به گزارش مرکز پایش ستاد حقوق بشر،خشونت پلیس فرانسه به عنوان موضوعی که در کمتر از پنج سال اخیر به شدت مورد توجه گروهها و سازمانهای حقوق بشری قرار گرفته و پاریس را به سیبل انتقادات تبدیل کرده است، موضوعی جدید نیست.
در واقع، پلیس فرانسه برخلاف پلیس اکثر کشورهای اروپایی سابقه دیرینه ای از خشونت دارد و اغلب به جای مدیریت اعتراضها، ناآرامیها و تجمعها دست به اقدامات وحشیانه زده است.اما آن چه سبب شد تا خشونت پلیس فرانسه از پرده پنهان کاری خارج شود، جنبش اعتراض ضد دولتی موسوم به جلیقه زردها بود که از نوامبر ۲۰۱۸ آغاز شد و در نهایت به بهانه قرنطینههای کرونایی سرکوب شد.
برخورد پلیس فرانسه با این معترضان به حدی خشونت بار بود که ذره بینهای حقوق بشری را بر خیابانهای شهرهای مختلف این کشور متمرکز کرد؛ زیرا به کشته شدن ۱۱ و زخمی شدن ۲ هزار و ۴۹۵ نفر منجر شد.
اگرچه آشکار شدن خشونت پلیس فرانسه توانست تیغ انتقادات حقوق بشری را به سمت این کشور ببرد، اما پلیس فرانسه را برای اعمال خشونتهای عیان گستاخ تر کرد؛ اکنون پلیس فرانسه نه در برابر شادی یا ناراحتی هواداران یک تیم فوتبال و معترضان به اقدامات جنایتکارانه خویشتن داری میکند و نه ابایی از تشدید خشونتها دارد.
پلیس فرانسه اکنون در مواجهه با هر ناآرامی، شورش، اعتراض، تجمعی اعم از مسالمت آمیز و غیرمسالمت آمیز بلافاصله دست به استفاده از گاز اشک آور و ماشین آبپاش میزند که نمونههای آن در اعتراض اخیر به تیراندازی در نزدیکی یک مرکز فرهنگی کردی در پاریس و در جریان برگزاری رقابتهای جام جهانی قطر مشخص شد.
طبق گزارش « dictionnaire»، پشت خشونت پلیس فرانسه، خشونت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گسترده تری قرار دارد که خود را در این چارچوب نمایش میدهد. یکی از مهم ترین و کلیدی ترین دلایل خشونت پلیس در فرانسه، نژادپرستی نهادینه است؛ این نژادپرستی در اشکال و جلوههای مختلف خود را نشان میدهد.
اقلیتهای قومی و نژادی در فرانسه، بیش از همتایان سفیدپوست خود هدف بازرسی پلیس قرار میگیرند، قبضهای جریمه بیشتری از پلیس دریافت میکنند، بیشتر هدف شلیک پلیس قرار میگیرند، بیشتر قربانی دستگیری خودسرانه میشوند،
خشونت پلیس فرانسه پیامدهای متعدد و گسترده ای دارد که مهم ترین آن بی عدالتی اجتماعی است. از دیگر پیامدهای وحشیگری پلیس فرانسه میتوان به رویه شدن دستگیریهای خودسرانه، افزایش شمار قتلها، سرکوب خشونت بار هر نوع اعتراض مسالمت آمیز، تیراندازیهای مکرر علیه شهروندان، … اشاره کرد.
آن چه در مورد پلیس فرانسه یک واقعیت است و خود را به همه تصویرسازیهای حقوق بشری مطلوب فرانسه تحمیل میکند، این است که خشونت پلیس فرانسه مادامی که دولت و رسانههای این کشور چشمان و زبان خود را بر این جنایت ببندند، ادامه خواهد داشت.
ژستهای انسان دوستانه و ظاهرا مسئولانه مقامات فرانسوی، مانند آن چه امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در پی انتشار ویدئویی از دستگیری خشونت آمیز یک شهروند سیاهپوست در ماه گذشته انجام داد، با توجه به تلاش پارلمان و دولت فرانسه برای افزایش اختیارات پلیس به موازات اعطای مصونیت به این نهاد و محدودیت برای مستندسازی خشونت افسران پلیس نمیتواند قابل باور باشد
در واقع چنین تناقضی فقط میتواند به بی اعتمادی عمومی مضاعف مردم به پلیس دامن بزند. کارشناسان و منتقدان بر این باورند که یکی از مهم ترین اقدامات در برابر خشونت پلیس فرانسه کاهش مصونیت افسران پلیس و امکان مجازات آنها در صورت استفاده از زور بیش از حد است.
طبق گزارش « politis»، بررسی دادههای مربوط به شکایت از پلیس و بررسی آن در نهادهای قضایی فرانسه نشان دهنده افزایش شمار شکایات به موازات کاهش شمار محکومان است. این دادههای مربوط به سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱ نشان میدهند که اگر شکایت از خشونت پلیس فرانسه رشد انفجاری ۵۷ درصدی را شاهد بود اما تعداد پلیسهای محکوم کاهشی قابل توجه داشته است.در عین حال بررسیها نشان میدهد که برخورد قضایی با پلیسهای متهم به اعمال خشونت عمدی علیه افراد، در روند نزولی قرار گرفته است.