به گزارش سایت ستاد حقوق بشر، «احمد المقید» ۱۴ ساله زندگی بسیار سادهای با والدین و چهار خواهر و برادرش در لبنان داشت اما جنگ روند زندگی آنها را به شکل کامل تغییر داد.
او که در حمله هوایی رژیم صهیونیستی به محله مسکونیشان پدرش به شهادت رسید و این خانواده فلسطینی مجبور شد در جستجوی پناهگاهی به سمت جنوب نوار غزه آواره شود. از آن زمان احمد سرپرست مادر و خواهر و برادرهای کوچکتر از خودش شده است.
این کودک فلسطینی در گفتوگو با روزنامه «الاخبار» چاپ لبنان می گوید: پدرم راننده تاکسی بود، بعد از شهادتش من مرد خانواده شدم، هر روز پلاستیک و ضایعات را از میان آوارها جمع میکنم و به مبلغ اندکی میفروشم تا حدی که تنها میتوانم کمی غذا و آب بخرم، گاهی هم دست خالی به خانه برمیگردم. ۲۰ نوامبر هر سال کل جهان روز جهانی کودک را جشن میگیرد تا بار دیگر حقوق کودکان و لزوم حمایت از آنها را مود توجه قرار دهد. با این حال به نظر میرسد که این حقوق برای کودکان فلسطینی در غزه رویایی دستنیافتی هستند، در آنجا خانهها و مدرسهها ویران میشوند و کودکان از سادهترین حقوق خود همانند آموزش، بازی کردن و امنیت محروم هستند.
در حال حاضر احمد و خانوادهاش در چادر کوچکی در غرب اردوگاه دیر البلح در مرکز نوار غزه زندگی میکنند، آنها سادهترین وسایل زندگی را هم ندارند و اطراف چادر آنها زباله و فاضلاب وجود دارد. احمد در این رابطه به الاخبار گفت: از نگرانی و اضطراب نمیتوانم بخوابم، اگر بر آنها غلبه کنم و بخوابم، کابوسهای زیادی درباره حملات اسرائیل به چادرمان میبینم.
مادر این خانواده نیز به الاخبار گفت: از زمانی که پدر احمد به شهادت رسید، کار خیاطی را شروع کردم اما نمیتوانم کودکانم را در چادر تنها بگذارم به همین دلیل در داخل چادر کار میکنم.
در شهرک بیتلاهیا در شمال غزه که در حال حاضر با یورش اشغالگران صهیونیست روبهرو است و ساکنان آن مجبور به فرار از آنجا شدند، «سامر حنون» ۱۲ ساله زندگی بسیار سادهای با والدین و سه خواهر و برادر خود داشت اما زمانی که ارتش اشغالگر پدر او را هنگام کوچ خانواده بازداشت کرد، شرایط عوض شد و این کودک فلسطینی را مجبور کرد مسوولیتهای متعددی را بر عهده بگیرد. سامر به جای اینکه به عنوان یک کودک زندگی عادی داشته باشد، بیشتر ساعتهای روز را در صفهای طولانی دریافت نان و آب از مراکز حمایت از آوارگان و فقرا میگذراند.
او می گوید: گاهی چندین ساعت منتظر گرفتن نان میایستم، صف خیلی طولانی است و گاهی هم آرد تمام میشود و دست خالی برمیگردم، آن زمان ناامیدی را در چشمان مادرم و خواهر و برادرهایم میبینم، احساس شکست میکنم اما راه چارهای ندارم.
بر اساس گزارشهای سازمان ملل، بیش از ۷۰ درصد از کودکان غزه به دلیل کمبود غذا و آب سالم دچار سوء تغذیه هستند.
از زمان آغاز حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ سامر و نزدیک به ۶۳۰ هزار دانشآموز دختر و پسر در این منطقه به دلیل ویرانیهای گسترده و برنامهریزیشده مدرسهها و دانشگاهها، هیچ آموزشی ندیدند. سامر در این رابطه به الاخبار گفت: دوست داشتم به مدرسه میرفتم و با دوستهایم بازی میکردم، آرزوی من این است که روزی دکتر شوم، الآن احساس میکنم هرگز به این آرزویم نخواهم رسید.
بر اساس گزارشهای وزارت آموزش و پرورش فلسطین، از زمان آغاز جنگ کنونی ۱۲۴ مدرسه به شکل کامل ویران شده و دهها مدرسه دیگر نیز خسارت دیدند، برخی از مدرسههای سالم مانده نیز به مرکز آوارگان تبدیل شدهاند. کارشناسان سازمان ملل میگویند جنگ غزه موجب ویرانی بیش از ۸۰ درصد از مدارس غزه شد. ۲۴ کارشناس این سازمان در بیانیه مشترکی که ۱۸ آوریل منتشر شد اعلام کردند که با تخریب و ویرانی بیش از ۸۰ درصد از مدارس غزه به نظر میرسد تلاش عامدانهای برای نابودی کامل سیستم آموزشی فلسطین و پدیدهای با عنوان «نابودی تحصیلی» وجود دارد چراکه ارتش اسرائیل در طول این جنگ ۱۱ هزار و ۷۳۸ دانشآموز دختر و پسر و ۷۵۰ معلم را به قتل رساند.
«درداح الشاعر» استاد روانشناسی اجتماعی در غزه به الاخبار میگوید: کودکان غزه به دلیل جنگ مستمر، آوارگیهای مکرر، از دست دادن خانواده و زندگی در شرایط غیربهداشتی کودکی خود را از دست دادند، تمام این عوامل باعث شده این کودکان بسیار بزرگتر از سن خود باشند، علاوه بر این، بیشتر این کودکان دچار اختلالات روانی همانند اضطراب، افسردگی و اختلال استرس پس از حادثه هستند. تاثیر جنگ بر کودکان تنها به بعد روانی محدود نیست، ویرانی مدارس به معنای محرومیت آنها از تحصیل است و این در بلند مدت آینده آنها را به خطر میاندازد. کودک بدون تحصیل کودک بدون امید به فردای بهتر است، این کودکان مسوولیتهای اقتصادی بزرگی را بر عهده میگیرند که فشارهایی بسیار بالاتر از توان جسمی و روحیشان به آنها وارد میکند و این موجب بروز بیماریها و مشکلات اجتماعی پیچیدهای برای آنها میشود.
او می افزاید: کودکان غزه بهای جنگ را با گرانبهاترین دارایی خود یعنی کودکیشان میپردازند، دورانی که قرار بود آن را با بازی و یادگیری و سفر بگذرانند تا دانش و اطلاعات خود از اطرافشان را رشد دهند اما اکنون سرپرست خانوادههایشان شدند و یا بیشتر روز خود را در صفهایی برای دریافت یک لقمه غذا سپری میکنند و یا اینکه در شرایطی غیر انسانی برای زنده ماندن میجنگند. روز جهانی کودک در غزه فرصتی برای جشن گرفتن نیست، بلکه برای یادآوری رنجهای کودکانی است که همه چیز را از دست دادهاند و جهان باید از آنها حمایت کند تا حقوق ضایع شدهشان که مهمترین آنها کودکی است، به آنها بازگرداند. باید با مداخلهای بینالمللی خواه از طریق ارائه کمکهای مالی، روانی و اجتماعی و یا بازسازی مدارس و تامین حق تحصیل آنها، برای حمایت از این کودکان تلاش شود.