محسن پاکآیین، تحلیلگر مسائل بینالملل در واکنش به نقض گسترده حقوق بومیان از جمله نقض حق سلامت و ریشه دار بودن تبعیض نژادی در کانادا، در یادداشتی اختصاصی برای سایت ستاد حقوق بشر، نوشت:
متاسفانه تبعیض نژادی نظام مند در کانادا که مصداق بارز نقض حقوق بشر است، به حوزه بهداشت و درمان هم گسترش پیدا کرده و ترخیص زودهنگام بومیان بیمار از بیمارستانها و مراکز درمانی، منجر به بازگشت سریع دوباره این بیماران به بیمارستان شده است. این قبیل اقدامات ضد بشری در حوزه درمان که مورد تایید انجمن پزشکی کانادا هم قرار گرفته، نشان از نوعی آپارتاید نژادی دارد و مورد اعتراض و انتقاد شدید اقوام اولیه و بومیان کانادایی شده و متاسفانه نهادهای غربی که خود را مدافع حقوق بشر می دانند، نسبت به این موارد بی تفاوت هستند.
البته آزار و استثمار بومیان در آمریکای شمالی خصوصا در آمریکا و کانادا، سابقهای تاریخی دارد. آثار بهدست آمده از زندگی نخستین بومیان کانادایی که در بخشی از این کشور به مدت طولانی ساکن بودند و همچنین بررسیهای باستانشناسی در شمالیترین بخش کشور یوکان نشان میدهد که بومیان، صاحبان اصلی این سرزمین بوده و از ۹۵۰۰ سال پیش در این منطقه سکونت داشته اند.
در سال ۱۴۹۷، یک دریانورد انگلیسی به نام جان کابوت پس از رسیدن به سواحل نیوفوندلند، یک مستعمره بریتانیایی ایجاد کرد. حدود ۴۰ سال بعد یک دریانورد فرانسوی به نام ژاک کارتیه به دهانه رود سن لوران در نزدیکی شهر مونترال قدم گذاشت و مستعمرهای فرانسوی بنا کرد.
بومیان این سرزمین که براساس فرهنگ خود افرادی مهمان نواز بودند، از سفیدپوستان اروپایی استقبال کردند. بومیان کانادا که همواره در آرامش و صلح زندگی می کردند با ورود اروپایی های ثروتمند که در اندیشه استعمار بودند، دیگر روی خوش ندیدند و حقوق آنان در مقاطع مختلف نقض گردید. بعد از شکل گیری کشوری تحت عنوان کانادا در قرن نوزدهم میلادی، دولت این کشور بومیان را افرادی بی فرهنگ خواند و برای "آشناکردن بومیان با فرهنگ مدرن" کودکان بومی کانادا را از خانواده و قبیلهشان جدا کرد و آنها را در مدارس شبانهروزی و نزد خانوادههای سفیدپوست به فرزندخواندگی فرستاد.
هدف اصلی استعمارگران این بود که نسل های جدید را کاملا با فرهنگ بومی خود بیگانه ساخته تا سفیدپوستان اروپائی را به عنوان صاحبان تمدن بپذیرند. در اجرای این سیاست، دهها هزار کودک بومی کانادا از میان صدها قبیله به چنین مدارسی فرستاده شدند و فقط پس از اتمام دوران دبیرستان، اجازه پیدا میکردند به قبیله و خانواده خود برگردند.
با گذشت زمان مشخص شد که دور کردن اجباری کودکان بومی از خانوادهها و ممنوعیت صحبت کردن به زبان بومی یا انجام فعالیتهای فرهنگی مربوط به آن قبیله، نه تنها آنان را از فرهنگ خود دور می کند؛ بلکه آثار مخربی مانند سوءاستفادههای جنسی نیز داشته است.
بیش از 10 سال پیش کمیته تحقیق و بررسی طرح جداسازی کودکان بومیان کانادا، جزئیات تازهای را از بدرفتاری، آزار جنسی و جسمی کودکان بومی این کشور منتشر کرد. طبق گزارش بی بی سی فارسی، «جورج مانوئل، یکی از افرادی که در دهه ۱۹۲۰ میلادی در این مدارس بود، گفت که تمامی دانش آموزان بومی از گرسنگی رنج میبردند. مدارس هم در زمستانها سرد و جایی غیر بهداشتی بود. همچنین دانش آموزان در معرض سرخک، آنفلوآنزا، سل و سایر امراض واگیردار بودند و بسیاری هم میمردند.
پیدا شدن گورهای دسته جمعی متعلق به کودکان گمشدهای است که مرگ آنها اعلام نشده بود. برخی از بقایای اجساد مربوط به کودکان حدودا سه ساله است که دلیل و زمان مرگ آنها هنوز مشخص نیست. جوامع بومی کانادا سالها پیش از دولت کانادا که خود را مدعی دفاع از حقوق بشر می داند، خواسته بودند که گورهای دسته جمعی در مدارس شبانه روزی را شناسایی کند اما مقامات کانادا از انجام این خواسته، طفره می رفتند.
پس از آشکار شدن این فاجعه جانسوز، جاستین ترودو، نخست وزیر کانادا ناچارا از شوک و پریشانی خود در مورد کشف بقایای اجساد این کودکان سخن گفت و این مساله را یادآور دردناک یک فصل تاریک و شرم آور از تاریخ کانادا خواند.
به نظر میرسد جوامع حقوق بشری باید هر چه سریعتر موارد نقض حقوق بشر توسط دولت کانادا را محکوم کنند و همچنین اصحاب رسانه در حوزههای رسمی و غیر رسمی فعالیت هایی را جهت دفاع از حقوق بومیان انجام دهند؛ همچنین جمهوری اسلامی ایران می تواند ابتکار عمل را به دست گرفته و طی رایزنی با کشورهای مترقی و مدافع حقوق بشر، مدعیان دفاع از حقوق بشر همچون کانادا را رسوا کرده و از وقوع جنایات مشابه علیه بومیان، جلوگیری کند.