X
GO
آرشیو از سال 1388 تا مرداد 1399
تاریخ انتشار: چهارشنبه 14 خرداد 1399

دفاع از حقوق انسان‌ها و حقوق بشر مبنای دین ما است/عدالت اجتماعی از شاخصه‌‌های مهم مکتب امام راحل است

رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه توجه به حقوق انسان‌ها و دفاع از حقوق بشر در متن دین ما آمده است،گفت: یکی از ویژگی های مکتب سیاسی امام خمینی (ره) مسأله توجه به عدالت اجتماعی و اجرای آن است .

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر ، آیت الله رییسی، در برنامه " بنیانگذار" که از شبکه یک سیما پخش شد به سئوالات در خصوص ویژگی‌های امام خمینی (ره) در سال‌های انقلاب اسلامی،خط و مکتب امام (ره) و هدایت بی نقص انقلاب اسلامی در دوران رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای (مدظله العالی) پاسخ داد.

برخی از محورهای مهم این گفتگو را در ذیل می خوانید.

با برخی علما درباره حوزه آن زمان و مراجعی که آن زمان بودند صحبت کردم. یک ویژگی خاصی را از امام (ره) بیان می‌کردند؛ شجاعت، صراحت و انقلابیگری امام (ره) که به نوعی حوزه و مکتب شیعه را به سمت تحولی برد.
اینکه مکتب امام (ره) می‌گوییم، مکتب طبیعتاً باید یک پشتوانه‌ای برای زندگی انسان باشد. این پشتوانه زندگی هم دارای اهداف و هم دارای ظرفیت‌هایی است و با توجه به ابزار‌هایی است، با توجه به باید‌ها و نباید‌هایی است. این مکتب طبیعتاً دارای یک جهان‌بینی است که این می‌تواند زندگی انسان را به نحوی رقم بزند که انسان به آن اهداف و آرمان‌های بلند برسد. امام (ره) شخصیت جامعی داشتند. شخصیت ایشان هم علمی بود که ایشان را یک فیلسوف و عارف و فقیه و اصولی و یک مفسر می‌شناختند. کسی که از جهات علمی دارای ویژگی‌هایی است که می‌تواند صاحب یک ایده و مکتب فکری شود.
از طرف دیگر ایشان، مکتبشان مبتنی بر یک عقلانیت است که این عقلانیت دارای دو عنصر اساسی است؛ یک عنصر بنیاد‌های معرفتی است که امام (ره) از آن بهره‌مند است یعنی کاملاً بر مبانی تسلط دارد و نکته دوم این که ایشان می‌تواند با توجه به توانائی‌های شخصی و توانائی‌هایی که خداوند متعال به ایشان داده، مبتنی بر این بنیاد‌های معرفتی یک تحولی را ایجاد کند. این عقلانیت امر بسیار مهم و قابل توجهی است که شما در طول این مدت می‌بینید کسانی که حتی ممکن است خیلی آن چنان سینه‌چاک دین نبودند، ولی این مبانی را قبول داشتند، یعنی عاشق امام (ره) و روحیه انقلابی و مسئولیت‌پذیری که امام (ره) داشتند، شدند؛ این نکته مهم و قابل توجهی است؛ لذا در این رابطه مطلبی که الان مهم است، این است که باید بدانیم آنچه از عقلانیت، معنویت، اخلاق و عدالت به عنوان سنگ‌های زیربنای جامعه سالم و اسلامی امام (ره) می‌خواستند در جامعه ایجاد کنند، نگاه کنیم که این‌ها را چقدر توانسته‌ایم در جامعه ایجاد کنیم و الان در کجای کار هستیم و بعد از این چه اقداماتی باید انجام شود. 

یک مورد در هم سن و سالان شما در دوران مبارزه این بود که هم مبارزه می‌کردید و هم درس می‌خواندید بنا بر تکلیفی که امام (ره) بر دوش شما گذاشته بودند. چطور این را مدیریت می‌کردید؟

من به یاد دارم اولین باری که تکه‌ای از روزنامه اطلاعات را در مدرسه خان زدند، مدرسه آیت الله بروجردی (رضوان الله علیه) که آن زمان، چون مدرسه فیضیه و دارالشفا بسته بود، مرکزیت در مدرسه خان بود. طلبه‌های مدرسه خان که ما ان زمان جزو طلبه‌های این مدرسه بودیم منزل آیت الله نوری طلاب رفتند و به رگبار بسته شدند و در میدان صفائیه که قضایا را شما و همه بینندگان می‌دانید.

می خواندم زمان انقلاب تصمیم گرفتید به علما و آدم‌های موثر انقلاب که تبعید شدند، سر بزنید. با سه نفر از دوستان خود ایرانشهر خدمت حضرت آقا می‌روید که آن زمان ایرانشهر بودند.
ما یک سفر تبلیغی رفته بودیم. به رفسنجان رفتیم. امکانش نشد کار تبلیغی کنیم. سوم چهارم محرم بود و تصمیم گرفتیم سفر خود را از سفر تبلیغی به سفر سیاسی تبدیل کنیم تا اینکه به ایرانشهر خدمت مقام معظم رهبری رفتیم. در خیابانی که می‌رفتیم هنوز به منزل ایشان نرسیده بودیم که دو نفر از دوستان را دستگیر کردند و دو نفر دیگر فرار کردیم و به منزل آقای حجتی کرمانی رفتیم.
ایشان هم در آنجا تبعید بودند. در یک ساعتی که نزدیک شب بود از منزل ایشان به منزل آقا آمدیم و شب را منزل ایشان ماندیم. آقا بعد از صبحانه فرمودند که از دیشب تا صبح چند بار در خانه من آمدند تا شما دو نفر را ببرند؛ من در مقابل این‌ها ایشان ایستادم. بعد ایشان ما را دست فردی مورد اعتماد خودشان سپردند و از فرمودند ا زکدام راه بروید تا از شهر خارج شوید. آن سفر برای ما سفر آموزنده‌ای بود به ویژه شبی که منزل آقا بودیم افرادی که آنجا بودند. به یاد دارم چهره‌هایی همچون مرحوم شهید هاشمی نزاد بود، مرحوم آیت الله طبسی منزل ایشان بودند.

همان شبی که شما بودید.
بله. منزل ایشان ۱۵-۱۰ نفر بودند. آقایی که خودشان جزو فراری‌ها از دست رژیم پهلوی بود، آن شب در منزل ایشان بود. ایشان از افراد پذیرایی می‌کرد، جزو انقلابی‌ها بود. بعد بعضی از چهره‌های جوان ایرانشهری بودند، حتی از اهل سنت که جزو مریدان آقا شدند. این‌ها جلوه‌های مکتب امام (ره) است. مکتب امام (ره) بزرگوار که در این دوره از آن صحبت می‌کنیم، به نظر من باید برای نسل نو روشن شود در مقابل مکاتب شرق و غرب، یک مکتبی ارائه شد که دارای ویژگی‌هایی است؛ لذا اگر اجازه دهید خصوصیات و ویژگی‌هایی از مکتب امام (ره) بگویم تا مشخص شود که این مکتب سیاسی با مکاتب سیاسی که امروز در عالم از آن دم زده می‌شود، متفاوت است. اولین ویژگی سیاسی مکتب امام (ره)، اخلاص و دلدادگی به خدا و خداباوری بود. نکته دوم در مکتب سیاسی امام (ره) مردمی بودن و مردم‌داری است؛ واقعاً به مردم عقیده داشتند و مردم را دوست داشتند. نکته سوم در انقلاب امام (ره) مسئله توجه به معنویت و سیاست بود؛ یعنی پیوند بین سیاست و معنویت بود. در احزاب در دنیا و در مکاتب غالبا سیاست بدون معنویت را دنبال می‌کنند. ولی اینجا پیوند بین سیاست و معنویت است. امام (ره) پرچم سیاست توام با معنویت را بلند کردند.

نتیجه‌اش همین کرونایی است که الان در قلب اروپا و آمریکا تفاوت برخورد آن‌ها را با برخورد ما در مقابل کرونا می‌بینیم.
بله. دیدید که در این قضیه جمهوری اسلامی که پرچم آن به دست مقام معظم رهبری است چطور مردم را به خط کردند. نهاد‌های انقلاب اسلامی به خط شدند، دولت و ملت به خط شدند، برای اینکه در این امر همه حضور داشته باشند و نتیجه این امر، «موفقیت» شده است. به نظر من، تدابیر حکیمانه ایشان در این امر تاثیرگذار بود. والا مگر می‌شد به این راحتی درب امامزاده‌ها و مساجد را بست! چه برسد که حرم مطهر امام رضا (ع) بسته شود، چون مردم می‌دانند این کاری است که باید بشود. از هر کسی بپرسید می‌گویند آقا این را خبر دارند، آقا این را فرمودند و آقا خودشان می‌گویند باید پایبند این ضوابط بود؛ چشم! این خیلی مهم است که ایشان همه را پایبند به مقررات کردند.
یکی دیگر از ویژگی‌های مهم در مکتب سیاسی امام (ره) مسئله استکبارستیزی و ظلم‌ستیزی است؛ چه استبداد داخلی و چه استعمار خارجی باشد. از دیگر ویژگی‌های این مکتب، مسئله توجه به دین و آموزه‌های دینی بود؛ یعنی بنای امام (ره) این بود که دین و اموزه‌های دینی بر تمام زوایای زندگی انسان معاصر، مردم مسلمان ایران حاکم شود. از ویژگی دیگر مکتب سیاسی امام (ره) مسئله توجه به عدالت اجتماعی است. از اول امام (ره) پرچم عدالت اجتماعی را برداشتند و بنای ایشان این بود که عدالت اجرا شود. این که می‌گوییم امامین انقلاب اسلامی، رهبری معظم انقلاب بعد از امام (ره) همین پرچم را برافراشتند و فرمودند توسعه‌یافتگی باید در پرتو عدالت باشد. آقا ادامه‌دهنده همان مکتب سیاسی امام (ره) هستند به این نحو که می‌فرمایند باید جامعه ما توسعه یافته شود؛ حتما باید جامعه ما توسعه فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یابد، اما آن توسعه یافتگی در پرتو عدالت اجتماعی باشد.
انسان خواسته‌های مهمی دارد که یکی معنویت و اخلاق است. در برخی کشور‌های اروپائی شاهد بودید از هم ماسک می‌دزدیدند. یعنی فقط توسعه اقتصادی که نماد توسعه یافتگی نیست؛ توسعه یافتگی بخشی از توسعه است. از ویژگی‌های مکتب امام (ره) توجه به همه محرومین عالم است. امام (ره) نه برای الان که از روز اول انقلاب، حتی قبل از پیروزی انقلاب می‌فرمودند مسئله فلسطین اهمیت دارد. ایشان رهبر ایران بودند، ولی توجه به آزادی فلسطین جزو اولویت‌های امام (ره) بود و امروز هم جزو اولویت‌های رهبری معظم انقلاب است.
رفع مظلومیت و محرومیت از کشور‌های دیگر و مردم مظلوم دنیا جزو شاخصه‌های مکتب سیاسی امام (ره) بود؛ کسی نگوید چرا لبنان، فلسطین، غزه؟ این‌ها مسئله ما است؛ «کونا للظالم خصما و للمظلوم عونا» این جزو راهبرد‌های امیرالمومنین (ع) است که به بشریت در بستر بیماری می‌آموزد. این جزو مسائل و خصوصیات مکتب سیاسی امام (ره) است.

خوب است نگاهی شود که وضع فلسطین و جبهه مقاومت قبل از پیروزی امام و بعد از راهبردی که امام (ره) مشخص کردند، به چه صورت بوده است.
بله. دیروز ابتکار عمل دست یا صهیونیست‌ها یا میز‌های مذاکره و سازمان‌های آزادیبخش بود، ولی امروز ابتکار عمل دست مجاهدین در صحنه است. یعنی کسی که ابتکار در عمل دارد مجاهدین فلسطینی و لبنانی و بچه‌های مجاهد غزه و جنوب لبنان هستند؛ ابتکار عمل دست این‌ها است.
انتفاضه اول، دوم، سوم، چهارم و اگر این حرکت معامله قرنی که از آن دم می‌زنند و این طرح شکست خورده را دنبال کنند و کراخه باختری را ضمیمه سرزمین‌های اشغالی کنند، حتماً انتفاضه جدیدی بسیار گسترده‌تر از انتفاضه‌های قبل در منطقه به راه خواهد افتاد. خب تلاش کردند که اصل این نظام تاسیس نشود. اما کار آن‌ها نگرفت و بالاخره تاسیس شد. بالاخره تلاش کردند در دهه دوم تثبیت نشود، ناکارامدی را در همه جا دمیدند که درست است که این نظام دینی است، اما ناکارآمد است و زندگی انسان معاصر را نمی‌تواند اداره کند. اما معلوم شد این سخن هم بیهوده است و نظام تثبیت شد. دهه سوم تلاش کردند این نظام و پیام آن و مکتب امام (ره) توسعه نیابد، پیام به بقیه ملت‌ها نرسد. این کار هم موفقیتی نداشت.
الان فهمیده‌اند این جریان سازی که به نام مکتب امام (ره) صورت گرفت با آن شخصیت جامعی که امام (ره) داشت توقف‌ناپذیر است. این ادامه می‌یابد. دیروز نگران یک حزب الله در جنوب لبنان بودند و امروز باید شاهد باشند ۶-۵ حزب الله در جا‌های عالم پرچم برافراشته‌ای است که به نام امام حسین (ع)، به نام انقلاب اسلامی و ارزش‌ها پیش می‌رود. بحث سنی و شیعه، این اقلیم و آن اقلیم هم نیست. منطقه این آهنگ را پیدا کرده است. دلیل شهادت حاج قاسم سلیمانی این است که ایشان آن ظرفیت‌های عظیمی را که در کشور‌های منطقه است، با منویات رهبری معظم انقلاب اسلامی از شرایط بالقوه به فعلیت رسانده و این‌ها پای کار آمده‌اند؛ این خیلی مهم است. عینیت‌بخشی کار گام دوم است.
بیانیه گام دوم عبارت است از تبیین وضع موجود، که در گام دوم واقعیت‌ها را باید بیان کرد. دوم؛ بیان آرمان‌ها یعنی شرایط موجود را بیان کرده، شرایط مطلوب را تبیین کرده و تاکید به اینکه وضع موجود را به وضع مطلوب تبدیل کنیم. این امر شدنی است که در گام دوم انقلاب اسلامی به دنبال گام اول ۴۰ ساله، یک حرکت متفاوت همراه با تحول انجام شود.

یکی از مهم‌ترین مسائلی که حضرت آقا در بیانیه گام دوم اشاره کردند جوانگرایی است. شما از جوان‌هایی بودید که در ۲۰ سالگی اولین سمتتان دادستانی کرج را داشتید که پر از ضدانقلاب و وابستگان رژیم طاغوتی بود یعنی یک مسئولیت بسیار سنگین را به شما سپردند. همان طور که امام به جوانان تکیه کردند رهبری انقلاب هم همین تاکید را دارند. نگاهی که امام به جوانان داشتند، چطور بود؟ در ۲۸ سالگی امام به شما حکمی می‌دهند که به مسائل قضائی مردم رسیدگی کنید. 
همین دورانی که شما بیان می‌کنید، من خدمت مرحوم شهید بهشتی رفتم زمانی که دادستان کرج بودم. یک نشستی در دادگستری تهران بود، ما از کرج آمده بودیم، نکته‌ای مطرح بود و ایشان از کرج از من سوالی داشتند که این پرونده را چکار کردید و من گزارشی به ایشان دادم. واقعاً در آن برخورد ایشان به نحوی برخورد کردند، یعنی مواجهه من با شخصیت آیت الله دکتر بهشتی که احساس کردم همه آنچه از روحیه دادن و تشویق کردن و نسبت به اینکه ما را مورد محبت و لطف خود قرار دادند.. وقتی من از جلسه آقای بهشتی بیرون آمدم به حاکم شرع خودمان که شهید سلطانی بودند و در جریان هواپیما به شهادت رسیدند، گفتم آقای بهشتی ما را بسیار تحویل گرفتند، در حالی که گزارش ما اینقدر تحویل گرفتنی نبود، ولی ایشان می‌خواست ما را مورد تشویق قرار دهد. جوانی آمده و با بیان خودش به ایشان گزارشی می‌دهد.
نگاه امام (ره) هم همین طور بود. در جلساتی که خدمت امام (ره) رسیدم، درباره برخی مسائل قضائی در آن سال‌هایی که در تهران بودم. البته قبل از اینکه تهران باشم خدمت ایشان نرسیده بودم. حاج احمد آقا در آن جلسات بودند، واقعاً امام (ره) همین نگاه را داشتند. اول سخنان ما را می‌شنیدند و بعد هم نگاه ایشان این بود که معلوم بود نسبت به ما با اینکه شاگرد شاگردان ایشان و طلبه‌ای جوان بودیم و خدمت ایشان گزارش می‌دهیم. ایشان گوش می‌دادند و انچنان درباره مسائل روحیه می‌دادند.
یک جلسه‌ای با برخی دوستان خدمت ایشان رفتم وقتی بیرون آمدیم احساس ما این بود که با اینکه روحیه جوان و انقلابی داشتیم، اما امام (ره) انقلابی‌تر از ما هستند. ما گفتیم این کار‌ها را می‌کنیم و ممکن است امام (ره) بگویند این‌ها تندروی است. دیدیم امام (ره) خیلی گام‌ها از ما جلوتر هستند و نه فقط تشویق کردند بلکه گفتند باید این کار را به صورت جدی دنبال کنید، نه فقط در تهران بلکه در استان‌های دیگر هم دنبال کنید. این معلوم بود که این نگاه را به جوانان دارند و جوانان را باور دارند. وقتی امروز می‌گوییم امام این انقلاب، همین پرچم توجه به جوانان را امام (ره) دیروز برافراشتند و امروز دست رهبری است و به ما تاکید می‌کنند که توجه به جوانان داشته باشیم. باید اعتماد به جوانان کرد. این‌ها دارای ظرفیت‌هایی هستند که هرچه اعتماد شود و میدان داده شود طبیعتاً در کار شاهد موفقیت‌ها و بالندگی‌هایی هستیم.

این اطمینانی که امام (ره) به شما در آن زمان می‌کردند برخی مواقع دلهره نمی‌داد که این بار مسئولیت من را سنگین می‌کند؟
امام (ره) اطمینان داشتند و این نوعی اعتماد به نفس ایجاد می‌کرد. من باید یکی از شاخصه‌های مکتب سیاسی امام (ره) را عرض کنم که این اعتماد به نفس بود. هم اعتماد به خودشان که ظرفیتی را خداوند در وجود ایشان قرار داده است و هم اعتماد به توانائی‌های مردم؛ یعنی انچه رهبری معظم انقلاب امروز می‌فرمایند که ما می‌توانیم. در بیانیه گام دوم چند جا فرمودند ما می‌توانیم. این همان نگاه امام (ره) است.
امام (ره) حقیقتا معتقد به دست جوانان، قضات، نمایندگان مجلس و مدیران بود که می‌تواند کار‌های بزرگی انجام شود و واقعا هم اینچنین بود. نمونه واضح آن جبهه بود. مگر در جبه امکانات و سلاح کافی را داشتیم؟ ولی بچه‌های جبهه، چه جهاد سازندگی که سنگرسازان بی‌سنگر آن روز‌ها بودند و چه بچه‌های سپاه و ارتش و بسیج آن روز و نیرو‌های مردمی نشان دادند که میتوانیم. برخی متاسفانه دل در گروی غرب دارند و همچنان در دل آن‌ها این نیست که می‌توانیم. برخی مواقع مجبور می‌شوند در ظاهر اینچنین جلوه کنند، چون فضای کشور فضای ما می‌توانیم است، آن‌ها هم اعتراف می‌کنند که می‌توانیم، والا در خلوت خودشان می‌گویند مگر می‌توانیم این کار را انجام دهیم؟ قدرت اصلی برای کدخدا و آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها است. در حالی که اینطور نیست. در همین قضیه کرونا نشان دادیم که ما می‌توانیم.

اشاره کردید به بیانیه گام دوم و نکته‌ای که درباره اجرای عدالت حضرت آقا گفتند. آقا در این بیانیه اشاره به کار‌هایی داشتند که جمهوری اسلامی در عرصه عدالت انجام داده و کار‌های بزرگی هم بوده است، اما نباید کتمان کنیم که عقب افتادگی‌هایی در قضیه عدالت داریم. به لحاظ این اشاره‌ای که حضرت آقا در گام دوم داشته‌اند چه برنامه‌ای ریخته‌اید و چه کاری در این زمینه می‌خواهید انجام دهید؟
ما حتما موفقیت‌های بسیاری در حوزه‌های مختلف داشته‌ایم که این موفقیت‌ها در بیانیه گام دوم تبیین شده است؛ واقعیت هم گفته شده است. گام‌های بلندی را به لطف خداوند و به برکت اخلاص مردم و به برکت خون شهدا برداشته‌ایم، اما به برخی از بخش‌هایی که مورد تاکید امام (ره) و رهبری بوده، نتوانسته‌ایم دست یابیم. چرا؟
از جمله از مسائل مهمی که امروز مورد انتظار مردم است مثلاً استقلال اقتصادی، موضوع عدالت اجتماعی است. آن چه مورد انتظار بود با آن چه انجام شد تفاوت دارد. باید گام‌هایی در این رابطه برداشته شود. باید کار جهشی در این زمینه انجام شود. به نظر من در حوزه بانکداری، مالی و پولی، واردات و صادرات، مالیات، مسائل دادرسی، قانونگزاری هرجا به رهنمود‌های امام و آن چه رهبری تاکید کرده‌اند عمل کردیم آنجا حوزه موفقیت ما بوده است. هر جایی که کاستی داریم و وضع موجود ما با وضع مطلوب تفاوت دارد، جا‌هایی است که به این رهنمود‌ها کم توجه یا بی‌توجه بودیم.
یک حاج قاسم سلیمانی در منطقه بود که دشمن خواست، ولی نتوانست. ما خواستیم و توانستیم. چه اتفاقی افتاد؟ ظرفیت‌های منطقه شناسایی شد. این ظرفیت منطقه در جهت اهداف بلند انقلاب اسلامی بکار گرفته شد. امروز نه فقط جبهه مقاومت، بلکه جبهه بین المللی مقاومت علیه صهیونیست‌ها و استکبار جهانی تشکیل شده و ما هم در رابطه با اجرای عدالت همین مسئله را داریم. اجرای عدالت یعنی ظرفیت‌های کشور، داشته‌های کشور به عدالت بین مواردی که از مردم و بخش‌هایی که نیاز است، توزیع عادلانه برای همه شود. این توزیع عادلانه بسیار مهم است. این نیازمند این است که هم قانون عادلانه باشد، هم مجریان عادل باشند و هم قضا و دادرسی عادلانه باشد. این بخشی که مربوط به قضاست مربوط به ما است البته پیشانی عدالت دستگاه قضائی است، اما وقتی می‌گوئیم عدالت، باید همه اجزای نظام، هر کسی که به نام حکومت کار می‌کند برخوردار از این عدالت باشد و فرقی بین بخشدار، استاندار، فرماندار و قاضی و نماینده مجلس و وزیر و وکیل نیست.
همه اگر عادلانه حرکت کنند جامعه مزه شیرین عدالت را می‌چشد. این نکته مهمی است. در بخش قضائی که بخش مهمی است، ما معتقد هستیم کار‌هایی در این مدت انجام شده است. کار‌ها لازم بوده، اما به نظر ما کافی نیست، چون ظرفیت قانون اساسی برای قوه قضائیه ظرفیت بسیار بالایی قرار داده است. انتظار این است این دستگاه به عنوان حوزه نظارت و قضاوت که حوزه نظارت آن کمتر دیده شده، اما در نظارت باید دیده شود و در حوزه قضاوت اگر قضاوت عادلانه، به موقع و احکام متناسب باشد، خیلی نقش می‌تواند در رابطه با اجرای عدالت داشته باشد.
ما سعی کرده‌ایم از ابتدای مسئولیت در اینجا، آن نکات محوری که از آموزه‌های امام (ره) در ذهن داشتم یا خدمت ایشان بودیم و دوره ایشان را درک کردیم و شنیدیم، یا آن آموخته‌هایی که از رهبری داشته‌ایم در مدتی که مسئولیت‌های مختلفی داشته‌ایم، مسئولیت‌هایی بوده که مبسوط‌الید نبوده‌ام، ولی الان واقعا با این اتمام حجتی که به بنده و امثال ما شده که مسئولیت سنگینی است، فکر می‌کنیم خداوند متعال عنایت کند این ظرفیت‌های بسیاری که در قوه قضائیه وجود دارد را با برنامه ریزی‌هایی داریم دنبال کنیم، تا شاهد این باشیم پرونده‌ها کمتر شده، پرونده‌ها به موقع رسیدگی شده و مردم احساس کنند دستگاه قضائی ملجا و پناهگاه آن‌ها است. اگر کسی در اقصی نقاط کشور ظلم کرد، مظلوم احساس کند که اگر به این پدر مهربان به عنوان دستگاه قضائی مراجعه کند، حق او ستانده و بازگردانده می‌شود.

به ظرفیت‌های قانون اساسی اشاره کردید که ممکن است بعضا در حوزه عدالت مغفول مانده باشد. آیا نگاه شما به آزادی‌های اجتماعی هم هست؟
حتما. یکی از مسائلی که مورد تاکید ماست مسئله گسترش آزادی‌های مشروع، گسترش عدل و آزادی‌های مشروع از محور‌های قانون اساسی است. ما دنبال این هستیم که این مسئله کاملا با ساز و کار‌هایی که در قوانین پیش‌بینی شده، حتی برخی از سازوکار‌هایی که ممکن است در قانون پیش‌بینی نشده باشد، ما دنبال پیشنهاد به مجلس شورای اسلامی هستیم که آن سازوکار‌ها بتواند دقیقا هم نسبت به احقاق حقوق عامه باشد و ما هم توجه جدی در این دوره داریم و هم پیشگیری از وقوع جرم ...

ممکن است لایحه هم بدهید؟
بله. درباره آزادی‌های مشروع، به معاونت حقوقی گفتم حتما در صدد تهیه لایحه باشند. یک زمانی کار سیاسی برای جمع کردن نظر این و آن و رأی است و یک زمانی، یک ماموریت اساسی است که قانون برعهده حکومت گذاشته است. به عهده قوه قضائیه گذاشته است؛ این کاری است که باید انجام شود. بخشنامه کرامت که به قضات و همکاران کردیم یک کار بخشنامه عادی نیست. این را هر ماه دنبال می‌کنم که تحقق یابد. یعنی کرامت انسانی در مجموعه دستگاه قضائیه باید به عنوان محوری‌ترین نکته مورد توجه همه باشد.

یا درباره حقوق کنسولی ...
نسبت به مسئله حقوق کنسولی اخیرا بخشنامه کردیم. حقوق شهروندی یک مسئله مهمی است که قانون برای آن داریم. این قانون باید اجرایی شود و دنبال این هستیم قوانینی که به هر دلیلی در حاشیه رفته، به متن بیاید و اجرا شود. قانون پیشگیری از وقوع جرم که ۴ سال است جلسه آن تشکیل نشده بود. جلسه را تشکیل دادیم و دوستان را گفتیم پیگیری کنند. مسئله پیشگیری از وقوع جرم یک مسئله واقعی در قوه قضائیه است. مسئله اصلاح مجرمین؛ مجرم فقط زندانی نیست. بخشی از مجرمین ممکن است زندانی نشوند. بنای قانون اساسی این است کسی که آسیب‌دیده اجتماعی شد، آسیب دیدگی او تبدیل به جرم شد، جرم تبدیل به مجازات و کیفر شد، باید تلاش کرد این را به عنوان آسیب‌دیده اجتماعی اصلاح کرد که جامعه شاهد فساد یا خلاف از ناحیه فرد نباشد. این از کار‌هایی است که باید صورت گیرد.

چند وقت پیش با معاون شما آقای باقری هم گفت و گویی داشتیم حرکتی که در کرونا کردید و آزادی ۱۰۰ هزار زندانی یک الگویی برای کشور‌های دیگر شد. ایشان اشاره داشتند در ایتالیا چنین الگویی را اجرا کردند. این نشات از نظریه فقهی شما می‌گیرد که تعداد زندانی‌ها را به سمت کمتر شدن پیش ببرید یا اینکه صرفا برای این دوره و برهه دیده‌اید؟
اولا این هم مبنای دینی دارد و هم مبنای حقوق بشری که در متن دین و هم انقلاب اسلامی است. توجه به حقوق انسان‌ها و توجه به سلامت انسان‌ها جزو وظایف ماست. جزو مبانی است که دین به آن تاکید می‌کند. همواره مورد تاکید در انقلاب شکوهمند اسلامی بوده است. قرار ما در زندانی بر انتقام‌جویی نیست. قرار ما بر کیفر است. کیفر برای تاثیر زندان بر روحیه زندانی و اصلاح مجرم است. اصلاح مجرم بحث بسیار مهمی است؛ لذا تلاش زندان‌های ما باید این باشد که مجرمین اصلاح شوند.
با یک مشکلی مواجه شدیم. در این مشکل جز افرادی که امکان نبود بروند، یا وثیقه مناسب نداشتند یا اتهام آن‌ها در حدی نبود که بروند، افراد دیگر را تلاش کردیم تا بشود مرخصی بروند؛ بیش از ۱۲۰ هزار نفر مرحصی رفتند. این در دنیا بی نظیر است. این کار نشات گرفته از مبانی انقلاب اسلامی ماست. برخلاف آنچه برخی گفتند این‌ها مرتکب جرائمی شده‌اند، این‌هایی که بیرون رفتند، آمار و ارقام هم داریم که جز چند مورد که در برخی استان‌ها گزارش شده، این طور نبوده که مرتکب چرم شوند. یعنی در هر کشور دیگری بود ممکن بود کشور بلرزد، ولی در کشور ما این کار انجام شد و به قول شما این قضیه موجب شد کشور‌های دیگر هم الگو بگیرند. وقتی رفتار حقوق انسانی، نه که حقوق بشر را شما به ما یاد دهید، ما در متن دین خود حقوق بشر داریم.

یکی دیگر از سوالاتی که از محضر شما داشتم، در مورد موضوع منافقین و سال ۶۷ بود. تاکیداتی که امام (ره) در این امر داشتند. خاطرات ویژه‌ای هم آیت الله مقتدایی از این دوران بیان کردند. از صحبت‌های شما می‌خواندم که اگر دستور به موقع امام (ره) نبو، د چه فجایعی ممکن بود اتفاق افتد. در این زمینه هم توضیح می‌فرمائید.
جوانان امروز منافقین را نمی‌شناسند، چون قدری اتوکشیده شدند. خیلی هم معرفی نشدند.
در اروپا اتوکشیده شدند؛ این‌ها داعشی‌های سال ۶۰ بودند. همان خونریزی ها، پوست از سر مردم کندن ها، در سفره افطار مردم همه را به رگبار بستن، کاسب را در دکان زدن، روحانی را در خیابان زدن، استاد دانشگاه را در دانشگاه زدن، ۱۷ هزار نفر را منافقین شهید کردند. رئیس جمهور را کشتند، نخست وزیر را کشتند، رئیس دیوان عالی کشور را کشتند، ۷۲ تن از یاران امام (ره) در حزب جمهوری را کشتند. آنچه جنایت در این کشور از ان‌ها برآمد از انفجار، کشتن، ویران کردن انجام دادند. ۱۷ هزار نفر را شهید کردند که مسئله روشنی است. متاسفانه یک سوال جدی این است چطور تروریست‌هایی که تا دیروز هم از ناحیه اروپائی‌ها و هم از ناحیه امریکایی‌ها در لیست سیاه بودند، بخاطر زد و بند‌های سیاسی این‌ها را از لیست سیاه درآوردند و الان با این‌ها همکاری می‌کنند و به این‌ها پناه دادند؟!
ما جریان منافقین را بشناسیم. امام (ره) این‌ها را خوب شناختند که این داعشی‌های آن روز بودند. داعشی مثال می‌زنم، چون به ذهن نزدیک‌تر است، تا بگوییم منافقین چطور سر ۵-۴ نفر از بچه‌های کمیته را پوست کندند، زنده زنده برخی را به گور کردند. جنایت‌های هولناکی در کشور مرتکب شدند. اسناد این وجود دارد، هم خارجی‌ها در اسناد خودشان دارند؛ قضیه روشن است. این‌ها را نباید مجال داد. امام (ره) تا زمانی که به قول خودشان کوچکترین احتمالی می‌دادند که بازگشت کنند و به دامن ملت بازگردند نسبت به آن‌ها لطف داشتند. قهرمان مبارزه با نفاق امام (ره) بزرگوار هستند و کسانی همانند شهید لاجوردی که به خوبی جریان نفاق را شناخت، کسانی همانند شهید کچوئی و بسیاری از این عزیزان که جریان نفاق را خوب شناختند.
در جریان فتنه لبنان این‌ها رسما برای اسرائیلی‌ها و سازمان‌های جاسوسی اسرائیل کار می‌کردند؛ بدترین و زشت‌ترین کار‌ها را علیه ملت ایران مرتکب شدند. این‌ها کسانی هستند که به هیچ وجه امام (ره) نباید به این‌ها مجال می‌دادند و امام (ره) آن‌ها را خوب شناختند و در واقع آنچه می‌توان در تحلیل مقام امام (ره) بیان کرد این است که جریان نفاق را و پلیدی نفاق را خوب شناختند و خوب در این رابطه عمل کردند. عزیزان بسیاری که در این رابطه چه در سپاه، چه در کمیته ها، چه در دادگاه‌های انقلاب، چه در بخش‌های مختلف انصافا آنچه درباره مبارزه با منافقین انجام دادند، در رابطه با ایجاد امنیت برای مردم و جامعه بود.  

 به تقریبا ۳۱ سال پیش در این ایام شما را ببرم که دل‌ها برای این می‌تپید که وضعیت امام (ره) را در جماران بدانند. شما چه حسی داشتید؟
ساعت ۸ یا ۸:۳۰ شب بود که آقای محمد علی انصاری به من زنگ زدند. آن زمان من دادستانی بودم. ایشان فرمودند حال امام (ره) ناجور است. اول اینطور شروع کردند، ولی از بیان ایشان فهمیدم و این ناباورانه بود. شاید هیچ وقت پشت تلفن برای آن حالت پیش نیامده است. سه مقطع برای من خیلی مقاطع خاصی از جهت حزن بود. یکی حاکم شرع ما مرحوم سلطانی که ترور شد و به شهادت رسید و برای ما سخت بود. یکی شهادت آقای بهشتی، چون درباره مظلومیت آقای بهشتی امام (ره) صحبت کردند که شاید ۴۰-۳۰ روز در شهادت آقای بهشتی محزون بودم. درباره امام (ره) هم فوق العاده بود. بالاترین درجه درباره امام (ره) بود. آن زمانی که آقای محمدعلی انصاری به من زنگ زدند و فرمودند وضعیت این طور شد ساعت ۹-۸ شب بود و کار‌هایی باید پیگیری می‌شد و مواردی را باید انجام می‌دادم و پیگیری می‌کردم.
روز اول صبح فردا که اعلام شد رحلت امام (ره) بزرگوار و روز بعد تشییع جنازه و حضور در نماز بر ایشان، هیچ زمانی باور نمی‌کردیم. باور واقعی تا مدت‌ها نمی‌شد که جامعه ما بدون امام (ره) زندگی کند.

آن ایام فکر می‌کردید حضرت آقا انتخاب شوند؟
من اصلاً نمی‌دانستم چه می‌خواهند بکنند. برای ما روشن نبود که خبرگان چه می‌کند و بعد از امام (ره) چه شرایطی ایجاد می‌شود. نکته مهم، آن خط امام (ره) است. امروز معتقد هستم هیچ کسی برتر و بهتر و عمیق‌تر از رهبری، مفسر خط امام (ره) نیست. بهترین مفسر خط امام (ره)، رهبری است. همه نکاتی که به عنوان مکتب سیاسی امام (ره) گفتم، عینا در بیانیه گام دوم جلوه دارد. همه در سیره و سلوک رهبری جلوه دارد. امروز کسی که در عمل و اجرا بخواهد ولایی باشد، کسی است که خط امام (ره) را در عمل اجرا کند.
استکبارستیزی جزو متن خط امام (ره) است. مگر کسی می‌تواند استکبارستیز نباشد و بگوید من خط امامی هستم، کسی می‌تواند به رای مردم احترام نگذارد و بعد بگوید من خط امامی هستم؟ امام (ره) به رای مردم احترام می‌گذاشت. امام (ره) می‌فرمود پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد. کسی می‌تواند پشتیبان ولایت فقیه نباشد و بگوید خط امامی هستم. خط امام (ره) خط روشن و نورانی است، خط تاریکی نیست که من بگویم خط امام (ره) چیست؟ خط امام (ره) روشن است. هم در حمایت از ولایت فقیه و هم در حمایت از مردم و رای مردم و در مبارزه با ظلم و استکبار و در توجه به محرومین و مستضعفین!

دو سه بار به شهید بزرگوار شهید قاسم سلیمانی اشاره کردید، متن وصیت نامه ایشان در فرازی خیلی توجهات را جلب کرد. آنجا که خطاب به خیلی از مراجع دارند که به معنای واقعی حمایت کنید و پشتیبان رهبری باشید. فکر می‌کنید چه در ذهن حاج قاسم می‌گذشت که چنین جمله‌ای را با این جهت‌گیری نوشتند؟
امروز این انگیزه‌ای که در منطقه برای دفاع از جریان مقاومت ایجاد شده، فقط با عشق به رهبری اتفاق افتاده است. من در جمع این‌ها در سوریه رفتم. این‌ها نیرو‌های حزب اللهی متدین عاشق آقا هستند که اسم آقا را می‌بردند اشک می‌ریختند. من دیدم این بچه‌ها را. این جریان راهپیمائی اربعین دیدنی است. سال‌ها این راهپیمائی را رفته‌اید. من این سال‌هایی که اربعین رفتم غوغایی است. آنجا کار ایرانی و عراقی و حجازی نیست، یعنی جبهه بین المللی مقاومت را می‌توانید در آنجا ببینید.
همه مسئله این است که بسیاری از این اربعینی ها، کربلای خود را هدیه به آقا کردند. کسی به این‌ها گفته این کار را کنید؟ این رابطه را بسیاری درک نمی‌کنند. فکر می‌کنند رابطه بین روسای کشور‌ها و مردم است، یک رابطه سیاسی است. رابطه‌ای که آقا امروز با ملت‌ها دارند که امروز حاج قاسم همه آن‌ها را به خط کرده و امروز چبهه مقاومت در منطقه تشکیل شده و ترامپ و اذنابش این تصور را داشتند که با رفتن حاج قاسم این قضایا متوقف شود که متوقف نخواهد شد. شیخ نمر را در سعودی زدند و فکر کردند انقلاب آنجا در حجاز دچار وقفه شود، آقای شیخ زکزاکی را دچار آسیب کردند و خانواده او را از هم پاشاندند و ۵ فرزند او را شهید کردند و فکر کردند مسئله نیجریه تمام است؛ اصلاً اینطور نیست. قضیه یمن با شکم گرسنه نزدیک به ۶ سال ایستادگی در مقابل سعودی‌ها که همان یمن سابق است، چه تغییری ایجاد شده است؟ این‌ها همان نقش عظیم رهبری است. در غزه، غزه ای‌ها هستند. در فلسطین، فلسطینی‌ها هستند. دنبال ایرانی نگردند. فقط مردم انجا به برکت این انقلاب بیدار شدند.