به گزارش سایت ستاد حقوق بشر، جنگها همواره با رنج، ویرانی و نقضهای فاحش حقوق بشر همراه بودهاند. اما برخی جنگها تنها حملهای نظامی نیستند، بلکه معیارهایی هستند که بشریت برای تقابل با صلح، عدالت و کرامت انسانی وضع کرده است.
جنگ ۱۲ روزهای که رژیم صهیونیستی علیه جمهوری اسلامی ایران آغاز کرد، یکی از نمونههای بارز چنین تقابلهایی است؛ جنگی که در آن نهتنها به حاکمیت ملی ایران تعرض شد، بلکه مجموعهای گسترده از حقوق بنیادین بشر، آن هم بهصورت هدفمند و سیستماتیک، نقض گردید.
تجاوز نظامی: نقض بنیادین منشور ملل متحد
بر اساس بند ۴ ماده ۲ منشور ملل متحد، هرگونه تهدید یا توسل به زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی کشورها صراحتاً ممنوع است. حملات گسترده هوایی رژیم صهیونیستی به زیرساختهای ایران، بیمارستانها، اماکن مدنی و حتی زندانها، نقض آشکار این اصل بنیادی بود. این حملات با هدف ارعاب، بیثباتسازی و تحمیل اراده سیاسی و نظامی از طریق خشونت انجام شد؛ امری که جامعه بینالمللی موظف بود در برابر آن واکنش مؤثر و فوری نشان دهد.
محرومسازی گسترده از حق حیات
حق حیات، اساسیترین حق انسانی است که در ماده ۶ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی تضمین شده است. در جریان این جنگ، صدها غیرنظامی ایرانی از جمله زنان، کودکان، سالمندان و معلولان جان خود را از دست دادند. بمباران مناطق مسکونی، مراکز درمانی و رسانهای با هدف مستقیم یا بیتوجه به اصل تمایز میان اهداف نظامی و غیرنظامی، مصداق روشن «محرومسازی خودسرانه از حق حیات» است.
حمله به مراکز درمانی و امدادی
مطابق ماده ۱۸ کنوانسیون چهارم ژنو ، حمله به مراکز درمانی، پرسنل پزشکی و امدادگران ممنوع است. با این حال، در حملات اخیر، بیمارستانهای شهری، پایگاههای اورژانس، و حتی ساختمانهای هلال احمر هدف قرار گرفتند؛ اقدامی که نهتنها جنایت جنگی محسوب میشود بلکه بیاعتنایی تام به اصول اولیه انساندوستی در مخاصمات مسلحانه است.
نقض امنیت روانی و سلامت جمعی
جنگ تنها بر جسم انسانها اثر نمیگذارد. تهدیدهای مکرر، انفجارهای ممتد، و از بین رفتن مراکز بهداشتی، فشار روانی شدیدی بر شهروندان وارد کرده است. حق برخورداری از سلامت روانی و امنیت روانی، مطابق ماده ۱۲ میثاق حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، حقی به رسمیت شناختهشده است که در این جنگ نقض شد.
تخریب تأسیسات هستهای و علمی
یکی از جنبههای خطرناک این جنگ، هدفگیری مراکز هستهای ایران بود. چنین حملاتی نهتنها نقض حقوق بینالملل عام و خاص از جمله کنوانسیونهای ژنو است، بلکه میتواند به بحرانهای انسانی و زیستمحیطی گستردهای در منطقه و فراتر از آن بینجامد.
سکوت جامعه جهانی در قبال قربانیان بی عدالتی
مطابق ماده ۴۱ پیشنویس طرح مسؤولیت بینالمللی دولتها (کمیسیون حقوق بینالملل)، همه دولتها موظفاند از به رسمیت شناختن وضعیتهای غیرقانونی خودداری کرده و در جهت پایانبخشی به آنها اقدامات مؤثر اتخاذ کنند. اما متأسفانه نهادهای مدعی دفاع از حقوق بشر ، در برابر این تجاوزات سکوت کردند یا به بیانیههای خنثی بسنده نمودند.
جنگ ۱۲ روزه علیه ایران تنها یک درگیری نظامی نبود؛ آزمونی جهانی برای اثبات پایبندی به اصولی بود که جامعه جهانی و نهادهای مدافع حقوق بشر بر آنها تأکید میکنند. متأسفانه این آزمون با شکست پاسخگوهای جهانی همراه بود.
اکنون زمان آن است که وجدان جهانی بیدار شود. نقض فاحش حقوق بشر و اصول بنیادین حقوق بینالملل نباید بدون پاسخ بماند. امروز، ایران قربانی این بیعدالتیست؛ اما فردا، هر کشوری ممکن است در معرض همان سرنوشت قرار گیرد.