به گزارش سایت ستاد حقوق بشر، دکتر بهار اخوان، کارشناس حقوق بشر در مؤسسه صیانت از حقوق زنان در یادداشتی به موضوع مشارکت زنان در انتخابات پرداخت و نوشت:
در طول تاریخ، زنان به همان اندازه که برای تغییر هنجارها، کلیشهها و تابوهای مضر جنسیتی مبارزه کردهاند؛ به طور مسالمتآمیز در نبردی دشوار برای مشارکت معنادار در تصمیمسازی سیاسی نیز کوشیدهاند. در نتیجه این جنبشهای مبارزاتی، گفتگوی جهانی مدرن پیرامون حقوق زنان و مشارکت سیاسی از طریق کنوانسیونها، اعلامیهها و برنامههای اقدام شکل گرفت که اخیراً به اهداف توسعه هزاره سازمان ملل منتهی شده است. تا جایی که جامعه جهانی به این اجماع رسیده، مشارکت و رهبری زنان در زندگی سیاسی و عمومی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار در جهان ضروری است و زنان باید بتوانند به عنوان رأیدهندگان، اعضای احزاب سیاسی، نامزدها، صاحب منصبان و اعضای جامعه مدنی نقشی فعالانه همانند با مردان در سیاست ایفا کنند. با اقدامات بینالمللی صورت گرفته در راستای تلاش برای رفع موانع ساختاري – قانوني، بسیاری از کشورها شاهد روند تدریجی افزایش میزان مشارکت سیاسی زنان در فرایندهای انتخاباتی بودند؛ تا جایی که در برخی کشورها زنان در صندوق رأی از همتایان مرد خود پیشی گرفتند.
روند توسعه اجتماعی - سیاسی جامعه مستلزم مشارکت همه شهروندان اعم از زنان و مردان است؛ هرگونه انحراف از این امر باعث تقسیم نابرابر قدرت بین زنان و مردان و در ادامه منجر به سیاستهای اجتماعی – سیاسی، ناعادلانه خواهد شد. همانگونه که قانون اساسی جمهوري اسلامی ایران نیز به آن اشاره داشته و طبق این قانون همه مردم، اعم از زن و مرد به طور مساوي از حق شرکت در انتخابات برخوردارند. در این خصوص، اصول 19 و 20 قانون اساسی، متضمن حقوق برابر بدون تبعیض جنسیتی برای همه مردم بوده و اصل 21 نیز به طور خاص به تامین حقوق زنان اشاره دارد. بر این اساس، زنان میتوانند با مشارکت در انتخابات مطالبات و خواستههای خود را در ساختار سیاسی آینده مطرح کنند؛ چراکه این امر موجب ارتقای قابلیت زنان برای تغییر ساختارها و نگرشهای منفی و واپسگرایانه میشود. در نتیجه آنها از شهروند بیتفاوت یا منفعل، به شهروند فعال تبدیل میشوند، شهروندی که از فرصتهای خود در جامعه مدنی آگاهی دارد و تلاش میکند که با بهرهگیری مناسب از این فرصتها در وجوه سیاسی به استقلال و خوداتکائی برسد. از این رو، مشارکت واقعی و ملموس زنان در فرایندهای تصمیمسازی سیاسی نتایج مثبتی را در جهت مطالبهگری آنها به همراه داشته است. یقیناً حضور بیش از پیش زنان در نقشهای سیاسی و مدیریتی به دلیل آگاهی از نیازهای نیمی از جامعه میتواند، تأثیرات بسزایی در احقاق حقوق آنها داشته باشد.
از این رو، با اشاره بر الگوی سوم زن که مورد تأکید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) بوده است، بایستههای جامعه امروز ایران، کنشگری زن مسلمان آگاه، فعال و پرتلاش است که با حضور خود در عرصههای مختلف بتوانند، مطالبهگرانی شایسته از حقوق خود باشند و شهروندی همراه با دانایی، تعهد عقلانی، رفتارهای مدنی و احساس تعلق به هویت ایرانی-اسلامی را به نمایش گذارند. زنان نیاز دارند شکل مطالبات را به خوبی به ساختار تصمیمساز تفهیم کنند تا مخاطب از آنچه دنبال میشود، تصویر درست در ذهن داشته باشد.
نکته قابل توجه دیگر اینکه، مطالبات زنان نباید یک خواسته اجتماعی مقطعی و هیجانی باشد و پرداختن به ابعاد مختلف این مقوله میبایست بر یک دورنمای بلندمدت و هدفمند استوار باشد؛ دستیابی به توفیق در این امر بدون حضور و مشارکت فعال زنان در ساحتهای مختلف حیات جمعی از جمله عرصه سیاسی حاصل نخواهد شد. در چنین شرایطی حاکمیت نیز مطالبات منطقی و عقلایی زنان متناسب با زیست بوم فرهنگی و اجتماعی جامعه را میپذیرد. مطالبهگری فعالانه زنان در مسیر صحیح قانونی، موجب خواهد شد حکمرانان به دغدغههای زنان جامعه نزدیکتر شده و همبستگی بیشتری بین حاکمیت و زنان شکل گیرد.
بدین ترتیب کنشگری زنان از جنبههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، به ویژه در مناسبتهای انتخاباتی که در واقع سرنوشت کشور در این حوزه رقم میخورد، حائز اهمیت است و زنان اگر میخواهند صدایشان شنیده شود، باید هم مشارکت فعال به عنوان نامزد انتخاباتی در عرصه تصمیمسازی داشته و هم حضور پررنگ و مؤثر در انتخابات داشته باشند. چنانچه «نیک بنگریم» حضور فعالانه زنان در سختترین شرایط اجتماعی و سیاسی میتواند بر اعتلا و دستیابی به جامعه سالم، عاری از خشونت و بیعدالتی تأثیرگذار باشد.