مسیر رسیدن به تمدن نوین، جامع و بزرگ اسلامی رجعت به مفاهیم انسانی و توحیدی علوی است، مفاهیمی با قابلیت جهان شمولی و منطبق برفهم همه انسانها، تبیین این مفاهیم و باز تولید با ادبیات زمانه و جانمایی آن در اجرا و عمل دروازه ورود و اثرگذاری واقعی در نظام حقوق بینالملل و نقش آفرینی در اسناد و نظام تعاملات بین المللی است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، سکینه سادات پاد، وکیل پایه یک دادگستری و دانش پژوه مقطع دکتری حقوق عمومی در یادداشتی با توجه به ۱۴ سال پژوهشگری در نهجالبلاغه، به مسیر رسیدن به تمدن نوین اسلامی با مدل حکمرانی علوی پرداخته است که متن آن در ادامه میآید.
حکومت کوتاه و مبتنی بر شاخص های کمی و کیفی مدیریتی علوی که برونداد آن تأمین واقعی حقوق عامه و عدالت اجتماعی بود ، هرگز بر اساس استعانت از قوه مخفی ماورایی نبوده است.
مداقه در نامه ۵۳ نهجالبلاغه دقیقا ضرورت امروز نظام اسلامی است. دستیابی به نقطه مطلوب از مسیر تفقه و تأمل در نهجالبلاغه به ویژه نامهها است که غالبا در زمان زمامداری و حکومت مولی الموحدین برای عمال وکارمندان ارسال می شده است.
نامههایی که هم نمایانگر شیوه و شکل ظاهری حکومت اسلامی است و هم اصول و بایستهها را از نقطه نظر امام علی علیه السلام به عنوان زمامداری که درک و دریافت و تشخیص دقیق و عمیق و اصیلی از بعد اجتماعی و سیاسی اسلام دارد، و تکلیف حکومت اسلامی را از جهت محتوا روشن میکند.
توجه و اصالت دادن به مردم و دخیل کردن آنها در حکمرانی قالب نزدیک به جمهوریت و اجرای احکام و حکومت بر اساس شریعت محتوای این جمهوریت همان حلقه مفقوده در همه ساحتهای حکمرانی اعم از سیاست، اقتصاد، حقوق بشر، حقوق عامه، تنظیم مناسبات و تعاملات حاکمیت با مردم میباشد.
در بخشی از نامه ۵۳ حضرت با توصیف و ترسیم شمایی از سیمای کارگزاران دولتی هم در نحوه انتخاب آنها مبتنی بر شاخص، وهم آثار انتخاب شاخص محور را بیان میکنند.میفرمایند در امور کارمندانت بیندیش، وپس از آزمایش بگمار، در ادامه میفرمایند بدون مشورت بادیگران آنان را به کارهای مختلف وادار نکن و بدون تعارف عدم مشورت را ستمگری و خیانت میدانند ،به نظر می رسد حضرت توجه به تخصص و کارآموزیدگی را از این فراز وجهه نظر خود قرار داده اند.
حضرت در ادامه با بیان ویژگیهایی برای کارمند نظیر ، تقوا، خاندان پاکیزه، تجربه و حیا که نتیجه انسانهای با این صفات را عدم دست آویزی به بیت المال، بی نیازی وغنای روحی تلاش مداوم برای اصلاح خود می دانند. اما بزرگ مرد عدالت حتی برای چنین کارمندانی سیستمی را الزامی و طراحی می کنند که نشانه واقع بینی حضرت مبنی براینکه همین انسانهای خوب هم ممکن است دچار خطا شوند و نیز بیانگر اهتمام به امر مهم حقوق عامه است.
میفرمایند سپس، رفتار کارگزاران را بررسی کن ، و نظار راستگو و وفا پیشه بر آنان بگمار، حضرت مراقبت و بازرسی پنهانی را سبب امانت داری و مهربانی آنان با مردم وشهروندان می دانند.آنچه که قابل تامل تر می باشد تاکید حضرت بر سخت گیری ومراقبت بیشتر نسبت به همکاران نزدیک تر به شخص مالک می باشد و قاطع میفرمایند اگر یکی از این افراد خیانت کرد و گزارش جاسوسان تو هم آن را تأیید کرد به همین مقدار قناعت کرده او را با تازیانه کیفر کن وآن چه از اموال که در اختیار دارد از او پس بگیر ،سپس اورا خواردار، وخیانت کاربشمار. تازه نمی فرمایند در خفا چنین کن می فرمایند طوق بد نامی به گردنش بیفکن.
در منش حکومت علوی، حقوق عامه و خدمت پاک و خالصانه و اجرای عدالت بر اساس اسلام اصالتی واقعی دارد نه اینکه صرفا چارچوب ظاهری لذا امام خمینی(ره) میفرمایند تا دنیا دنیاست برای چند سال حکومت علوی جشن گرفته شود کم است و تا دنیا دنیا است برای اینکه حکومت علوی را ساقط کردند عزاداری بکنند کم است.