به گزارش سایت ستاد حقو بشر، یازدهیمن جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، امروز سهشنبه ۴ اردیبهشت ماه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجتالاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و وزیری نماینده دادستان در مجتمع قضایی امام خمینی (ره) به صورت علنی با حضور جمعی از خانواده های قربانی ترور و خبرنگاران برگزار شد.
در این جلسه قاضی دهقانی در رابطه با علت تاخیر در تشکیل جلسه دادگاه گفت: اولین نکته اینکه علت تاخیر دادگاه به جهت تاخیر یکی از وکلای متهمین وکیل ردیف اول تا بیستم بود، با توجه به اینکه ریاست دادگاه و مستشاران با تاکید جدی بر ضرورت رعایت نصوص قانونی است، عدم حضور وکیل در جلسه موجب اخلال در جلسه محسوب میشود وکیل ردیف اول تا بیستم و وکیل شخصیت حقوقی سازمان است. به دلیل تاخیر حضور وکیل جلسه دادگاه با تاخیر آغاز شد از اینجا به وکیل متهم تذکر داده میشود که از این پس در جلسات دادگاه سر زمان اعلام شده دادگاه حاضر شوند.
قاضی افزود: با توجه به اینکه قرائت کیفرخواست واصله توسط نماینده دادستان مطابق بند الف از ماده ۳۵۹ از قانون آیین دادرسی کیفری انجام پذیرفته است و نظر به نص قانون و بند ب و پ ماده ۳۵۹ از قانون آیین قانون دادرسی کیفری، شکات و یا وکیل آنها برای استماع اظهارات و بیانات خود در دادگاه فرصت یافته و دادگاه به استماع دفاعیات مدعی خصوصی و یا شکات و وکیل آنها میپردازد. قبل از اینکه اظهارات وکیل شاکی بیان شود از این جایگاه مطلبی را با سازمانهای بینالمللی و برخی از کشورهایی که میزبان متهمین این کیفرخواست هستند بیان می کنیم که مردم آن کشورها خود باید پیشگام شده و به دولتهای و نهادهای صالح خود به سازمانهای بینالمللی خواستار استرداد و خروج این افراد و حضور در دادگاه تا تعیین تکلیف نهایی و صدور حکم برای منافقین شوند.
دولتها با اولویت دادن به امنیت مردم خود در استرداد منافقین به جمهوری اسلامی ایران همراه باشند
وی همچنین بیان کرد: از این جایگاه مطلبی را به سازمانهای بینالمللی و برخی کشورهای میزبان متهمان اعلام میدارم؛ اکنون که برای ۱۰۴ متهم با کیفرخواست صادره در دادگاه صالح رسیدگی به پروندهای در جریان قرار دارد که متهم به جنایاتی بیش از یک قتل هستند، چطور است که وقتی یک فرد مظنون به قتل باشد پلیس یا نهادهای صالح را از حضور او مطلع میکنند، اما اکنون ۱۰۴ نفر که متهم به پوست کندن زنده افراد و بمبگذاری هستند، نباید پیشگام شوند و از نهادهای صالح خود خواستار استرداد و خروج این افراد از کشورشان باشند تا تعیین تکلیف نهایی متهمان با این اتهامات در دادگاه صورت گیرد؛ دادگاهی که متهمان آن آزادانه حق انتخاب وکیل را دارند. به مردم آلبانی و برخی کشورهای اروپایی اعلام میکنم اکنون افرادی که برای آنها کیفرخواست صادر شده است و دادگاهی با بهرهمندی از حق انتخاب وکیل برای دفاع از اتهامات انتسابی وجود دارد؛ عملی که به نظر میرسد دولتهای این کشورها آنها را نسبت به این موضوع آگاه نکردند.
رئیس دادگاه ابراز امیدواری کرد این دولتها با اولویت دادن به امنیت مردم خود در استرداد آنها به جمهوری اسلامی ایران مانند هر گروه دیگری که متهم میشود اقداماتی را در راستای منافع ملی خود انجام دهند.
در ادامه با دستور قاضی سید میثم حکیم زاده حسینی یکی از وکلای شکات پرونده برای بیان اظهارات خود در جایگاه قرار گرفت و گفت: باتوجه به اینکه امروز اولین جلسهای است که برای بیان دفاعیات فرصت پیداکردهام، متن لایحه آماده شده است که تقدیم دادگاه میشود. باید اصحاب رسانه جنایات گروهک منافقین را رسانهای کنند.
قاضی در تذکر به این وکیل بیان کرد: دادگاه هنوز واژه جنایت و جرم را به کار نبرده است و در کیفرخواست از واژه اتهامات استفاده شده است، هنوز دادگاه هیچ قضاوتی نکرده است.
ضرورت انعکاس حداکثری جنایات منافقین در رسانه ها
در ادامه حکیمزاده حسینی، وکیل شکات پرونده گفت: آنچه از این حوادث بر میآید نشان میدهد جنایاتی رخ داده است که هر کس توصیف آن را بشنود کلامی غیر از این نمیتواند بگوید، از نظر وجدان عمومی اصحاب رسانه تکلیفشان این است که موارد را انعکاس دهند. آنچنان که امروز میبینیم در جنایات غزه وجدانها بیدار شده است و همه موضعگیری میکنند. اتفاقی که در این چهل و چند سال گذشته در ایران به دست جنایتکاران تروریست سازمان مجاهدین خلق رخ داد کمتر از آن چیزی نیست که امروز در غزه میبینیم. ما با افرادی مواجه هستیم که حد اعلای جنایت و خیانت را در مورد کشور خود و منافع ملی خودشان به کار بردند.
وکیل برخی از شکات پرونده با اشاره به یک سند از اسناد ساواک اعلام کرد که مسعود رجوی بعد از آنکه همرتبههای او در سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. این موضوع در یک نامه ارتشبد نصیری به صراحت آمده است. سوال بیپاسخ از سوی اعضای گروک تروریستی منافقین این است چرا به رغم محکومیت مسعود رجوی به اعدام و به رغم اجرای حکم سایر اعضا، اما رجوی نه تنها اعدام نشد بلکه ریاست گروهک را برعهده گرفت و بعدها مشخص شد که او در اختیار دادن اطلاعات سایر اعضا و لو دادن آنها به سازمان امنیت و اطلاعات کشور برآمده بود.
قاضی دهقانی پرسید: در چه سالی این اتفاق رخ داده است؟ وکیل در پاسخ گفت: در سال ۱۳۵۰ و مستنداتی که از سال ۱۳۵۱ وجود دارد درباره عفو مسعود رجوی وجود دارد. مکاتبات ساواک درباره مسعود رجوی به تاریخ فروردین سال ۱۳۵۱ وجود دارد. از رئیس دادگاه درخواست می کنم تا صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی و علی اکرامی از اعضای سابق گروهک بهعنوان دو فرد مطلع از جنایات گروهک تروریستی منافقین اظهارات خود را بیان کنند.
قاضی دادگاه از وکیل پرسید: آیا این افراد میخواهند مستنداتی به دادگاه ارائه دهند؟ وکیل پاسخ داد: بله.
قاضی خطاب به وکیل پرونده گفت: مستشار دادگاه تقاضا دارد موضوع عفو بیشتر تبیین شود و توضیحات بیشتری داده شود؟ آیا حسب ادعای شما این فرد از عوامل ساواک است یا متهمی بوده که حکومت وقت وی را عفو کرده است؟
ترور 17 هزار نفر از شهروندان ایرانی به دست منافقین
وکیل شکات گفت: طبق نامه ارتشبد نصیری، مسعود رجوی از عوامل اصلی و سرکردگان سازمان در دهه ۵۰ بوده است و به این واسطه در کنار سایر سرکردگان این سازمان محکومیت قطعی به اعدام دارند. طبق مکاتبات رجوی یک استثنا و یک نور چشمی ساواک بوده و به رغم محکومیت قطعی اعدام درخواست عفو و تخفیف مجازات برای وی داده شده است. این موضوع که مجاهدین خلق از همکاران سازمان اطلاعات بودند عبارت سادهای نیست، ساواک، مسعود رجوی را همکار سازمانی خود در بحبوحهای که سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک گروه معاند پهلوی تحت تعقیب و رجوی در راس این سازمان بوده است معرفی کرده است.
قاضی گفت: یعنی شما معتقدید مسعود رجوی نفوذی سازمان اطلاعات بوده است؟ وکیل گفت: رژیم پهلوی در بازهای از زمان به این نتیجه میرسد که به جای اینکه سازمان مجاهدین خلق را مطلقا از بین ببرد بهتر است که این سازمان را که با نگاه ایدئولوژیک ایجاد شده و همراهی جوانان جامعه را با خود دارد با خود همراه کرده و آن را ظرفیتی برای خود بداند تا بتواند در آن نفوذ کند. باید دید اینکه رویکرد آنها چه بود که تا به امروز مقابل ملت ایران ایستاده و جنایت میکنند و نه فقط حاکمیت را قبول ندارند علیه مردم خود خیانت میکنند این است که صرفا به دنبال قدرت طلبی و حاکمیت بوده و یا نه دست پرورده رژیم پهلوی و (سیا) CIA آمریکا بوده اند؟ که منجر به شهادت ۱۷ هزار تن از مردم شریف و در نهایت خیانت به منافع کل ملت به جهت وابستگی آنها به سرویسهای بیگانه شدند.
این وکیل دادگستری در ادامه گفت: اصحاب رسانه سکوت فضای رسانهای در مورد پشت پرده این سازمان جنایتکار را بشنوید در این مورد قلم بزنید و هرچه میتوانید، بنویسید.اصحاب رسانه آنقدر بنویسید تا حامیان غربی آنها شرم کنند از حمایت عیان از آنها، چه کسی از متلاشی شدن یک سازمان اسلامی، بازداشت و اعدام اعضای آن و تسویه خونین طرفداران ایدئولوژی اسلامی توسط تقی شهرام و مسعود رجوی منتفع میشد؟ آیا این تشکیلات برآمده از تسویه عناصر مسلمان که تابلوی مارکسیست را بلند کرده است، مزدور جدید ساواک برای مبارزه با مخالف پهلوی به شمار نمیآید؟ چرا وحید افراخته باید در سال ۵۳ بگوید میخواهیم آیت الله بهشتی را بزنیم. در کتاب تقی شهرام صفحات ۱۱۵و ۱۱۶این موضوع آمده است. وحید افراخته در سه جا از اعترافاتش صراحت دارد که تقی شهرام به دنبال حذف فیزیکی آیت الله بهشتی بوده است.
در ادامه قاضی از وکیل پرسید آیا شما معتقدید که ایدئولوژیک در سازمان برنامهریزی ساواک بوده است؟ ساواک چه نفعی از این موضوع میبرده است؟ وکیل شگات پرونده گفت: این مجموعه (مجاهدین خلق) با ایدئولوژی اسلامی تنها میتوانست در برابر طاغوت بایستد.
قاضی گفت: اما بسیاری دیگر از گروههای چپ هم مقابل پهلوی ایستاده بودند. وکیل گفت: بله، اما ظاهر اسلامی اسلامی آنها سبب جذب دانشجویان شد نه نگاه چپ آنها، چه بسا بعضی از افراد این نکته را هم داشتند، به همین دلیل است که آن را منافق میدانیم.
منافقین، روحانیون را بلای جان خود می دانستند
قاضی خطاب به وکیل گفت: پس شما معتقد هستید سازمان امنیت وقت دو نفر از اعضا را برای مدیریت سازمان مجاهدین یکی را با نامه نگاری از اعدام و دیگری را از زندان رها کرده است؟، چگونه؟ وکیل شکات پرونده در ادامه در مورد فرار تقی شهرام از زندان میگوید: این فرار صحنه سازی و با اراده رژیم وقت بود که در مستندات نیزآمده است، در ابتدا بیان کردم چرا ساواک در برخورد با سازمان بعد از مسعود رجوی و تقی شهرام سراغ کسانی میرود که با مارکسیست شدن سازمان مخالف بود.
قاضی گفت: یعنی شما معتقدید که هر کس پس از این دو نفر بازداشت شده است از مخالفین مشی مارکسیستی سازمان است؟ وکیل ادامه داد: بله، تقی شهرام و مسعود رجوی اطلاعات افراد را به ساواک دادند. همانطور که آنها گفتند این افراد را همکار خود معرفی کردهاند. نوع فرار تقی شهرام از زندان ساری محل تامل است. وی در اقدام جدی با همکاری یکی از افسران زندان به نام احمدیان و با سرقت تعدادی سلاح از زندان میگریزند.
با دستور قاضی، صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی به عنوان مطلع معرفی شده وکیل برخی شکات در جایگاه قرار گرفت. تبراییان در معرفی خود گفت: فارغالتحصیل رشته شرق شناسی از دانشگاه سن ژوزف بیروت، صاحب تالیف ۳۵ جلد کتاب، برنده جایزه کتاب برتر سال و جلال آل احمد و برترین کتاب در حوزه مقاومت هستم و در کتاب خوابگردها به موضوع سازمان مجاهدین خلق و ارتباط رهبران سازمان مجاهدین خلق با نهادهای اطلاعاتی و نظامی عراق پرداختهام.
تبراییان به تبیین مستندات شکات در زمینه ارتباط رهبران سازمان، نحوه شکلگیری این سازمان، مبنای فکری تشکیل سازمان، جریانهای انقلابی و اجتماعی و سیاسی که از زمان تشکیل سازمان در جهان رخ دادند، پرداخت و گفت: شروع کار سازمان مجاهدین خلق با تایید عالمان و دانشمندانی بزرگی مانند ربانی شیرازی، لاهوتی، مطهری، طالقانی و شریعتی همراه بود، اما با اعدام رهبران سازمان در سال ۱۳۵۰ ساختار رهبری سازمان دچار تغییر شد هرچند رهبران قبلی کشاورزی و شیمی و فنی درس خوانده بودند و اطلاعات آنها از جامعهشناسی و دین و مذهب و شریعت بسیار کم بود.
وی ادامه داد: در دهه ۱۳۵۰ رهبران سازمان شروع به تحریف تفسیر آیات قرآن کردند و حتی بین چگوارا و هوشی مینه و امام حسین (ع) تفاوتی قائل نبودند. آنها کفر آمده در قرآن را معادل امپریالیسم میدانستند و روحانیون را بلای جان اسلام و مسلمین میدانستند. اولین بار از سوی حاکمیت پهلوی دوم به گروه نادر شایگان و شعاعیان، لقب مارکسیست اسلامی داده شد، به نظر میرسد که اسلام ابزار دست مجاهدین بود، زیرا ۹۵ درصد جمعیت کشور شیعه بودند و نمیشد که با نهضت مارکسیستی برانگیخته شد و اسلام مارکسیستی را پیش برد؛ در حقیقت رگههای مارکسیسم در جزوههای رهبران و کادر اصلی سازمان وجود داشت.
ارتباط تنگاتنگ منافقین با رژیم بعث عراق و صدام
این پژوهشگر تاریخی با استناد به سوابق تاریخی و جراید و مطبوعات آن دوره زمانی به نحوه فعالیت و تغییر رویکرد سازمان مجاهدین خلق پرداخت و اقدامات مسعود رجوی و همکاری وی ساواک را تشریح کرد.
توضیحات رئیس دادگاه منافقین در خصوص چگونگی برگزاری دور جدید جلسات محاکمه/ اتهام ارتباط و همکاری مسعود رجوی با ساواک و حزب بعث عراق را بررسی خواهیم کرد. پس از آن علی اکرامی به عنوان مطلع و از اعضای جداشده گروهک با دستور قاضی دادگاه در جایگاه قرار گرفت و گفت: در سال ۵۸ تحت تأثیر شعارهای فریبنده و پرجاذبه این سازمان قرار گرفتم و در حالی که دانشجوی رشته نفت بودم به عضویت سازمان درآمدم.
وی ادامه داد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی جوان آرمان خواهی بودم و خانواده فقیر و ضعیفی داشتم و همزمان با تحصیل در بندر امام خمینی در اسکلهها کار میکردم و با شعارهای فریبنده این سازمان احساس میکردم کلید خوشبختی ملت ایران هستند. در سال ۶۰ پس از اعلام مبارزه مسلحانه گروهک، چون در ذهنم ارادت به امام راحل داشتم، با گروهک همراهی نکردم و در اختفا به زندگی عادی پرداختم، اما در سال ۶۵ دوباره جذب شدم و از طریق پاکستان به عراق رفتم و به عضویت شورای مرکزی ردیف ۵۶ اعضای مرکزی درآمدم.
عضو سابق گروهک تروریستی منافقین ادامه داد: از سال ۶۶ به عضویت شورای مرکزی سیاست خارجی و ارتباط با عراق درآمدم و دفتر این ستاد در بغداد قرار داشت و یکی از اعضای هماهنگی ارتباط با عراق و بخشی از استخبارات عراق بودم. یکی از افراد هماهنگ کننده برای دیدار حبوش و مسعود رجوی بودم و فیلم دیداری که منتشر شده توسط استخبارات عراق گرفته شده بود. اطلاعات به دست آمدهای که از داخل ایران به استخبارات عراق و رژیم بعث ارائه میشد از طریق شنود و تخلیه تلفنی تهیه میشد و ۴۰۰ نفر مستشار نظامی در پادگان اشرف آموزش میدیدند و عمدتا در همه عملیاتها از جمله عملیات چلچراغ شناسایی و مهمات از طریق رژیم بعث تهیه میشد.
وی با اشاره به بمبارانهای عراق در دوران جنگ تحمیلی در شهرهای ایران گفت: مجاهدین از اعضای خود که ساکن این شهرها بودند میخواست که با خانواده خود تماس بگیرند و اطلاعات میزان تخریبها و خوف و وحشت مردم را جویا شوند و این در حالی بود که در این سازمان ارتباط اعضا با خانواده منع شده بود و در واقع سازمان از اعضای خود میخواست تا با فریب خانوادههای خود و به بهانه ابراز نگرانی از آنها اطلاعات بگیرند.
در ادامه جلسه دادگاه، تبراییان مطلع معرفی شده از سوی شکات نیز بار دیگر با دستور قاضی برای ارائه مستندات در جایگاه قرار گرفت و گفت: این گروهک جسد یکی از اعضای خود را تکه تکه و سوزاندند و دفع کردند یا شکم دیگر اعضای خود را پاره کردند و داخلش محلول بنزین ریختند و بعد جسد را سوزاندند. کاری که جریان تکفیری میکند، آنها عضو خودشان را میکشند.
قاضی خطاب به او گفت که مستنداتتان چیست؟ تبراییان پاسخ داد: مجموعه جنایات آنها در جراید آن دوره موجود است و در فیلم سیانور هم آماده است همچنین بخشی در کتاب خوابگردها هم هست. ازدواجهای متعدد مسعود رجوی به ازدواج با همسر مهدی ابریشمچی (مریم قجر عضدانلو یا مریم رجوی) منجر شد. او مدتی با فیروزه بنیصدر ازدواج سیاسی کرد که دو سال تداوم داشت. او در پاریس به فیروزه علاقمند شد. طلاقهای ایدیولوژیک در دهه ۱۳۶۰ در سازمان رخ داد و کسانی مانند ابریشمچی برای صدام هم جاسوسی میکنند.
در ادامه قاضی دادگاه با اعلام ختم این جلسه از دادگاه اظهار داشت: دو هفته دیگر روز سهشنبه ۱۸ اردیبهشت جلسه بعدی برگزار میشود.
چهره های انقلابی در فهرست ترور گروهک تروریستی منافقین
درحاشیه این جلسه فرزند یکی از قربانیان ترور در گفتوگو با سایت ستاد حقوق بشر درخصوص ترور پدرش گفت: پدرم در سال ۱۳۶۰ به دست منافقین به شهادت رسید. پدرم مغازه دار بود و چون تصاویر مربوط به چهرههای انقلاب را به دیوار مغازهاش نصب کرده بود، در فهرست ترور منافقین قرار گرفت و پیش از ترور مرتبا مورد تهدید و تعقیب بود.
دختر شهید مقدم در ادامه تصریح کرد: چهار ماه پیش از واقعه ترور منجر به شهادت پدرم، منافقین با انداختن نارنجک مغازه را آتش زدند و بعد هم ۱۵ دی ماه ۱۳۶۰ چهار نفر به پدرم حمله کردند؛ آنها با عنوان مشتری وارد مغازه پدرم شدند و با سلاح یوزی به وی شلیک کردند و پدرم در راه بیمارستان شریعتی به شهادت رسیدند.
فرزند شهید ترور در پایان تاکید کرد: قوه قضائیه رسیدگی به پرونده منافقین را با قاطعیت شروع کرده و ما امیدوارم این پرونده تا آخر پیگیری شود تا صدای مظلومیت ما به گوش جانیان برسد. خانواده ما علیه منافقین شکایتی را در موضوع ترور پدرم به ثبت رساندیم.