هشتمین نشست از سلسله «نشستهای نیاوران» با عنوان «تروریسم نقابدار» با نگاهی به عملکرد منافقین تشکیل شد.
به گزارش مرکز پایش ستاد حقوق بشر، این نشست با حضور «طاها طاهری»، پژوهشگر و استاد دانشگاه، «محمد رئوف»، پژوهشگر، «بیژن مقدم» مدیر مجموعه نیاوران و جمع دیگری از کارشناسان و علاقهمندان تاریخ برگزار شد.
«بیژن مقدم»، مدیر مجموعه فرهنگی تاریخی نیاوران در ابتدای نشست گفت: نشست «تروریسم نقابدار» به بهانه رویداد ۳۰ خرداد سال ۱۳۶۰ که منافقین اعلام جنگ مسلحانه علیه جمهوری اسلامی کردند، تشکیل شد.
وی اظهار کرد: این گروه در سال ۱۳۴۴ توسط محمد حنیف زاده، اصغر بدیع زادگان و سعید محسن شکل گرفت که تحلیل و واکاوی سرنوشت آن عبرتهای بسیاری دارد.
برنامه ریزی منافقین جهت مبارزه مسلحانه از سالها پیش از انقلاب کلید خورد
«طاها طاهری»، پژوهشگر و استاد دانشگاه در خصوص اینکه چگونه منافقین در سال ۱۳۶۰ وارد فاز نظامی و عملیات مسلحانه علیه نظام مستقر جمهوری اسلامی ایران شد، توضیح داد: ۳۰ خرداد یکی از نقاط عطف و گردنههای بسیار مهم در تاریخ این مرز و بوم است؛ در سال ۱۳۵۷ و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی شرایطی در کشور ایجاد شد که بخشی از سران تشکیلات منافقین که در زندان بودند، آزاد شدند.
این پژوهشگر، تاکید کرد: این آزادی در شرایطی رخ داد که این سازمان باوری به حرکت عظیم مردم به عنوان «انقلاب» نداشت و آن را در حد یک «قیام» میدانست.
وی ادامه داد: افراد یاد شده با استفاده از یک مدل حسابگرانه برنامه ریزی شده که در زندان طی سالهای گذشته طراحی شده بود، برنامهای را آغاز کردند که طی آن جوانان بسیاری در دام این سازمان با شعارهای تبلیغاتی همچون آزادی، مبارزه با امپریالیسم و مبارزه با لیبرالیسم افتاده و بخشی از طبقات اجتماعی جامعه جذب این سازمان شدند و با این کار خسارات جبران ناپذیری به سرمایههای اجتماعی و امنیتی کشور وارد و ایران را به جنگ فرسایشی با عراق کشاندند.
طاهری با بیان اینکه رجوی، سرکرده این گروه در سال ۱۳۵۰ دستگیر و جزو ۱۰ نفری بود که حکم اعدام برای آنها صادر شده بود، اظهار کرد: برادر رجوی یعنی کاظم رجوی که برای تحصیل به سوئیس رفته بود با پرویز ثابتی در آنجا ارتباط گرفته و در نامهای که به ساواک میدهد، تقاضای آزادی و یا تخفیف مجازات برادرش را خواستار میشود، ساواک نیز حکم اعدام مسعود را لغو میکند.
وی تصریح کرد: آغازین نقطه جریان مخالفت و مبارزه باند رجوی، با عضوگیری منافقین در زندان و جلسات و آموزشهای آنان در داخل زندان شروع شده و رفتار منافقین پس از انقلاب بازتولید و بازتاب آنچه بوده که در زندان شکل میگیرد.
طاهری، اظهار کرد: پیش از انقلاب، منافقین ۴ عملیات ترور جهت کشتن افسران آمریکایی به سفارش سرویسهای خارجی و دستور شوروی انجام دادند؛ به واقع ساختار این تشکیلات بر اساس کار حرفهای جاسوسی برای سرویسهای خارجی است.
وی گفت: سازمان در بعد از انقلاب فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی خود را ادامه میداد؛ نشریه و میتینگ داشت حتی شرایط به گونهای بود که آنها در انتخابات مختلف کاندیدا داشتند و حتی در انتخابات ریاست جمهوری اول نیز اقدام به کاندیداتوری رجوی کردند از آنجا که او در همه پرسی قانون اساسی رای نداده بود صلاحیتش تایید نشد و اعلام شد چگونه کسی که قانون اساسی را قبول ندارد میخواهد در مقام ریاست جمهوری آن را اجرا کند؟
طاهری، ادامه داد: همچنین اولین عملیات تروریستی و سفارشی منافقین در سال ۱۳۵۸ در حمله به سایت کبکان بهشهر و سرقت ادوات مربوط به شنود آمریکا و نابودی آن و تحویل اسناد به شوروی بود.
این پژوهشگر، افزود: اتفاق مهم دیگر مربوط به ماجرای سعادتی است؛ کافی است به تاریخ قبل و بعد از انقلاب مراجعه کنیم؛ سرلشکر مقربی در سال ۵۶ توسط رژیم شاه به جرم جاسوسی برای شوروی اعدام شد؛ بعد از انقلاب ۵۷ شوروی که به دنبال بدست آوردن پرونده مقربی است به منافقین سفارش میدهد که این پرونده را برای او از سیستم قضایی بربایند؛ محمدرضا سعادتی عضو منافقین در ۲ شهریور ۱۳۵۸ در حالی که قصد داشت، پرونده سرلشکر مقربی را به ولادیمیر فنسینکو تحویل بدهد دستگیر و طی محاکمات بعدی به جرم جاسوسی برای شوروی به اعدام محکوم شد.
وی همچنین گفت: منافقین که تمام اعتبار و حیثیت خود را برباد رفته میدانست به دفاع تمام قد از او برخاست و اقدام به فضا سازی سیاسی و رسانهای علیه جمهوری اسلامی کرد.
این پژوهشگر، افزود: همچنین در ملاقات سعادتی با جاسوس شوروی، وی به نمایندگی از سازمان درخواست اسلحه وسایل استراق سمع میکند که لیست موارد درخواستی در دادگاه سعادتی خوانده شد و وی آن را تایید کرد که این امر حاکی از برنامه ریزی آنان جهت مبارزه مسلحانه است.
طاهری در بخشی دیگر گفت: همچنین در سال ۱۳۵۷ و ۱۳۵۸ سازمان دستور جمع آوری سلاح به طور گسترده را میدهد که بخشی از این سلاحها در جریان انقلاب اسلامی با سقوط کلانتریها و مراکز نظامی بدست منافقین میافتد.
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با بیان اینکه فرآیند سرنگونی نظام با هدف گرفتن تمام قدرت توسط منافقین از طریق مبارزه مسلحانه و ترور برنامه ریزی شده بود، توضیح داد: مجاهدین در جریان جنگ بین رژیم صدام متجاوز و کشورمان نقش بسیار پررنگی در دفاع از صدام داشت و دستش به خون جوانان ایران آلوده است؛ افشای محل تجمع نیروهای کشورمان در جنگ و بمباران آن فضاها توسط رژیم بعث، شنود بیسیم لشکرهای ایرانی؛ بازجویی از اسرای ما در اردوگاهها و انجام عملیات شناسایی و ارائه اطلاعات به رژیم صدام از جنایات بسیار هولناک منافقین درحق مردم کشورشان است؛ صدام در اولین عملیات خود علیه کشورمان خطاب به منافقین اعلام میکند که شما از مایید، چون ما را حفظ کردید.
به گفته وی، مهمترین شاهد ما عملیات موسوم به «فروغ جاویدان» منافقین در حمله زمینی به کشورمان پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ است که با مقابله مردم و نیروهای مسلح در هم شکست وگرنه آنها خواب تسخیر تهران را هم دیده بودند؛ در زمان حاضر نیز افشای اطلاعات دروغین علیه کشورمان در زمینههای هستهای، موشکی و ماهوارهای غالبا توسط عوامل منافقین اتفاق میافتد.
این استاد دانشگاه، خاطر نشان کرد: منافقین جدای از این که فرقه اعتقادی است یک سرویس جاسوسی و شبکه تولید اطلاعات برای غرب است و تا زمانی که برای غرب مفید باشد مورد حمایتشان خواهد بود.
طاهری، اظهار کرد: شعارهایی که منافقین طی ماههای اخیر در خصوص آزادی زنان مطرح میکنند بسیار جای تامل دارد، چرا که سوءاستفاده از زنان در دستگاهشان و روایتهای قربانیان این امر گواه بسیاری مسائل است؛ همچنین این شعارها درحالی مطرح میشود که در قرارگاه اشرف پمپ بنزین به صورت مردانه و زنانه فعالیت میکرده است.
منافقین از انقلاب اسلامی توقع مارکسیستی داشتند
«محمد رئوف»، پژوهشگر تاریخ در ادامه این نشست با بیان اینکه رجوی بسیار اصرار داشت که رویداد ۳۰ خرداد را یک واقعه جهت جلوگیری از ذلت سازمان با توجه به وضعیت و قوانین کشور در آن زمان جلوه دهد، توضیح داد: بعد از ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و سرکوب شدید مبارزان توسط رژیم پهلوی و تصور به نتیجه نرسیدن راههای غیر رادیکال توسط مجاهدین، سران گروه و در راس آنان حنیف نژاد جلساتی را جهت تحلیل جامعه ایران تشکیل و این نتیجه حاصل میشود که تنها راه حل جنگ چریک شهری است.
وی ادامه داد: اتفاقاتی که در سال ۱۳۴۹ برای چریکهای فدایی میافتد و همچنین برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله در اوایل دهه ۱۳۵۰ باعث حرکت شتاب زده و تقابلی منافقین شده که منجر به افتادن آنها در تور ساواک و دستگیر شدن اعضای سازمان از راس تا ذیل میشود؛ با این اتفاق در هر بند زندان، تمام افراد تشکیلات یکدیگر را ملاقات کرده و با هم ارتباط گرفته و اقدام به برگزاری جلسات و برنامه ریزی و عضوگیری جدید در داخل زندان میکنند؛ منافقین در آن زمان توسط ساواک با عنوان گروه آزادی بخش نامگذاری شده بودند.
این پژوهشگر تاریخ سیاسی تصریح کرد: تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، آخرین گروه از زندانیان سیاسی همچون رجوی آزاد میشوند و تمام اتفاقاتی که بعد از پیروزی انقلاب رخ میدهد، آیینه فعل و انفعالات درون زندان بوده است.
«رئوف»، اظهار کرد: منافقین در تاریخ ۵ اسفند سال ۱۳۵۷ موضع خود نسبت به انقلاب اسلامی را رسما اعلام و آن را نه «انقلاب» که «قیام» مینامند، چرا که انقلاب اسلامی توقعات مارکسیتی آنها برآورده نکرده بود.
وی با بیان این که بنی صدر یکی از دولتمردان پس از انقلاب بود که با ایدئولوژی و دیدگاههای منافقین همراه بوده، گفت: در ۲۵ اردیبهشت ۶۰ منافقین در بیانیهای تضمین امنیت از بنی صدر را درخواست و اعلام کردند درصورتی سلاح خود را بر زمین میگذاریم که شخص بنی صدر تضمین دهد که حقوق ما حفظ میشود، اما در دوم خرداد، بنی صدر در روزنامه انقلاب اسلامی اعلام کرد که من نمیتوانم اجرای صحیح قانون و حفظ حقوق منافقین را به طور همزمان تضمین کنم.
«رئوف»، ادامه داد: پس از آنکه امام طی دست خطی بنی صدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد، سازمان از اینکه یکی از مهرههایش تضعیف شده و به کنار میرود، غافلگیر شد و از هوادارانش خواست که حرکتی انجام دهند؛ همچنین پس از آنکه مجلس رای به عدم کفایت سیاسی بنی صدر داد عوامل سازمان به خیابان ریخته و تظاهرات کردند که غائله ظرف چند ساعت خاتمه پیدا کرد.
وی، یادآور شد: در روزهای منتهی به ۳۰ خرداد ۶۰، منافقین بیانیه شدیداللحنی منتشر و تهدید کردند که مخالفان خود را مجازات خواهند کرد و واژه مجازات هم از نظر منافقین یعنی ترور فیزیکی و حذف.
این پژوهشگر توضیح داد: منافقین از همان روز اول برای رسیدن به قدرت دنبال کل قدرت بود، از این رو برای رسیدن به هدفش ۳ پروژه عملیاتهای بزرگ، کودتای نظامی و حذف امام را دنبال میکرد؛ آنان بر این باور بودند که نظام دو پایه شامل امام خمینی(ره) و بنیصدر را دارد که با خلع ید بنیصدر و شکست اهدافشان، عملیات علیه نظام جمهوری اسلامی با سلاح گرم را آغاز کردند.
«رئوف»، عنوان کرد: جمهوری اسلامی قربانی تروریسم در دهه ۶۰ است و تمام درگیریها و اتفاقات را منافقین شکل میداد و در این میان هدف جمهوری اسلامی جلوگیری از زیادهخواهی منافقین بود.
این پژوهشگر تاریخ سیاسی در پایان گفت: این گروه همواره در شکاف زیست میکند تا شکاف را تبدیل به «شقه» کند؛ بنابراین حسن همجواری با عراق و هر کشور دیگری مورد علاقه و خواست آنها نیست.