به گزارش سایت ستاد حقوق بشر، گزارش چهارم، پنجم و ششم دادگاه رسیدگی به اتهامات گروهک تروریستی منافقین به زبان فارسی و انگلیسی توسط معاونت امور بین الملل قوه قضائیه و ستاد حقوق بشر منتشر شد.
در مقدمه این گزارش آمده است: جمهوری اسلامی ایران از بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سال 1357 تا به امروز، یکی از بزرگترین قربانیان تروریسم و جولانگاه گروهکهای تروریستی داخلی و خارجی بوده و در این مدت، هزاران انسان بیگناه به دست آنان شهید و یا به شدت مجروح شدهاند. گروهکهای تروریستی تمامی اقشار جامعه از زن و مرد، کودک و پیر، و دانشمندان را هدف قرار دادهاند.
در این میان، بیشترین ترورها که مصداق جنایت علیه بشریت است، توسط گروهک تروریستی منافقین (موسوم به سازمان مجاهدین خلق) در ایران انجام شده است. این گروهک از همان آغاز انقلاب اسلامی با انجام انفجار در مراکز شلوغ شهرها، ترور مسؤولان کشور، حمله به افراد با اسلحه و چاقو، آدمربایی و شکنجه مردم و خیانت به کشور از جمله از طریق جاسوسی برای رژیم بعث صدام، به نوعی شروع به انتقام از مردم بیگناه نمود؛ به طوری که 17 هزار نفر توسط عوامل این گروهک به شهادت رسیدهاند.
در معرفی منافقین همین بس که مهمترین اولویت و مبنای اصلی عملکرد آن، ترور و قتل افرادی است که با آنان هم نظر نبوده و آنان را منکر میشدند. این مسئله را میتوان به طور مشهود، در اسناد و بیانیههای منتشره توسط آنان مشاهده نمود. حال آنکه قتل و کشتن افراد بیگناه آن هم به شیوههای ناجوانمردانه، مانند بمبگذاری در مراکز تجمع غیرنظامیان، آشکارترین و فاحشترین نقض حقوق بشر میباشد. بر همین اساس، عوامل این گروه در سال1360 دست به ترور و کشتار مسؤولین کشور از جمله رئیس جمهور، نخست وزیر، رئیس قوه قضائیه، وزراء، نمایندگان مجلس، روحانیون برجسته کشور و شهروندان ایرانی در مقیاس گستردهای زدند. منافقین پس از ترور شخصیتهای کشور در سال 1360، روی به سمت کشتار مردم بیگناه آورده و تنها بین سالهای 1361 تا 1367، بیش از 17 هزار نفر از مردم را به شهادت رساندند که اسامی و اسناد آنها موجود است. از دیگر جرائم این گروهک، خیانت به کشور و جاسوسی برای دولتهای متخاصم میباشد. این گروهک در جریان تجاوز رژیم بعث عراق به ایران، اطلاعات مختلفی از جمله محل تجمع شهروندان را برای موشک باران به این رژیم منتقل مینمود.
مردم بیگناه دیگر کشورهای منطقه از جمله عراق و سوریه نیز شاهد جنایتهای این گروهک بودهاند. نیروهای منافقین، پس از استقرار در عراق و در همکاری با رژیم صدام، جنایات گستردهای علیه اقوام مختلف این کشور از جمله شیعیان و اکراد مرتکب شدند. تنها در یکی از جنایتها که به "انفال کردها" مشهور است و از فوریه تا سپتامبر 1988 در استانهای کرکوک، دیاله، نینوا و صلاح الدین اجراء شد، روستاهای بسیاری نابود و بیش از 182 هزار جمعیت بیدفاع با همکاری نیروهای منافقین به طرق فجیعی از جمله زنده به گور کردن، بریدن سر، تیربارانهای جمعی و سوزاندن به قتل رسیدند. نظام قضائی عراق در همین رابطه پروندهای را برای منافقین مفتوح نموده و برای 118 نفر از عوامل اصلی آن حکم جلب صادر کرده است. این گروهک، همچنین پس از آغاز فعالیت گروههای تروریستی در سوریه و عراق از سال 2011، همراه با دیگر تروریستها در سوریه دست به کشتار گسترده مردم سوریه زده و ضمن آموزش نیروهای تروریستی، جنایات گستردهای را در این منطقه انجام دادهاند.
ذکر این نکته نیز ضروری است که گروهک منافقین همچنان ماهیت تروریستی خود را حفظ کرده است. برخی از اعضای این گروهک اخیراً نیز در جریان فعالیتهای تروریستی دستگیر شده و به نظام قضائی معرفی شدهاند.
تشکیل پرونده قضائی و شروع به تحقیقات درخصوص اتهامات و جرائم گروهک تروریستی منافقین و اعضای اصلی و فعال آن
با توجه به جرائم مختلف ارتکابی و اتهاماتی که متوجه گروهک تروریستی منافقین و اعضای اصلی و فعال آن بود، دادستانی تهران (پایتخت)، انجام تحقیقات را از سال 1401 آغاز و پس از بررسیهای کامل و جامع، کیفرخواستی را در تاریخ 18/04/1402 صادر و به دادگستری تهران (برای رسیدگی قضائی) ارسال نمود. کیفرخواست در 729 صفحه تنظیم شده و شامل 6757 صفحه مستندات مکتوب و 1000 ساعت مستندات صوتی و تصویری میباشد.
جلسه چهارم رسیدگی قضائی به پرونده گروهک تروریستی منافقین و اعضای فعال و اصلی آن
چهارمین جلسه دادگاه در 12 دیماه 1402 با حضور وکلا، جمعی از خانوادههای قربانیان، قضات شعبه رسیدگی کننده، نماینده دادستان و به صورت علنی برگزار گردید.
پس از تشریح جزئیات رسیدگی به جرائم گروهک تروریستی منافقین توسط رئیس دادگاه، نماینده دادستان به مرور بخشهایی از کیفرخواست و فعالیتهای تروریستی این گروهک پرداخت. اهم مطالب مطروحه از سوی ایشان، به شرح زیر میباشد:
گروهک تروریستی منافقین پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۸ ماه مشغول جمعآوری سلاح بوده است. این گروهک ادعا میکرد که مبارزه با امپریالیسم نیاز به اسلحه و شاخه نظامی دارد. اما این گروهک در ابتدای سال 13۶۰ در خیابانها رژه میرفت و با مردم درگیر میشد. این شاخه نظامی باعث توهم منافقین شد و گمان میکرد با چند حرکت سریع میتواند قدرت را دست بگیرد. این توهم باعث شورش مسلحانه تروریستها در ۳۰ خرداد شد که در آن منافقین یک جنایت بزرگ را رقم زد. گروهک تروریستی منافقین در ۳۰ خرداد 13۶۰ مدعی بود که با هدف به درگیری با نظام، مسلح شده است. این ادعا در حالی مطرح شده بود که منافقین ۲۸ ماه بعد از پیروزی انقلاب در حال جمع آوری سلاح بوده است. جنایتهای سازماندهی شده منافقین باعث شد تا دستگاه قضایی و نهادهای امنیتی و اطلاعاتی با منافقین برخورد قانونی کنند.
مسعود رجوی قبل از ۳۰ خرداد و ورود به فاز نظامی، سفری به پاریس داشته و با مسئولان سرویس اطلاعات فرانسه (عامل نیابتی سازمان سیا) در پاریس دیدار داشته است؛ پس از این دیدار دفتر حزب جمهوری اسلامی را منفجر کردند. رجوی پس از این جنایت همراه بنیصدر دوباره به فرانسه متواری شد. پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و شهادت شهید بهشتی و ۷۲ تن از مسئولان کشورهای مدعی حقوق بشر این جنایت را محکوم نکردند! رجوی در دیدار با ژنرال حبوش رئیس سرویس اطلاعات عراق (استخبارات) فاش کرد که منافقین نه تنها ساختمان حزب جمهوری اسلامی را منفجر کرده، بلکه مسئولیت انفجار دفتر نخست وزیری نیز با او بوده است.
اعتراف مسعود رجوی در کتابچه ترور به کشتن مردم عادی در خیابان
پنجم مهر سال ۱۳۶۰ منافقین بار دیگر شاخه پاره وقت نظامی خود را دوباره به صورت علنی به خیابان آورد و هر کسی که سد راهش بود را به شهادت رساند. در این روز تلخ از کودک ۳ ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله شهید شدند.اسناد و تصاویر این جنایت از شبکه تروریستی منافقین نیز پخش شده است. مسعود رجوی سرکرده منافقین درباره این جنایت گفته است که اول مردم را در میدان شهدا تشویق کردیم با ما همراه شوند؛ اما مشاهده کردیم که تعادل به هم ریخته و مردم حاضر به همکاری نشدند.
رجوی اعتراف کرد به دلیل اینکه مردم به میلشیای نفاق بیتوجهی کردند، گروهک به سمت مردم عادی و کسبه آتش گشود! پس از این جنایت، برخی از اعضای منافقین از کشور فراری و برخی دیگر در هستههای عملیاتی و تروریستی در خانههای تیمی مخفی شدند. بخشی از گروهک که در داخل کشور پنهان شده بود توسط رجوی آموزش دوباره دید، رجوی از پاریس به این افراد آموزش ترور و بمب گذاری میداد. رجوی کتابچههای ترور را از پاریس به تهران میفرستاد.
چهار ضربه اطلاعاتی به هستههای تروریستی در سالهای 1361 و 1362 و متلاشی شدن باندهای ترور، باعث بهم ریختگی گروهک منافقین شد. پس از زیر ضربه رفتن خانههای تیمی منافقین، این گروهک متوهم برای ایجاد وحشت، عملیات مهندسی معکوس را راه انداخت. منافقین گمان میکردند مردم عادی و کسبه خانههای تیمی را لو دادهاند، از این رو مردم را ربوده و در مکانهای پنهان شکنجه و سپس شهید میکرد.
پس از آنکه رجوی گروهک تروریستی منافقین را به عراق برد، منافقین با همکاری سازمان استخبارات عراق از مرز عبور کرده و برای عملیات تروریستی شهری وارد ایران شدند. در آن زمان، رجوی معتقد بود عملیات مرزی برای منافقین ارزش افزوده نداشته و برای باقی ماندن نام سازمان مجاهدین خلق لازم است که ترورهای بزرگ انجام شود. منافقین از ستاد داخله خود خواسته بود با عملیاتهای راهگشا، دست به ترور مردم در شهرها بزنند. منافقین این اقدامات را به نیابت رژیم بعث انجام داده و به جای آن تضمین ماندن در عراق و گرفتن پنج میلیون بشکه نفت را گرفته بودند! منافقین آن زمان خون مردم را با نفت تاخت زده بود.
ماجرای شنود منافقین توسط سازمان سیا
در یکی از اسناد اطلاعاتی آمریکا درباره شنود منافقین در پاریس آمده است که منافقین به اقدامات تروریستی اعتراف کرده است. در این سند آمده است سازمان سیا در لسآنجلس چندین تلفن هماهنگ را شنود کرده که در آن رهبران گروهک تروریستی مجاهدین خلق در فرانسه و آلمان اعلام میکردند اقدامات تروریستی و بمب گذاری کار آنها بوده است!
قتل وحشیانه دختر ۱۴ ساله در خرابههای کارگاه ساختمانی!
در ادامه جلسه دادگاه، خواهر یکی از شهدایی که به دست اعضای گروهک منافقین به شهادت رسیده بود، با اجازه رئیس دادگاه در جایگاه قرار گرفت و درباره نحوه شهادت خواهرش توضیح داد: زینب دانشآموز ۱۴ سالهای بود که برای نماز جماعت و با اجازه مادرش از منزل خارج شده بود و به دست اعضای گروهک منافقین با چادرش خفه شده بود. منافقین خواهرم را به کدامین گناه به شهادت رساندند؟ این دختر نه فرد سیاسی بود و نه فعالیت خاصی داشت. فقط یک انسانی بود که معتقد بود انسانها فطرت پاکی دارند. حتی عکس زینب را به عنوان یکی از کشتهها در سایت خودشان منتشر کردند. جرم زینب چه بود؟ زینب با گره اول که با چادرش به او زدند از دنیا رفت، سه گره دیگر را برای چه زدند؟!
گروهکهای تروریستی که پوشش اقدامهای سیاسی خود را گروههای حقوق بشری جلوه می دهند باید رسوا شوند
در پایان این جلسه از دادگاه، معاون امور بینالملل قوه قضاییه و دبیر ستاد حقوق بشر که در جلسه دادگاه حاضر شده بود، در جمع خبرنگاران اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران یکی از قربانیان بزرگ تروریسم است. تروریسم یکی از جنایتهای عمدهای است که متاسفانه در بخشهایی از دنیا با حمایت برخی از کشورهای مدعی حقوق بشر رخ میدهد. تاکنون ۲۳ هزار ایرانی بیگناه بر اثر اقدامهای تروریستی گروهکهای مختلف به شهادت رسیدند که فقط ۱۷ هزار نفر آنها را منافقین به شهادت رساندند.
در بحث دفاع از قربانیان، اجرای عدالت و مقابله با بیکیفرمانی در چارچوب حقوق بشر و حمایت و ارتقای حقوق بشر میگنجند. هدف از برگزاری این دادگاه، اجرای عدالت و اقدام حقوقی و قضایی برای مقابله با گروهکهای تروریستی است. گروهکهای تروریستی که اکنون در پوشش فعالیتهای سیاسی خود را گروههای حقوق بشری جلوه میدهند، باید رسوا شوند. باید مدارک و مستندات مربوط به جنایتهای آنها در اختیار کشورهای مختلف و سازمانهای بینالمللی قرار بگیرد؛ همچنین استفاده از ظرفیت حقوقی قضایی برای محاکمه منافقین و پیگیری اجرای حکم دادگاه از اهداف مهم برگزاری این دادگاه هستند. برگزاری دادگاه رسیدگی به جنایتهای تروریستی علیه مردم ایران، منحصر به گروهک تروریستی منافقین نخواهد بود. در حال حاضر، ما گروهکهای تروریستی که خود را به قوم شریف کُرد منتسب میکند، تحت تعقیب قضایی قرار دادیم؛ همچنین به دلیل حضور برخی از آنها در اقلیم کردستان عراق، درخواست استرداد ۳۸ نفر از آنها را به عراق دادهایم و پروندههای بیشتری هم در این رابطه خواهیم داشت. اقدام دیگر ما در رابطه با گروهکهای تروریستی، پیگیری حقوقی و قضایی گروهکهای تکفیری مانند انصارالفرقان و جیشالظلم است که بهتازگی جنایتی را در راسک مرتکب شدند؛ ما تصمیم داریم پروندهای جامع برای این گروهک و اعضای آن تشکیل دهیم و تقاضای استرداد هم داشته باشیم؛ همچنین به کشورهای پناهدهنده به این گروهکهای تروریستی هم فشار سیاسی، حقوقی و قضایی عظیمی را وارد خواهیم کرد.
برگزاری دادگاه برای مقابله با بیکیفرمانی لازم است. اکنون هم نباید عجله کنیم؛ باید اجازه دهیم دادگاه تمام مراحل خود را طی کرده و حکمش را صادر کند. ما ابزارهایی برای پیگیری اجرای حکم دادگاه داریم؛ کشورهای پناهدهنده به منافقین در صورت مواجهه با احکام قضایی، به سختی میتوانند از حمایت خود از منافقین دفاع کنند و استدلال بیاورند؛ حداقل اتفاقی که در این شرایط میافتد، این است که این کشورها برای بیرون راندن منافقین از خاک خود اقدام میکنند. در نتیجه صدور رای دادگاه، توفیقهای بیشتری برای مقابله با تروریستها و رسوا کردن آنها و حامیانشان حاصل خواهد شد.
تمامی فرآیند دادرسی عادلانه طبق قانون آیین دادرسی کیفری برای برگزاری دادگاه منافقین در نظر گرفته شده است. از همان ابتدا به همه متهمها ابلاغهای لازم صورت گرفته است؛ متون و احضاریه دادگاه به طرق مقتضی و از راه آدرسهایی که از آنها موجود بود، برای آنها ارسال شده است؛ همچنین در روزنامههای کثیرالانتشار هم منتشر شد.
از متهمین خواسته شد تا در صورت تمایل وکلای خود را معرفی کنند. معرفی نکردن وکیل و حضور نیافتن منافقین در دادگاه، به این معنا نیست که این دادگاه صلاحیت لازم را ندارد یا دادرسی عادلانه نیست؛ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر میدارد در مواردی که بهویژه اتهامها سنگین و جدی است، وکیل تسخیری تعیین شود؛ از این رو، برای متهمها وکیل تسخیری هم تعیین شد. وکلای تسخیری به تمام محتوای کیفرخواست و پرونده دسترسی داشتند و آن را مطالعه کردند و هر وقت بخواهند و لازم داشته باشند، مجددا دسترسیهای لازم برای آنها فراهم میشود. حتی وکلای تسخیری به متهمان اعلام کردند که ما به شما دسترسی نداریم، اما اگر شما مواردی برای دفاع از خود دارید، میتوانید به آدرس و مشخصات تماس ما بفرستید. رئیس دادگاه هم اعلام کرد که منافقین هر زمان مایل به معرفی وکیل تعیینی باشند، آنها را خواهد پذیرفت.
اسناد جدید پیرامون منافقین نیز در اختیار نماینده دادستان قرار گرفته است.کمیتهای مشترک با عراق برای مقابله با تروریسم تشکیل شده که ویژگی آن هدف قرار دادن گروهکهای تروریستی است که هر دو کشور از فعالیتها و اقدامهای آنها رنج برده یا میبرند. اولین آنها گروهک تروریستی منافقین است؛ در نخستین گام مقامهای قضایی عراق به ما اطلاع دادند که در جریان انتفاضه شعبانیه پروندهای را علیه گروهک تروریستی منافقین به دلیل کشتار شیعیان و کردهای عراق تشکیل دادند؛ این پرونده بهتازگی در اختیار ما قرار گرفت. در همان دهه ۱۹۹۰ حکم جلب برای بیش از ۱۱۸ نفر از اعضای گروهک تروریستی منافقین در عراق صادر شد. این پرونده در دادگاه عراقی همچنان باز است؛ این کمک بسیار مهمی به دادگاه ما خواهد کرد. ما از طرف عراقی مستندات دیگری را نیز درخواست کردیم؛ از جمله این مستندات، مدارک ارائه شده از سوی نماینده دادستان در جلسه امروز دادگاه بود که نشان میداد منافقین از حمایت مالی گسترده رژیم صدام برخوردار بودند. ما از مقامهای عراقی درخواست کردیم که مستندات بیشتر و دقیقتری را در مورد حمایتهای مالی صدام از منافقین در اختیار ما بگذارند که بهزودی این مستندات را دریافت خواهیم کرد. همکاری ما با دولت عراق برای کسب مستندات دیگر و بیشتر درباره منافقین ادامه خواهد داشت.
جلسه پنجم رسیدگی قضائی به پرونده گروهک تروریستی منافقین و اعضای فعال و اصلی آن
پنجمین جلسه دادگاه در تاریخ 19 دیماه 1402 با حضور وکلا، جمعی از خانوادههای قربانیان، قضات شعبه رسیدگی کننده و نماینده دادستان به صورت علنی برگزار گردید. نماینده دادستان در این جلسه از دادگاه نیز به قرائت ادامه بخشهایی از کیفرخواست پرداخت. اهم مطالب مطروحه از سوی ایشان درخصوص کیفرخواست متهمان پرونده به شرح زیر میباشد:
دو گروه تروریستی منافقین و داعش شباهتهای بسیاری با هم دارند. هر دو گروه تروریستی از عنصر ترورهای کور برای گرفتن تلفات بیشتر از مردم استفاده میکنند؛ برای آنها فرق ندارد که در ترور کور چه کسی کشته میشود! هر دو گروهک دارای وسایل انفجاری با خصیصه مشترک است. داعش از جلیقه انفجاری استفاده کرده و برای گرفتن تلفات آن را پر از ساچمه میکند. منافقین هم علاوه بر استفاده از بمب و شلیک مستقیم، از وسایلی چون سهراهی نیز استفاده میکنند. در نشریه تروریستی مجاهد به اعضای گروهک توصیه شده از سهراهی استفاده کنند تا ترکشهای آن تلفات بیشتری بگیرد.
عذرا علوی طالقانی متهم ردیف سی و چهارم، در سال ۱۳۵۴ با گروهک منافقین آشنا شده و فعالیتش را شروع میکند. در فروردین ماه ۱۳۶۰ به بدنه تشکیلات منتقل و سپس از طرف منافقین، کاندیدای مجلس شورای اسلامی (پارلمان) میشود. وی از مسئولین رده بالای منافقین بوده که بعد از عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان، معاونت عملیات شاخه نظامی و مسئولیت عملیات در داخل کشور را عهدهدار میشود. در سال ۱۳۷۲، بعد از اینکه فهیمه اروانی به عنوان مسئول اول گروهک انتخاب میشود، وی به عنوان جانشین رئیس شاخه نظامی منصوب میشود. مشارالیها در مقطعی نیز معاون آموزش تشکیلات بوده است. مسئولیتهای پیشین علوی، عمدتاً مرتبط با مسائل امنیتی گروهک بوده است. شایان ذکر است این فرد تیرماه 1402 در آلبانی فوت کرده است.
مادرانی که داعشی تربیت میکنند!
جمیله ابریشم چی متهم ردیف سی و پنجم، خواهر مهدی ابریشم چی بوده و به واسطه فعالیت برادرش، قبل از انقلاب سمپات گروهک منافقین میشود. مشارالیها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به همکاری خود با منافقین ادامه داده و در سال ۱۳۶۱ به همراه فرزندانش (مریم و علی اکبرزادگان) به منظور پیوستن به تشکیلات، از کشور متواری میگردد. وی پس از استقرار در پاریس ضمن عضویت در شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت، به همکاری با بخش خارجی این گروهک تروریستی میپردازد. نامبرده در حال حاضر، در پاریس مستقر بوده و به کشور آلبانی نیز تردد دارد. سوابق عضویت دیگر اعضای خانواده متهم جمیله ابریشمچی در گروهک منافقین: محمد اکبرزادگان (همسرِ متهم فوق الذکر) از اعضای منافقین بوده که در سال ۱۳۶۷، در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان شرکت داشته و کشته میشود.
علی اکبرزادگان (فرزند متهم) از اعضای نفاق مستقر در آلبانی بوده که در بخش اطلاعات و حفاظت از مسعود و مریم رجوی فعالیت دارد.
مریم اکبرزادگان (فرزند متهم) از اعضای نفاقِ مستقر در آلبانی بوده که سابقه عضویت در ستاد تبلیغات گروهک، شرکت در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان به عنوان معاون لشکر ۳۲ و مسئول مراکز ۶ و ۲۱ منافقین را داشته و مدتی نیز به عنوان مسئول پرسنلی مقرهای منافقین بوده است.
هدایتگر تیم ترورِ امیر سپهبد علی صیاد شیرازی
محمود قجر عضدانلو متهم ردیف سی و ششم، برادر مریم رجوی و همسر شهرزاد صدر حاج سید جوادی (مسئول دفتر مریم رجوی) است. وی در سال ۱۳۵۲ به گروهک منافقین میپیوندد و با پیروزی انقلاب اسلامی، همکاری خود را با تشکیلات ادامه داده و نهایتاً در سال ۱۳۶۰ از کشور متواری میشود. وی در حال حاضر از عناصر کادر مرکزی نفاق و عضو شورای تروریستی به اصطلاح ملی مقاومت است. او در مشارکت و همکاری تنگاتنگ با مژگان پارسایی، یکی دیگر از عوامل اصلی و کلیدی تشکیل، طراحی، سازماندهی و هدایت تیم ترورِ امیر سپهبد علی صیاد شیرازی، جانشین ستاد کل نیروهای مسلح، (به نامهای کمال الدین حیدری چمنی با نام مستعار جلال موسوی و رضا نادری با نام مستعار عطاءاله) و نتیجتاً شهادت این شهید والا مقام محسوب میشود. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره 2002-6/ ۴۶۸A- است.
نقش استخبارات عراق در ترور شهید صیاد شیرازی
در ادامه دادگاه، یکی از اعضای بریده منافقین بیان کرد که در آذر سال ۷۷ مسعود رجوی در قرارگاه اشرف فیلمی از شهید صیاد پخش کرده و گفت باید حساب این فرد را برسیم؛ این خواست صاحبخانه (عراق) است. رجوی مسئولیت این ترور را به مژگان پارسایی سپرد؛ بعد از ترور شهید صیاد در قرارگاه اشرف جشنی به پا شد و مژگان پارسایی به تیم ترور هدیه داد! رجوی پس از ترور شهید صیاد شیرازی، به حبوش رئیس استخبارات عراق گزارش کار تیمهای راهگشا در ستاد داخله را ارائه کرد.
برگزار کننده نشستهای ایدئولوژیک منافقین در آلبانی
بدری پورطباخ متهم ردیف سی و هفتم، پس از پیروزی انقلاب اسلامی تحت تأثیر افکار برادرش، جذب تشکیلات شد و در اواخر سال ۱۳۵۸، همکاری با منافقین را در شهرستان اصفهان شروع کرد. در سال ۱۳۶۱، نامبرده بعد از ازدواج تشکیلاتی با یکی از اعضای گروهک به نام مهدی قربانپور مقدم، به همراه او از کشور متواری و در کردستان عراق مستقر میشود. وی یکی از اعضای مرکزی تشکیلات منافقین و عضو شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت بود که بیشتر اوقات خود را در اروپا و آمریکا سپری کرده و مدت زیادی نیز مسئول مقر گروهک در هلند بوده و از سال ۱۳۷۸ نیز در ستاد داخله منافقین مشغول به فعالیت است. فعالیتها و مسئولیتهای مختلف نامبرده در تشکیلات منافقین به شرح ذیل است: عضو بخش محلات در سال 1358، عضویت در بخش پذیرش کردستان عراق در سال ۱۳۶۲، عضو هیات اجرایی در سال ۱۳۶۵، شرکت در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان در سال ۱۳۶۷، مسئول تشکیلات منافقین در آلمان و سپس در آمریکا در سال ۱۳۶۸، عضو هیأت اجرایی و مسئول به اصطلاح سیاسی گروهک در اروپا بین سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۱، مسئول مقر باقرزاده و عضو شورای رهبری در سال ۱۳۷۲، مسئول تشکیلات منافقین در کشور هلند بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۸، معاون ستاد داخله و از نفرات توجیهکننده تیمهای تروریستی اعزامی به داخل کشور در سال ۱۳۷۸، عضویت در ستاد مالی (تامین مالی تروریسم) گروهک در سال ۱۳۸۴و مسئول راهاندازی شبکه زنان در اروپا و تأمین مالی مراسمها در فرانسه. نامبرده در حال حاضر در بخش به اصطلاح سیاسی ستاد فعال بوده و مسئول نشستهای ایدئولوژیک نیروهای جدیدالورود به آلبانی است.
محمد جواد قدیری مدرسی متهم ردیف سی و هشتم، همسر زهره عطریانفر و یک عنصر نفوذی در کمیته انقلاب اسلامی بوده است. وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، با منافقین آشنا و جذب گروهک میگردد. نامبرده در سال ۱۳۶۰ در واحد اطلاعات منافقین فعالیت داشته و پس از آن، در خردادماه همان سال به بخش تدارکات حفاظت منتقل میشود. از جمله فعالیتها و مسئولیتهای او عبارت است از: معاون شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین، مقطعی به عنوان مسئول به اصطلاح توپخانه شاخه نظامی تشکیلات، هادی تیمهای عملیاتی و تروریستی منافقین در ایران و مسئول شاخه نظامی و صنایع مقر اشرف در سال ۱۳۸۴. مشارالیه در حال حاضر در آلبانی بوده و در بخشهای به اصطلاح آموزشی، سیاسی و عربی فعالیت دارد. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره2002-6/490A- است.
فرهاد الفت متهم ردیف سی و نهم، که همه از او تحت عنوان منوچهر یاد میکنند، از مسئولین رده بالا و کادرهای قدیمی منافقین است. وی در سال ۱۳۶۸ معاون مسئول شاخ نظامی در محور یک بوده و بعد از آن، مسئول محور و سپس رئیس ستاد محور میشود. او بین سالهای ۱۳۷۳- 1374 وارد ستاد مرکزی شده و بعداً به ستاد پرسنلی و مدتی نیز به سیستم به اصطلاح حقوقی نفاق منتقل میشود. مشارالیه در سالهای ۱۳۷۷ به بعد، مسئول کل زندانهای نفاق در مقر اشرف و مربی آموزشهای تشکیلاتی و ایدئولوژی گروهک شده و در حال حاضر نیز در آلبانی و در قسمت عربی بخش به اصطلاح سیاسی تشکیلات فعالیت میکند. برخی از اعضای خانواده وی نیز دارای سابقه عضویت در گروهک تروریستی منافقین هستند. به عنوان مثال فرزاد الفت، پزشک و از افراد قابل اعتماد مسعود رجوی بوده است. در جریان پرونده ترور و خمپارهاندازی منافقین در صفاشهر استان فارس که رأی آن در سال ۱۳۸۹ صادر شده، نام فرهاد الفت نیز در ردیف محکومین قرار دارد.
تروریستی که پس از عملیات مرصاد خود را به تهران رساند!
رویا احمدی موسوی متهم ردیف چهلم، پس از چند مرحله شرکت در کنکور، در سال ۱۳۶۴ به بهانه تحصیل به صورت قانونی از کشور خارج شد و به آلمان رفت و در آنجا با یکی از منافقین به نام موسی فیض مرزوقی (با نام مستعار جلال) ازدواج تشکیلاتی میکند. وی در سال ۱۳۶۷در عملیات تروریستی- نظامیِ فروغ جاویدان شرکت نمود و پس از شکست مفتحضانه نیروهای نفاق، متواری و خود را به کرمانشاه رساند. از آنجا ضمن تماس با یکی از اعضای خانواده خود در تهران، درخواست کمک کرده و نهایتاً با کمک برخی از بستگان خود مخفیانه به تهران میآید. مشارالیها مدت ۲۰ روز را در تهران در منزلی مخفی میشود و در نهایت به صورت غیرقانونی از کشور متواری و دوباره به تشکیلات میپیوندد. خبر این اقدام او در میان اعضای گروهک میپیچد، تا آنجا که مسعود رجوی در جایی میگوید «تنها کسی که توانست پس از عملیات فروغ به تهران برود و بازگردد، خواهر مجاهد ما، رویا، بوده است». وی در دورههای مختلف، مسئولیتهایی در مقر اشرف و کلن آلمان داشته است. به عنوان مثال، در سال ۱۳۷۷ مسئول مالی- اجتماعی منافقین در عراق بوده و مدتی را نیز به عنوان معاون زهرا رجبی در آلمان، خدمت مینماید. در حال حاضر نیز وی از اعضای شورای رهبری و از مسئولین دفتر نفاق در آلمان به شمار میرود. همسر نامبرده به نام موسی فیض مرزوقی نیز بعد از خروج از کشور، به عراق اعزام و در شاخه نظامی نفاق به عنوان افسر عملیاتی در مقر اشرف سازماندهی و سپس مسئول مرکز میشود. خواهرزاده وی نیز به نام آتوسا عقیلی، مسئول تشکیلات منافقین در آلمان است. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره 2009- 1/124A- است.
دفتر خبرگزاری فرانسه در تهران تحت پوشش منافقین در سال 1360
بهزاد نصیری متهم ردیف چهل و یکم، در سال ۱۳۶۰ به استخدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درآمد و برای گمراهی نیروهای انقلاب، در پوشش مترجم برای دفتر خبرگزاری فرانسه در تهران به فعالیت و همکاری با گروهک تروریستی منافقین میپرداخت که به سرعت ماهیت فعالیتهای اصلی وی افشاء و در سال ۱۳۶۱ دستگیر و به ۸ سال حبس، محکوم گردید. اما در سال ۱۳۶۴، در مدت مرخصی از زندان متواری شد و به صورت غیرقانونی به خارج از کشور عزیمت میکند. همسر وی (به نام مریم خرمشاهی) نیز در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان کشته میشود. نامبرده مسئول مرکز ۱۳ شاخه نظامی منافقین در عراق بود و در طراحی عملیاتهای خمپارهزنی به نام راهگشایی، شرکت فعال داشته است. وی سابقه عضویت در کمیسیون به اصطلاح روابط خارجی را نیز در کارنامه سیاه خود دارد. از جمله اقدامات این کمیسیون، سازماندهی تظاهرات ساختگی در کشورهای غربی، حمله به سفارتخانههای جمهوری اسلامی ایران و همچنین جذب نیرو است. وی از افراد فعال در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان نیز بوده و در حال حاضر عضو کمیسیون خارجی شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت است. وی در عملیاتهای تروریستی به اصطلاح راهگشایی که منجر به شهید و مصدوم شدن جمع زیادی از مردم و همچنین وارد آمدن خسارات مالی فراوان به اموال خصوصی و عمومی شده، نقش طراح و هادی تیم تروریستی را داشته است. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز شماره 2002-6/474A- است.
امدادگر منافقین
فرشته یگانه متهم ردیف چهل و دوم، اوائل انقلاب اسلامی جذب گروهک منافقین شده و از مسئولین تشکیلات اهواز میگردد. وی ضمن ازدواج تشکیلاتی با فردی به نام علیرضا پناهیور، در اقدامات مسلحانه نفاق شرکت کرده و با ورود گروهک به فاز نظامی، از ایران خارج میشود. از جمله فعالیتها و مسئولیتهای وی عبارت است از: عضویت در شورای مرکزی منافقین، مسئول ستاد داخله برای هدایت و اعزام تیمهای تروریستی به داخل کشور مانند خمپارهزنی به شهرک مسکونی نور در تاریخ ۲۳/۱۲/۱۳۷۸، شرکت مستقیم در عملیاتهای تروریستی- نظامی از خاک عراق علیه ایران با عنوان مسئول شاخه نظامی، مسئول کمیسیون به اصطلاح آموزش منافقین و مسئول امداد و جنگ سیاسی. مشارالیها در حال حاضر مسئول بخش جنگ سیاسی و امداد گروهک منافقین است. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره2002-6/448 A-است.
جلسه ششم رسیدگی قضائی به پرونده گروهک تروریستی منافقین و اعضای فعال و اصلی آن
ششمین جلسه دادگاه در تاریخ 26 دیماه 1402 با حضور وکلا، جمعی از خانوادههای قربانیان، قضات شعبه رسیدگی کننده و نماینده دادستان به صورت علنی برگزار گردید.
نماینده دادستان در این جلسه از دادگاه نیز به قرائت ادامه بخشهایی از کیفرخواست پرداخت. اهم مطالب مطروحه از سوی ایشان درخصوص کیفرخواست متهمان پرونده به شرح زیر میباشد:
سرپل آلمانی منافقین
معصومه بلورچی متهم ردیف چهل و سوم، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به هواداری از منافقین و در راستای اهداف این گروهک، اقدامات زیادی را در حوزه نشریه نفاق، شرکت در نشستها، فعالیتهای مجرمانه خیابانی و ... به انجام رسانده است. وی در حال حاضر به عنوان نماینده شورای تروریستی موسوم به شورای ملی مقاومت در آلمان فعالیت دارد. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره 2002-6/428 A-است.
ادمین شبکه های اجتماعی منافقین
یاسر جهان نژادی متهم ردیف چهل و چهارم، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، با منافقین آشنا و جذب گروهک شده و پس از انقلاب، با فعالیت در تشکیلات نفاق نهایتاً در سال ۱۳۶۴ به همراه همسرش از کشور خارج و به مقر منافقین در عراق ملحق میشود. از جمله فعالیتها و مسئولیتهای او عبارت است از: مسئول تشکیلات نفاق در استان لرستان در دهه۶۰، هادی تیمهای ترور منافقین، شرکت در عملیاتهای تروریستی- نظامی فروغ جاویدان، چلچراغ، آفتاب و مروارید، معاون مسئول تیم ۲۰۰ شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین و معاون هیئت اجرایی تشکیلات. وی درحال حاضر مستقر در کشور آلبانی بوده و هدایت مرتبطین گروهک در شبکههای اجتماعی را برعهده دارد. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره2002-6/522 A-است.
مسئول طراحی عملیات های تروریستی منافقین
فائزه خیاط حصاری محمدی متهم ردیف چهل و پنجم، در سال ۱۳۵۸ به منافقین پیوسته و مدتی بعد نیز از کشور متواری و به آلمان میرود و سپس به پادگان اشرف در عراق ملحق میشود. وی در حال حاضر، عضو فعال شورای مرکزی این گروهک تروریستی است. از جمله فعالیتها و مسئولیتهای وی عبارت است از: عضویت در شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت از سال ۱۳۷۲، از مسئولان شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین، مسئول دورههای آموزش، طراحی و سازماندهی تیمهای عملیات، معاون ستاد داخله تشکیلات در عراق و مسئول اعزام و هدایت تیمهای تروریستی به داخل ایران و همچنین سوژهزنی در سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز شماره 2002-6/437 A-است.
مسئول اداره جلسات غسل منافقین
صالح رجوی متهم ردیف چهل و ششم، که در سال ۱۳۵۱ به فرانسه رفت، پس از متواری شدن مسعود رجوی از کشور در حومه پاریس، یک باب منزل خریداری میکند و برادرش را در آن خانه مستقر میسازد. وی علاوه بر حضور در ملاقاتهای مسعود رجوی به عنوان مترجم، با تاسیس شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت، مسئول کمیسیون به اصطلاح بهداشت شده و به منظور شرکت در جلسات شورا، به پادگان اشرف تردد میکند. نامبرده از سال ۱۳۷۰، در راستای رفع چالشهای اعضای گروهک تروریستی منافقین، در برخی از کشورهای اروپایی، فعالیت دارد.
آشنایی با زندانبان تروریست ها
محمد سادات خوانساری متهم ردیف چهل و هفتم، که پس از پیروزی انقلاب اسلامی جذب منافقین شده بود، ضمن فعالیت در بخش تبلیغات این گروهک، در روز ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ به عنوان مسئول تیم عملیاتی اقدام به درگیری با نیروهای انقلاب میکند. وی که با توجه به اقداماتش در ابتدای دهه ۶۰ بازداشت و به حبس محکوم شده بود، پس از اتمام محکومیت خود و آزادی از زندان، در سال ۱۳۶۳ از کشور متواری شده و به آلمان پناهنده میشود.
نامبرده در سال ۱۳۶۵ به عراق اعزام و به عنوان مسئول زندان گروهک منصوب شده و سپس در سال ۱۳۷۰در بخش حفاظت تشکیلات تروریستی منافقین سازماندهی میشود. البته پس از مدتی، وی مجدداً به اروپا اعزام شده و در بخش مالی- انتفاعی (در حوزه فعالیتهای تجاری) به کار گرفته میشود. نامبرده برای شرکت در نشستهای سالیانه این گروهک تروریستی، همچنان به مقر اشرف تردد داشت. وی پس از دستگیری مریم رجوی در ۱۷ ژوئن ۲۰۰۳ میلادی، با نام مستعار «آلفرد روبرت کلر» در فوریه سال ۲۰۰۸ به اتهام شرکت در یک سازمان جنایی (منافقین)، تامین مالی تروریسم، پولشویی، کلاهبرداری و جعل مدارک، از سوی پلیس قضایی فرانسه، تحت پیگرد قرار گرفته و بر همین اساس، در ژانویه سال ۲۰۰۹ میلادی بنا به درخواست کشور سوئیس، در بلژیک بازداشت میشود و پس از آزادی از زندان، در حال حاضر در اروپا مستقر است و کماکان به فعالیتهای مجرمانه خود اشتغال دارد.
شکایت خواهر یکی از اعضای منافقین از این گروهک در دادگاه
در ادامه این جلسه از دادگاه رسیدگی به پرونده گروهک تروریستی منافقین، خواهر یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین که در عملیات مرصاد توسط منافقین کشته شده بود، از اعضای این گروهک شکایت کرد.
خواهر فرد کشته شده مدعی است که برادرش در طول عملیات مرصاد قصد تسلیم شدن داشته و منافقین او را کشتهاند!
یکی از وکلای منافقین با اعتراض به این سخنان اعلام کرد که خواهر فرد کشته شده نمیتواند به عنوان شاکی (قیم) اعلام جرم کند. قاضی دادگاه پس از شنیدن اظهارات وی از مستشار دادگاه خواست تا شکایت این شخص در پرونده ثبت شود.
پرنیان سرآمد متهم ردیف چهل و هشتم، در سال ۱۳۵۸ از کشور متواری و ساکن فرانسه شده و پس از اعزام به عراق، در تجاوزات مرزی منافقین به خاک ایران در زمان جنگ تحمیلی شرکت میکند. از جمله فعالیتها و مسئولیتهای وی عبارت است از: مسئول دسته پشتیبانی- مهندسی مرکز ۱۰ گروهک در عراق، عضویت در شورای مرکزی منافقین و پیگیری مأموریتهای تشکیلاتی با تردد مستمر فی مابین عراق و اروپا که در این رابطه نیز یکی از تیمهای تروریستی که از عراق به داخل کشور و تهران اعزام شده بود، با هماهنگی پرنیان سرآمد مقرر بوده از امکان منزل پدری نامبرده در تهران استفاده کند که تیم تروریستی مذکور دستگیر میشود. وی در حال حاضر عضو کادر مرکزی تشکیلات تروریستی منافقین است. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره A-478/6-2002 است.
حکیمه سعادتنژاد متهم ردیف چهل و نهم، در سال ۱۳۵۸ با گروهک منافقین آشنا و از همان زمان در کارهای عمرانی سازماندهی شده و با شروع فاز نظامی تشکیلات، به دلیل فعالیتهای مجرمانهاش دستگیر و به دو سال حبس محکوم میشود. مشارالیها در زندان، علیرغم توبه و اظهار ندامت ظاهری، همچنان به گروهک وفادار بوده و در تشکیلات زندان دارای مسئولیت بوده است. از همین رو، نامبرده پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۶۳ به مقر منافقین در کردستان عراق ملحق میشود. وی از کادرهای اصلی منافقین محسوب شده و در تمامی عملیاتهای نظامی نفاق در جدار مرزی کشور شرکت داشته و در عملیات تروریستی- نظامی فروغ جاویدان نیز مسئول تیم تروریستی بوده است. دیگر فعالیتها و مسئولیتهای وی عبارت است از: عضویت در شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت در سال ۱۳۷۲، مسئول حفاظت مقر اشرف و مسئول آموزش شاخه نظامی منافقین و همچنین شکنجهگر افراد متقاضی جدایی از گروهک. وی در حال حاضر به عنوان مسئول نظامی در تشکیلات منافقین ایفای نقش میکند. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره2002-6/442 A-است.
شکنجهگر اصلی تشکیلات تروریستها
حمیده شاهرخی امیری متهم ردیف پنجاهم، همواره از لایههای مسئولین تشکیلات بوده و به عنوان بازجو- شکنجهگر نیز فعالیت داشته است. مشارالیها در سال ۱۳۶۳در پاریس با مسعود کلانی (گوینده سیمای نفاق) ازدواج کرده و به عنوان مسئول تیم تروریستی در عملیات فروغ جاویدان شرکت میکند. برخی دیگر از مسئولیتهای وی عبارت است از: معاون جانشین رهبر نفاق در شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین در پادگان اشرف عراق، مسئول بخش آموزش در سال ۱۳۸۱، معاون طرح و برنامه عملیاتهای تروریستی منافقین، عضو شورای مرکزی گروهک، مسئول کمیسیون (سازماندهی) در شورای تروریستی موسوم به ملی مقاومت و عضو ارشد شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین. وی در حال حاضر به عنوان مسئول آموزش در بخش تبلیغات در آلبانی فعالیت دارد. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره 2004-1/178 A- است.
ثریا شهری متهم ردیف پنجاه و یکم، پیش از انقلاب با گروههای مارکسیستی ارتباط داشته و در سال ۱۳۵۸جذب منافقین میشود. وی در سال ۱۳۵۹ سرشاخه میلیشیا یا همان شاخه نظامی پاره وقت گروهک شده و مدتی نیز مسئولیت جذب دختران را برعهده میگیرد. وی مسلح به کلت کمری بوده و در اکثر تظاهرات و راهپیماییهای گروهک، نقش فعالی داشته است. نامبرده در برهه فاز نظامی تشکیلات در سال ۱۳۶۰، ضمن حضور در خانههای تیمی به حل و فصل اختلافات شدید اعضاء در مقرهای عملیاتی منافقین پرداخته و در سال ۱۳۶۱ به خارج از کشور متواری میشود. وی در سال ۱۳۶۴ عضو هیئت اجرایی گروهک نفاق شده و در سال ۱۳۶۵ نیز ابتدا به مقرهای نظامی- تروریستی تشکیلات در منطقه مرزی منتقل و سپس مسئولیت مقر اشرف را عهده دار میگردد. بین سالهای ۱۳۶۶ و ۱۳۶۷، مسئول پشتیبانی شاخه نظامی گروهک تروریستی منافقین و حل و فصل مسائل تدارکاتی تیمهای عملیاتی در جریان عملیاتهای تروریستی- نظامی آفتاب، چلچراغ و فروغ جاویدان میشود. او از اعضای رده بالای گروهک بوده و در حال حاضر نیز در بخش اطلاعات نفاق در آلبانی مشغول به کار است. نامبرده تحت تعقیب اینترپل بوده و دارای اعلان قرمز به شماره 2002-6/514 A-است.
سایر متهمین تا ردیف هفتادم در گزارش این شماره همراه با نام و تصاویر ذکر شده است که خوانندگان می توانند با مراجعه به لینک ذیل گزارش کامل را دریافت کنند.
گزارش کامل شماره 4 ، 5 و 6 دادگاه رسیدگی به اتهامات گروهک تروریستی منافقین را اینجا بخوانید.