به گزارش سایت ستاد حقوق بشر، کیوان دارابخانی، حقوقدان در یادداشتی در خصوص حمله رژیم صهیونیستی به صنعا و کشتار خبرنگاران و فعالان رسانه ای نوشت:
حمله هوایی اخیر رژیم صهیونیستی به صنعا و استان الجوف که منجر به شهادت ۱۰ خبرنگار و فعال رسانهای یمنی در محل کارشان شد، تنها یک رویداد خونبار نظامی نیست؛ بلکه مصداق بارز یک جنایت جنگی و تهاجمی آشکار علیه حقیقت است. خبرنگاران در حقوق بینالملل بشردوستانه جایگاهی ویژه دارند؛ بر اساس ماده ۷۹ پروتکل الحاقی اول کنوانسیونهای ژنو، آنان افراد غیرنظامی محسوب میشوند و در زمان مخاصمه باید از حمایت مطلق برخوردار باشند. هدف قراردادن آنان نقض اصل بنیادین تفکیک میان اهداف نظامی و غیرنظامی است و بدین ترتیب این حمله نه تنها جان انسانها بلکه بنیان حقوقی نظم بینالمللی را نشانه گرفته است.
این اقدام رژیم صهیونیستی را باید فراتر از سلب حیات دید. حمله به خبرنگاران، حمله به امکان روایت مستقل و خاموش کردن چراغ حقیقت است. بر اساس ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، ملتها حق دارند به حقیقت و اطلاعات آزاد دسترسی داشته باشند. نابودی آگاهانه صدای خبرنگاران به معنای محروم کردن مردم از حق بنیادین دانستن است؛ اقدامی که میتوان آن را «جنایت علیه حقیقت» نامید.
مطابق ماده ۸ اساسنامه رم دیوان کیفری بینالمللی، حملات عمدی علیه غیرنظامیان، از جمله کارکنان رسانهای، مشمول صلاحیت کیفری بینالمللی است و آمران و عاملان چنین اقداماتی باید در برابر عدالت پاسخگو باشند. افزون بر آن، از منظر مسئولیت بینالمللی دولتها، اسرائیل ملزم به توقف فوری این اقدامات غیرقانونی، جبران خسارات وارده و ارائه تضمینهای مؤثر برای عدم تکرار است. با این حال، ساختار معیوب شورای امنیت و سیاست وتو عملاً به ایجاد نوعی مصونیت ساختاری برای ناقضان حقوق بینالملل منجر شده و همین امر ضرورت بهرهگیری از مکانیسمهای جایگزین را دوچندان میسازد.
از جمله این سازوکارها میتوان به اعمال اصل صلاحیت جهانی در دادگاههای ملی، تشکیل کمیسیونهای حقیقتیاب مستقل در شورای حقوق بشر سازمان ملل و ایجاد ائتلافهای فراملی میان نهادهای رسانهای و حقوقی برای مستندسازی دقیق جنایات اشاره کرد. چنین مستندسازیای نهتنها ابزار دادخواهی کنونی است بلکه مانع تحریف تاریخ و تضمینی برای عدالت انتقالی در آینده خواهد بود.
حادثه صنعا نمادی است از تلاش سازمانیافته برای حذف صدای مستقل و تبدیل میدان جنگ به عرصهای بیصدا و بیروایت. در برابر چنین روندی، سکوت جامعه بینالمللی تنها به تداوم چرخه خشونت و تحکیم دروغ مشروعیت میبخشد. مسئولیت اخلاقی، حقوقی و سیاسی نخبگان و افکار عمومی جهانی ایجاب میکند که این جنایت ثبت و پیگیری شود و عاملان آن در برابر عدالت قرار گیرند. حمله به خبرنگاران، حمله به حافظه جمعی بشر است؛ حافظهای که بدون آن هیچ ملتی امکان دسترسی به حقیقت و هیچ جامعهای امکان دستیابی به عدالت را نخواهد داشت.