اتانازی یا مرگ کمکی که در شماری از کشورهای اروپایی، برخی از ایالتهای آمریکا و کانادا مجاز اعلام شده، به دلیل اهداف واقعی، اما ناگفته پذیرش آن به شدت مورد انتقاد است.
به گزارش مرکز پایش ستاد حقوق بشر، اتانازی یا همان کمک به مرگ فرد بیمار، معلول یا سالمند در سالهای اخیر در کشورهای غربی پی در پی در حال قانونی شدن است.
بر اساس گزارش «رویترز»، امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه، اعلام کرد که لایحه «پایان عمر» را تا پایان سال ۲۰۲۳ آماده میکند.
وی مدعی شد: فرانسه باید در دسترس بودن مراقبتهای تسکینی را بهبود بخشد و تا پایان تابستان پیش نویس لایحهای در مورد این که آیا نوعی از مرگ کمکی باید مجاز باشد یا خیر، ارائه خواهد شد.
به گفته مکرون، این لایحه بر اساس کار گروهی متشکل از ۱۸۴ شهروند فرانسوی که بهطور تصادفی انتخاب شدهاند و از دسامبر در مورد این موضوع بحث کردهاند، ساخته میشود؛ آنها کار خود را در این آخر هفته به پایان رساندند و ۷۶ درصد از آنها گفتند که طرفدار اجازه دادن به نوعی از کمک برای کسانی هستند که آن را میخواهند.
هنوز مشخص نیست که هدف مکرون از این اظهارات، مجاز اعلام کردن مرگ کمکی است یا خیر.
در عین حال، شورای ملی پزشکان فرانسه «l'Ordre des Medecins» اعلام کرد که با مشارکت پزشکان در کمک به مرگ مردم مخالف است.
اتانازی یا همان مرگ کمکی که در آن پرسنل پزشکی ابزاری برای خودکشی به فرد میدهند و نقش فعالی در پایان دادن زندگی یک فرد به درخواست خودش دارند، تاکنون در چند کشور اروپایی مجاز اعلام شده است.
مرگ کمکی از دهه ۱۹۴۰ در سوئیس قانونی اعلام شد؛ در عین حال، این نوع مرگ در بلژیک، هلند، لوکزامبورگ و اسپانیا نیز قانونی است و سال گذشته یک مرد ایتالیایی که ۱۲ سال پیش بر اثر تصادف فلج شده بود، بر اثر نخستین مورد مرگ کمکی در ایتالیا جان باخت.
در دیگر کشورهای عضو اتحادیه اروپا مانند پرتغال، همچنان بحث داغی درباره این موضوع در جریان است و برخی دیگر از کشورهای اروپایی فقط مرگ کمکی غیر فعال به درخواست بیمار را که طی آن برخی درمانهای پزشکی متوقف و سبب مرگ بیمار میشود، پذیرفته اند.
البته این موضوع محدود به کشورهای اروپایی نمانده و کانادا نیز سال گذشته مرگ کمکی را قانونی اعلام کرد؛ پیشتر نیز برخی از ایالتهای آمریکا مرگ کمکی را قانونی اعلام کرده بودند.
کانادا مدعیست که قانون «MEDICAL ASSISTANCE IN DYING» با هدف حمایت از بیماران صعب العلاج برای رهایی از درد در نظر گرفته شده است، اما منتقدان تاکید دارند که دولت کانادا برای کاهش هزینهها به بیماران روانی و افراد معلول جهت مرگ خودخواسته خدمات پزشکی ارائه میکند.
قانونی شدن مرگ کمکی سبب میشود تا افراد دارای معلولیت، سالمندان و بیماران لاعلاج احساس بی ارزشی کنند؛ مورد بی توجهی یا سوءاستفاده قرار بگیرند؛ کیفیت مراقبتهای بهداشتی برای آنان کاهش یابد؛ و در نتیجه آنان را به فکر درخواست مرگ کمکی بیندازد.
در عین حال، مرگ کمکی به افزایش خودکشی کمک میکند؛ به عنوان مثال، میزان خودکشی در ایالتهای آمریکا که مرگ کمکی را قانونی اعلام کردند و در کانادا افزایش یافته است.
از سوی دیگر قانونی شدن مرگ کمکی سبب میشود تا قوانین پیرامون آن به سرعت تشدید شده و مرگبار شوند.
به عنوان مثال، ۱۰ سال پس از قانونی شدن مرگ کمکی در بلژیک، قانونی که گفته میشد دارای تدابیر قوی است، اصلاح شد تا مرگ کمکی برای کودکان مبتلا به بیماریهای صعب العلاج بدون در نظر گرفتن سن آنها مجاز باشد؛ هلند به عنوان نخستین آزمایشگاه مرگ کمکی در جهان نیز در سال ۲۰۲۰ مرگ کمکی برای کودکان بین یک تا ۱۲ سال را قانونی کرد.
اعلامیه جهانی حقوق بشر حق حیات را برای هر فرد تضمین و حقوق اساسی انسان از جمله احترام به کرامت و ارزش او را اعلام میکند؛ کنوانسیون سازمان ملل در مورد حقوق افراد دارای معلولیت، احترام به کرامت ذاتی افراد دارای معلولیت را ترویج میکند.
به گزارش «thecritic و vivredignite»، منتقدان اتانازی یا مرگ کمکی طیف گستردهای از افراد در مشاغل و با تفکرات گوناگون را شامل میشوند که استدلالهای علمی، اخلاقی، مذهبی، اجتماعی، ... را مطرح میکنند.
آنها تاکید دارند که مرگ کمکی حتی اگر با قصد کاهش درد فردی با بیماری لاعلاج باشد، نوعی قتل است و ارائه مراقبتهای تسکینی توسط تیم آموزش دیده میتواند سبب کاهش درد فرد بیمار و رنج خانواده وی شده و رنجهای جسمانی، روانی، اجتماعی و روحی را کنترل کند.
به گفته منتقدان، پذیرش مرگ کمکی به این معناست که زندگی برخی از افراد مانند سالمندان یا معلولان کمتر از دیگران ارزش دارد و این پیام را ارسال میکند که مرده بودن بهتر از بیمار یا معلول بودن است؛ این در حالیست که زندگی انسان باید صرف نظر از سن، جنسیت، نژاد، مذهب، موقعیت اجتماعی یا پتانسیل موفقیت مورد احترام قرار گیرد، زیرا زندگی به خودی خود خوب است، نه فقط به عنوان وسیلهای برای رسیدن به هدف.
مرگ کمکی به طور مستقیم یا غیرمستقیم فشارهای زیادی را بر بیماران لاعلاج، سالمندان و افراد دارای معلولیت وارد میکند.
پزشکان مخالف مرگ کمکی تاکید دارند که از آن جا که اتانازی یا مرگ کمکی یک موضوع یا پدیده علمی نیست، نمیتوان در علم پزشکی مبنایی برایش تعریف کرد.
طبق گزارش میزان، سازمان بهداشت جهانی نیز اعلام کرد که مراقبتهای تسکینی به دنبال تسریع یا تعویق انداختن مرگ نیست.
از سوی دیگر، مشخص شده که در مواردی افراد به ویژه بیماران به دلایلی مانند تشخیص اشتباه، افسردگی، عدم دریافت درمان کافی، ناتوانی کادر پزشکی در مدیریت درد بیمار، ... درخواست مرگ کمکی میکند. در عین حال، بررسیها نشان میدهد که حتی در صورت قانونی بودن مرگ کمکی، سوءاستفادههایی از این امر صورت گرفته است.
به عنوان مثال، در بلژیک یک زن به دلیل بی اشتهایی خواستار مرگ کمکی شد و جان خود را از دست داد؛ در هلند، زنی به دلیل نابینایی با مرگ کمکی جان باخت؛ در ایالت اورگان آمریکا، یک بیمار از اداره بیمه نامهای مبنی بر عدم پرداخت هزینه شیمی درمانی و پیشنهاد مرگ کمکی دریافت کرد؛ در هلند، یک مورد تایید شده از انجام مرگ کمکی برای یک بیمار جهت آزاد کردن تخت بیمارستان وجود دارد.
از سوی دیگر، تحقیقات نشان میدهد که پرسنل پزشکی دخیل در مرگ کمکی از پیامدهای شخصی رنج میبرند؛ به همین دلیل برای آنان امتیازهایی در نظر گرفته شده است.
به عنوان مثال، پزشکان بلژیکی پس از اجرای فرآیند مرگ کمکی بیمار حق روان درمانی دارند و پرستاران بلژیکی در روزهایی که مرگ کمکی اجرا میشود، مرخصی میگیرند. برخی از منتقدان نیز میگویند که مرگ کمکی به دلیل اقتصادی بودن آن مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا هزینه به مراتب کمتری نسبت به مراقبتهای تسکینی دارد و در این رابطه بیمارستان دانشگاه ژنو را به عنوان نمونه میآورند که پس از مجاز اعلام شدن مرگ کمکی، تیم مراقبت تسکینی خود را کاهش داد.