست و سوال شده از ایشان، در پاسخ به یکی از نمایندگان کنگره این تماس‌ها را تائید می‌کند. یعنی گزارش خبرگزاری فرانسه در خصوص تماس مسئولان دولت آمریکا با نمایندگان سازمان در کنگره آمریکا مورد تائید قرار می‌گیرد.. نکته جالب اینجاست که در اردیبهشت سال ۶۶ رادیو صدای مجاهد که آن هم رسانه اصلی سازمان مجاهدین خلق است همین تماس‌ها را تائید می‌کند و می‌گوید ما می‌خواستیم مقامات آمریکایی را از آنچه می‌گذرد، مطلع کنیم.
 

قاضی گفت: مستند رسمی در دسترس دادگاه قرار بگیرد و در دسترس و مرعای وکلای متهم نیز قرار بگیرد تا اگر اظهاراتی دارند بیان کنند.
 

کوشکی گفت: روزنامه لوموند شماره ۲۴ آوریل ۱۹۸۷ و گزارش رادیو صدای مجاهد ۳ اردیبهشت ۱۳۶۶ دقیقا این سه مورد را تائید می‌کند که در آن مقطع دولت آمریکا بطور رسمی تماس‌هایی را با سازمان مجاهدین خلق داشته است.

در ادامه عمدتا مواردی را که در واقع اطلاعات سفید و رسانه‌ای است که در رسانه‌ها مطرح شده را خدمت جنابعالی عرض می‌کنیم؛ یکی اینکه سازمان مجاهدین خلق موفق می‌شود، دفتر رسمی را در واشنگتن در نزدیکی کاخ سفید تاسیس کند.
 

قاضی این چه سالی اتفاق می‌افتد؟
 

کوشکی گفت: بعد از اینکه سازمان از فهرست رسمی تروریسم بعد از دولت کلینتون خارج می‌شود. این‌ها را در فهرست تروریسم قرار داده بودند، اما بخاطر ترور مستشاران نظامی آمریکا قبل از پیروزی انقلاب توسط سازمان مجاهدین خلق نه به خاطر کشتار و تروریسم ان‌ها بعد از انقلاب.
 

قاضی بیان کرد: یعنی نسبت به مردم ایران هیچ حساسیتی نداشتنند و، چون تعدادی از امریکایی‌ها را کشته بودند آن‌ها را تروریست اعلام کردند؟


کوشکی گفت: در مقطعی آن‌ها را تروریست اعلام کرده و در مقطعی از لیست خارج کردند.


قاضی گفت: چرا این اتفاق رخ داد؟


کوشکی افزود: این اتفاق سیاسی است بخاطر اینکه ما بعد از این شاهد تماس‌های رسمی و علنی سیاستمداران فعال امریکایی با سازمان مجاهدین خلق هستیم.
 

قاضی گفت: چه چیزی سبب شده تا این‌ها از کشتار آمریکایی‌ها چشم پوشی کنند و حاضر باشند با کسانی که آمریکایی‌ها را کشتند دیدار رسمی داشته باشند؟
 

کوشکی گفت: افرادی مانند جان بولتون، مشاور امنیت ملی در دولت‌های مختلف آمریکا در تاسیس دفتر سازمان در نیویورک حضور داشته است. رودی جولیانی که شهردار نیویورک بوده و در مقطعی از مشاوران دفتر ترامپ بوده است و زمانی هم مشاور خود ترامپ بوده است از چهره‌های مطرح حزب دموکراتیک بوده است حاضر بودند این روند ادامه پیدا کند و حتی کسی مانند جیم جان مشاور امنیت ملی باراک اوباما حضور داشته و در کنارش شاهد حضور نمایندگان رسمی سازمان با همین عنوان در آمریکا هستیم. فعالیت‌های آزادانه و رسمی این افراد مانند جعفرزاده و رمضانی، به عنوان نمایندگان دفتر سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت بودند که این شورا شاخه و بازوی سیاسی سازمان مجاهدین خلق بوده‌اند و یک امر ثابت شده رسمی و علنی است. اینکه این دو نفر سال‌ها به عنوان نماینده سازمان در آمریکا فعالیت رسمی و علنی در قالب رسانه داشتند و مرتب اخبار آن‌ها چه در نشریه مجاهد و چه در رسانه‌های آمریکایی منتشر می‌شد و این در حالی است؛ فعالیت‌های تروریستی سازمان علنی و مورد اعتراف خودشان هم بوده است.


ما شاهدیم که وزیر حمل و نقل ترامپ تائید می‌کند که در نشست شورای مقاومت صحبت کرده است؛ حتی در مقابلش از سازمان هدیه گرفته است. یا هفته نامه نیوزویک یک فهرستی را از سیاستمداران امریکایی که این‌ها جزو لابی سازمان مجاهدین خلق هستند، منتشر کرده است.
 

قاضی گفت: مراد شما از لابی سازمان چیست؟
 

کوشکی گفت: کسانی که با استفاده از نفوذ و جایگاه و مسئولیت‌های خود به نفع سازمان در حوزه‌هایی مانند قانونگذاری و کنگره و در تنظیم آیین نامه‌ها یا موضع گیری‌ها ابراز نفوذ می‌کنند.
 

کوشکی اظهار کرد: افرادی از قبیل رئیس سابق ستاد کارکنان کاخ سفید، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا، مشاور سابق امور مبارزه با تروریسم کاخ سفید، دادستان کل سابق آمریکا، وزیر سابق امنیت ملی، مدیر سابق پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی)، مدیر سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و رئیس سابق ستاد مشترک آمریکا و افراد دیگر که با سازمان همکاری داشتند و در صورت لزوم سند آن را به دادگاه ارائه می‌کنیم. یک نمونه خیلی جالب که شاید در تاریخ کنگره آمریکا کم نظیر باشد، این است که ۲۲۱ نماینده دموکرات و جمهوری‌خواه طرحی را برای حمایت از گروه مجاهدین خلق تنظیم می‌کنند و فاکس نیوز این طرح را گزارش داده است. بر اساس این طرح نمایندگان مجلس آمریکا از مریم رجوی و گروه منافقین حمایت کردند که بعدا به این حمایت‌هایی که کنگره رسما از آن‌ها اسم برده اشاره می‌کنم.
 

وی افزود: گزارش دیگری از آقای سیمون هرش، روزنامه‌نگار مشهور آمریکایی داریم که در یک هفته نامه ارائه کرده است. بر اساس این گزارش مقامات نظامی و اطلاعاتی آمریکا آموزش‌هایی را برای اعضای مجاهدین خلق در سال ۲۰۰۵ میلادی در سایتی واقع در ۱۰۰ کیلومتری لاس وگاس در ایالت نوادا برگزار کردند. این آموزش‌ها در خصوص مسائل مخابراتی، استفاده از رمز سلاح و تاکتیک‌های نظامی بوده است.


قاضی گفت: یعنی دولت آمریکا آموزش‌های نظامی به سازمان داده است؟ در حد اینکه کسی با این آموزش‌ها کشتار انجام دهد؟
 

کوشکی: بله. عقبه نیرو‌های سازمان ترور نیرو‌های آمریکایی را داشتند. با این حال این اتفاق رخ داده است؛ یعنی هم حمایت کنگره بوده و هم حمایت دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی و هم دستگاه سیاست خارجی آمریکا و دیپلماسی آمریکا که به طور متناوب این حمایت‌ها صورت می‌گرفت.
 

در نمونه مشابه دیگری گزارشی توسط عضو ارشد اندیشکده آمریکن اینترپرایز و عضو وزارت دفاع آمریکا در ۲۳ ژانویه سال ۲۰۲۳ تنظیم شد و در این مقاله به صورت رسمی اشاره می‌کند که حداقل ۴۰ نفر از نمایندگان سازمان، در ایالت‌های مختلف آمریکا حضور دارند و فعالیت‌های سیاسی، تبلیغی و رسانه‌ای به نفع سازمان انجام می‌دهند. یعنی دولت آمریکا اشراف کامل اطلاعاتی داشته و آخرین نمونه آن، این است که کنگره آمریکا یک گروه پارلمانی را به عنوان دفاع از حقوق و حفاظت اشرف ۳ (منظور تشکیلات آلبانی هست) فعال می‌کند.

وی ادامه داد: در آنجا اشاره می‌شود که ما می‌خواهیم اطمینان حاصل کنیم که مخالفان ایرانی که اغلب آن‌ها سابقه زندانی سیاسی دارند از تعقیب توسط دولت ایران در داخل و خارج محافظت شوند. یعنی این نگرانی وجود داشته جمهوری اسلامی ایران از طریق تشکیل دادگاه و استفاده از سازوکار‌های حقوقی بین‌الملل از جمله اینترپل برای اعضای سازمان مشکل ایجاد کند. به همین خاطر رئیس اسبق اف بی آی در ۱۱ اسفند سال گذشته در جمع منافقین اظهار می‌کند که دولت جمهوری اسلامی از ابزار اینترپل استفاده می‌کند که این برای نیرو‌های سازمان موجب نگرانی شده و ما تلاش می‌کنیم که اجازه ندهیم این ابزار در اختیار جمهوری اسلامی ایران باشد. دولت ایران تلاش کرده است که برای بسیاری از نیرو‌ها و کسانی که در اشرف ۳ و مکان‌های دیگر بودند اعلان قرمز از اینترپل بگیرد، اما ما توانستیم اینترپل را قانع کنیم که این اتهامات سیاسی است و جنبه جنایی ندارد. رئیس سابق اف بی آی در این جلسه اطمینان خاطر می‌دهد که اگر جمهوری اسلامی فرآیند حقوقی و قانونی را بر اساس ظرفیت‌های قوانین داخلی و بین‌المللی برای تعقیب این افراد در قالب یک پرونده جنایی ایجاد کند ما سعی می‌کنیم از این امر ممانعت کنیم.
 

ملایی اضافه کرد: در آخرین مورد هم صحبت مایک پنس معاون وقت آمریکا در جلسه‌ای که سازمان مجاهدین ۹ تیر ماه سال جاری در فرانسه داشتند به همین موضوع پیگیری قضایی مجاهدین توسط جمهوری اسلامی و استفاده از ابزار اینترپل اشاره و اعلام می‌کند که ما سعی می‌کنیم مانع از این اقدامات ایران شویم.
 

قاضی بیان کرد: حسب درخواستی که وکلای متهم داشته‌اند اگر سوالی داشتید و یا کارشناسی از شما در دادگاه می‌خواهد صحبت کند از قبل در اختیار دادگاه قرار دهید. چنانچه سوالی از کارشناس نسبت به اسناد و اظهارات وی دارند از قبل به صورت مکتوب در اختیار دادگاه قرار گیرد.
 

کوشکی گفت: با توجه به اینکه در لایحه تقدیمی شهود دیگری در خصوص انفجار دفتر حزب جمهوری جمهوری اسلامی ذکر شده‌اند، لذا خواهشمندم به جهت استعمار شهادت شهود ذکر شده، دستورات مقتضی مورد تصمیم جناب عالی قرار بگیرد.
 

قاضی بیان کرد: دادگاه طبق ماده ۳۳۰، ۲۱۰ از قانون آیین دادرسی کیفری نسبت به استماع شهادت شهود که توسط وکیل شاکی اسامی آن‌ها از قبل در اختیار دادگاه قرار می‌گیرد برای جلسه آتی وقت استماع شهادت شهود را تعیین می‌کند. منشی دادگاه این وقت را به اطلاع دادستان، طرفین یا وکلای آن‌ها برساند. حضور این اشخاص قید می‌شود. جلسه دادگاه برای استماع شهادت ضروری نیست و می‌توانند صورت مجلس ادای شهادت را ملاحظه کنند. چنانچه شاهد و مطلع در جلسه دادگاه حاضر شود پیش از اظهار اطلاعات خود باید به شرطی که دادگاه اعلام می‌کند سوگند یاد کنند و پس از آن استماع شهادت صورت می‌گیرد. نکته مهمی که نسبت به استماع شهادت وجود دارد و به اطلاع وکلای متهم رسانده می‌شود این است که چنانچه سوالی از شاهد دارند بعد از استماع شهادت می‌توانند در جلسه دادگاه از شاهد داشته باشند چرا که قطع اظهارات شاهد بر خلاف مقررات قانونی است.
 

وی ادامه داد: طبق ماده ۱۶۰، ۱۶۱ و ۱۷۴ از قانون مجازات اسلامی از جمله ادله اثبات، شهادت شهود است؛ در قانون مجازات به صراحت قید شده و از ادله شرعی و قانونی محسوب می‌شود. چنانچه وکیل کسی را به عنوان شاهد دارد با رعایت ماده ۱۷۶ و ۱۷۷ از قانون مجازات اسلامی به دادگاه اعلام کند. شاهد باید واجد شرایط شرعی باشد و اظهارات وی استماع می‌شود. شاهد شرعی باید بالغ وعاقل و دارای تمام شرایط مندرج در ماده ۱۷۷ از قانون مجازات اسلامی باشد و چنانچه شهادتش را اعلام کرد وکلای حاضر در جلسه هر سؤالی را که داشته باشند می‌توانند با رعایت مقررات قانونی مرتبط و با اجازه از دادگاه از شاهد داشته باشند. وکیل شاکی چنانچه از این پس کارشناسان به استناد سندی یا مدرکی می‌پردازند باید در دادگاه قید شود در غیر این صورت اظهارات ایشان و کارشناس در صورت‌مجلس به عنوان کارشناس قرار نمی‌گیرد و مورد استناد رای این دادگاه قرار نخواهد گرفت. باید از قبل به صورت مکتوب به دادگاه اعلام شود و در اختیار وکلای متهم قرار گیرد هر سوالی را نسبت به اظهارات دارند با اجازه دادگاه و در صورت مرتبط بودن از کارشناس و شاهدین یا مطلعین داشته باشند.
 

در ادامه وکیل شکات امیر ملایی درخواست کرد کلیپ مربوط به اعتراف به باغی بودن که توسط این گروهک در رسانه سیمای آزادی و کلیپ مربوط به انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی که در اختیار رسانه قرار گرفته است، منتشر شود.
 

قاضی در ادامه پرسید به چه جهت به باغی بودن استناد می‌کنید؟
 

ملایی گفت: اعضای این گروهک اعتراف کرده‌اند که این کار‌ها را خود انجام داده و به آن افتخار می‌کنند و سوء نیت این افراد نشان می‌دهد که با دریافت پول و مبلغ هموطنان خود را کشته و به شهادت رسانده و با افتخار به کشور عراق می‌گویند که این کار‌ها را به خاطر شما می‌کنیم.


وی در ادامه از دادگاه خواست که این کلیپ پخش شود تا اعترافات سرکرده این گروهک منتشر شود.
 

بعد از پخش این کلیپ قاضی از وکیل شکات پرسید به کدام قسمت از این کلیپ استناد می‌کنید؟
 

مولایی گفت: همانطور که مشاهده می‌کنید مسعود رجوی رئیس گروهک مجاهدین خلق در جلسه‌ای که برگزار می‌کند بیان می‌دارد که انفجار دفتر حزب جمهوری کار ما بوده است و افتخار هم می‌کند.


وی گفت: آن‌ها در رسانه خود اعتراف و تمام اقدامات تروریستی و باغی بودن خود را قبول کردند.
 

در هنگام پخش کلیپ قاضی دادگاه درخواست کرد این اظهارات صورتجلسه نیز شود.
 

ملایی گفت: همین اظهارات که تقدیم حضار شد در برنامه تلویزیونی سازمان مجاهدین به عنوان سیمای آزادی پخش شده است که کاملا صریح خروج، قیام را قبول دارند و می‌گویند هدف ما سرنگونی رژیم است و کارشناس نیز در مورد این موارد توضیحاتی را بیان کردند.

وی گفت: لازم به ذکر است که آنها به کشتن هموطنان خود افتخار می‌کنند.

وی با بیان اینکه ادله اثباتی را تقدیم کردم و در جلسات آتی بیشتر توضیح خواهم داد گفت: فرصتی را در اختیار یکی از جانبازان ۷۰درصد ترور قرار دهید که از شکات پرونده نیز است تا در مورد ابعاد ترور‌ها و زیان‌ها به خانواده معظم شهدا صحبت کند که چهل سال است سکوت کرده اند، صحبت کنند.

ملایی در ادامه از قاضی درخواست کرد تا منیژه صفی یاری که از شکات پرونده نیز است در جایگاه حاضر شود.

وی گفت: در فیلمی که پخش خواهد شد، خواهید دید که مسعود رجوی بیان می‌کند که انفجار دفتر حزب کار او بوده است و جالب توجه اینکه با افتخار می‌گوید، من مردم و هم‌وطنان خودم را کشتم به خاطر تو صدام.

وی ادامه داد: تمام سازمان‌های مردم نهاد و سازمان‌های بین‌المللی صدام را قاتل بالفطره دانسته و او را محکوم کرده‌اند، اما ببینید که یک سازمان چقدر می‌تواند ذلیل باشد که هم‌وطنان خود را بکشد و با افتخار تقدیم به صدام کند.
 

وی افزود: این ماشین آدم کشی صدام که در کلیپی که پخش خواهد شد، افتخار می‌کند که هموطنانم و حزب‌ها را در ایران به خاطر شما می‌کشم.
 

وی در ادامه خطاب به کشور‌هایی همچون انگلیس، فرانسه و آلبانی گفت: شمایی که خود را حامی احزاب و حزب‌ها و دموکراتیک می‌دانید، این فرد صریحا اقرار کرده است که من حزب‌ها را نابود می‌کنم بعد شما به این افراد پناه داده و از آن‌ها حمایت می‌کنید؟
 

وی گفت: از ریاست قوه قضاییه و دستگاه قضایی خواهش می‌کنم که در ابعاد بین‌المللی از طریق دادستانی کل کشور شکایتی را از کشور‌هایی که پناه به این جوخه‌های صدام داده‌اند را مطرح و پیگیری کنند.

وی در ادامه از ابراهیم خدابنده عضو سابق سازمان مجاهدین خلق در بخش بین الملل به عنوان شاهدی برای حضور در جایگاه دعوت کرد و گفت: پس از شهادت او که باید صورت جلسه قید شود موضوعاتی را مطرح خواهم کرد.

منیژه صفی‌یاری جانباز ۷۰ درصد انفجار بمب سال ۶۴ توسط منافقین در خیابان ناصرخسرو در جایگاه قرار گرفت و گفت: در خیابان ناصر خسرو بمب گذاری شده بود و من و مادرم مجروح شدیم تمام بدنم ترکش خورد و من آن زمان ۱۷ سال داشتم و ۳۹ سال است که رنج می‌برم و با مشکلات زندگی می‌کنم و من شاکی هستم. کارگران و کسبه در بازار بودند. این سازمان اسم خودش را سازمان مجاهدین گذاشته، اما سازمان منافقین است.

وی گفت: در خیابان رد می‌شدیم موج انفجار من را به زمین پرت کرد.
 

قاضی گفت آیا آن زمان فعالیت سیاسی داشتید؟
 

وی گفت: خیر محصل بودم و با مادر از خیابان رد می‌شدیم و هیچ فعالیت سیاسی نداشتم. امتحان داده بودم و از جلسه امتحان بر می‌گشتم مادرم هم ترکش در بدن دارد و من هنوز هم بعد از سال‌ها می‌ترسم.
 

قاضی گفت: آیا اطلاع دارید افراد که انفجار انجام دادن دستگیر شدند.
 

این خانم گفت: خیر درگیر بیمارستان بودم، اما سازمان مسئولیت این انفجار را بر عهده گرفت. موج انفجار که من را گرفت هنوز درگیر هستم. به عنوان خانم دیگر نتوانستم مادر شوم. الان هم صدایی می‌آید می‌ترسم. من آدمی فعال، ورزشکار و کونورد بودم و بعد از آن حادثه مشکلات زیادی پیدا کردم.
 

قاضی گفت: آیا مادرتان کار سیاسی می‌کرد؟

وی گفت: خیر خانه‌دار بود. از دادگاه درخواست دادخواهی دارم هم برای خودم و هم مادرم. من قربانی شدم و درخواست مطالبه خسارت مادی و معنوی دارم. مسبب این حادثه را رجوی می‌دانم و از سازمان مجاهدین خلق شکایت دارم.
 

امیر ملایی، وکیل شکات گفت: از قاضی برای اینکه به مجروحان و خانواده شهدا پس از ۳۹ سال انتظار فرصت داد تا صحبت‌های خود را در دادگاه مطرح کنند تشکر و قدردانی می‌کنم. خدابنده که به عنوان شاهد در دادگاه معرفی شده و عضو سابق سازمان مجاهدین بود از بنده درخواست کرد در تکمیل فرمایش کوشکی که در خصوص بحث آمریکا صحبت کردند مباحث را تکمیل کنند و جزئیاتی ارائه دهند.


قاضی بیان کرد: دادگاه قراری را برای استماع شهادت شهود قرار داده است و وقت جلسه بعدی دادگاه برای استماع شهادت است و این حق برای وکلای متهم باید باشد تا بتوانند سوالی کنند امکان بیان اظهارات در این جلسه وجود ندارد، چون ممکن است از سوی وکلای متهم مورد پرسش قرار گیرند به همین دلیل در جلسه آتی دادگاه برابر مقرارت استماع شهادت داریم.
 

وی ادامه داد: جلسه آینده دادگاه استماع شهادت شهودی است که در جلسات متعدد قبلی از سوی وکلای شاکی به عنوان شاهد به دادگاه معرفی شدند. چنانچه افرادی که تقاضا شده به عنوان شاهد ثبت شوند و یا نام برده شده در جلسه آتی حاضر شدند و اظهارات آن‌ها به عنوان شاهد اخذ شد وکلای متهم یا دادگاه سوالی داشتند سوال‌ها پرسیده شود و پاسخ‌ها صورت‌جلسه شود به عنوان ادله اثباتی شاهد در صورت مجلس قید و مورد استناد دادگاه برابر مقرارت قرار گیرد بنابراین در جلسه آتی استماع اظهارات خدابنده به عنوان شاهد انجام خواهد شد.
 

ملایی بیان کرد: صحبت‌های خود را خاتمه می‌دهم چرا که لایحه تکمیلی ارائه شده و صرفا خواهش می‌کنم به مباحث مطرح شده در لایحه توجه ویژه‌ای شود.
 

قاضی خطاب به وکلای متهم بیان کرد: جلسه آتی جلسه استماع شهود است همانگونه که به وکیل شاکی تذکر داده شد از این به بعد کارشناسان باید مطالبشان را مکتوب ارائه کنند تا به سمع و نظر شما برسد. در جلسه اگر از کارشناس، شاهد یا مطلع و حتی شکات سوالی دارید می‌توانید اجازه بگیرد سوالتان را مطرح کنید، اما آنچه که در قالب دفاع است در زمان خود انجام دهید. پرسش و سوال شما از شهود، کارشناسان و شکات از نظر دادگاه بلامانع بوده، اما وقت مقتضی برای دفاع به شما پس از تفهیم اتهام داده خواهد شد.
 

قاضی با اعلام تنفس دادگاه گفت که جلسه بعدی ۱۳ شهریور ماه برگزار می‌شود.

 

 

ارسال نظر: