X
GO
آرشیو از سال 1388 تا مرداد 1399
تاریخ انتشار: یکشنبه 28 اردیبهشت 1399

از آسایشگاه‌های تا زندان‌ها؛تلفات کرونا در امریکا فراتر از تصور ماست/بحران داراماتیک یا نامرئی؟

تصاویر اندک و محدودی از 86 کشته و کانون‌های متعدد شیوع کووید 19 مانند آسایشگاه‌های پرستاران، زندان‌ها و مراکز بسته‌بندی گوشت وجود دارد. تأثیر این پنهان‌کاری چیست؟

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، وب سایت روزنامه گاردین در گزارشی نوشت: جان دلانو شش ساله بود که ویروس آنفولانزا در محله‌اش در نیو هیون، کانکتیکات شیوع پیدا کرد. درست پایین جاده یک مرده‌خانه وجود داشت. تابوت‌ها از این محل به بیرون آورده می‌شدند. این یک مرحله عالی از یک بازی جدید و هیجان‌انگیز بود.
او به یاد می‌آورد: ما با خودمان فکر می‌کردیم که هی پسر، این عالی است. مثل صعود از هرم است. سپس یک روز، من روی یکی از تابوت‌ها سر خوردم و بینی‌ام شکست. مادرم خیلی ناراحت بود. او گفت: مگر نمی‌فهمی که در آن صندوق‌ها افرادی بوده‌اند که جان خود را از دست داده‌اند؟

شرح دلانو که در تاریخ کاتارین آرنولد در مورد بیماری همه‌گیر آنفولانزای سال 1918 در اسپانیا ثبت شده، جنبه‌ای مهم از این فاجعه را در بر می‌گیرد و آن ماهیت عمومی مرگ است. تابوت‌ها به جزئی از زندگی روزمره تبدیل شدند و در پیاده‌روها و در اتاق‌هایی جلوی چشم مردم جمع می‌شدند. جاده‌ها مملو از اسب‌هایی بود که نعره می‌کشیدند و مرده‌ها را به قبرستان‌ها منتقل می‌کردند. یک قرن بعد، مرگ در خیابان‌های آمریکا نامحسوس شده است. همه‌گیری 2020 نه به خاطر تابوت‌های زیاد جمع‌آوری نشده بلکه برای مدل‌سازی داده‌ها و آمارها به یاد ماندنی است. برای اکثر آمریکایی‌ها، میزان مرگ‌ومیر 85 هزار و 901 نفر غیرمنطقی است. ویروسی که به خودی خود نامرئی است، پاسخی در سراسر کشور ایجاد کرده و شدیدترین مظهر بیماری یعنی از دست دادن زندگی نیز نامحسوس شده است. به طوری که، مراسم تشییع‌جنازه هم به فضای سایبری به عنوان یک فضای عالی برای استراحت منتقل شده است.

کرونا

 مگان دیوین، روان‌درمانگر و فردی که در زمینه‌ی آموزش‌های مرتبط با غم و اندوه در پورتلند، اورگن فعالیت می‌کند، گفت: ما همیشه در مورد مرگ می‌شنویم و صحبت می‌کنیم اما چیزی نمی‌بینیم. ما آمار را می‌دانیم اما آیا این ارقام می‌تواند بزرگی چیزی را که بشریت از دست داده است، برایمان مشخص کند؟
دیوین گفت: وقتی آداب و رسوم جسمی مرتبط با اندوه انجام نمی‌شود، حتی عزیزانی که در مقابل ویروس تسلیم می‌شوند و می‌میرند هم نامحسوس می‌شوند. شما نمی‌توانید وقتی آن‌ها در حال مرگ هستند، در کنار تختخوابشان باشید، نمی‌توانید به مراسم تشییع‌جنازه یا به دیدن آن‌ها بروید. آن‌ها فقط ناپدید می‌شوند. این شرایط باعث غیرواقعی بودن مرگ شده است.

در هر شرایط اضطراری ملی یا جهانی، رسانه‌ها نقش بزرگی را در انتقال حداکثری تجربیات به کسانی که ارتباط مستقیمی با موضوع ندارند، ایفا می‌کنند. به طور مثال، تصویر کیم فوک، دختر ناپالمی در جنگ ویتنام، تبدیل به نماینده شناخته شده این درگیری شد و جنبش صلح را تقویت کرد.

کووید 19 هنوز با چنین تصویری قاب‌بندی نشده است. عکاسان تلاش کرده‌اند تا جای خالی خود را پر کنند، زیرا در چندین سطح با مشکل روبرو هستند.

قوانین حفظ حریم خصوصی، دسترسی به بیمارستان‌ها را بسیار دشوار می‌کند. عکاسان به دلیل کمبود وسایل محافظتی که برای محافظت از سلامت خود به آن‌ها احتیاج دارند نیز در معرض خطر هستند. این مشکل ناشی از ترس سازمان‌های خبری بود که از تعهد و مسئولیت خود دریغ می‌کردند تا مبادا کارمندانشان بیمار شوند یا بمیرند.

یکی از جنبه‌های سوررئال بیماری کرونا ویروس در ایالات‌متحده این است که عکاسان با یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای خبری دوران زندگی خود احاطه شده‌اند، با این حال مجبور هستند که بیکار بمانند. گفتنی است، انجمن ملی عکاسان مطبوعات، اخیراً اقدامی در جهت جمع‌آوری کمک مالی برای کارگران آزادی که بیکار شده‌اند، انجام داد.

اکیلی رامسس، مدیر اجرایی انجمن ملی عکاسان مطبوعات، گفت: قدرت تصویر این است که انسانیت افراد را به یکدیگر متصل کند. اما دستیابی به آن تصاویر به طور فزاینده‌ای سخت می‌شود و این همان چیزی است که ما در ارتباط با کرونا ویروس با آن مواجه هستیم.

رزوم مورتون بهتر از دیگران، گرداب نامرئی میان واقعیت و تصویرگری رسانه‌ها را می‌فهمد. او دو موقعیت دارد. اول، یک پرستار است که در اتاق‌های عمل کار می‌کند و دوم یک عکاس حرفه‌ای است.

مورتون گفت: ترکیبی از قوانین حفظ حریم خصوصی، سانسور توسط مؤسسات بهداشت، ترس از مسئولیت و کمبود  تجهیزات حفاظتی به این معنی است که رسانه‌های خبری فقط موجی از شدت فاجعه مورد نظر را به مردم منتقل می‌کنند.

وی گفت: جنبه‌های بسیاری از این داستان وجود دارد که ما نمی‌توانیم آن‌ها را ببینیم. تصاویر قابل دسترسی برای عموم بسیار محدود است.

در بدترین حالت، مورتون فکر می‌کند که کمبود نسبی تصاویر رسانه‌ای به رهایی گسترده‌ی مراکز مختلف از تعهد و مسئولیتشان کمک می‌کند. وی گفت: مردم دستورالعمل‌های ایمنی را برای خود و دیگران جدی نمی‌گیرند.

رالف بگ لیتر، خبرنگار سابق دیپلماتیک سی‌ان‌ان و استاد روزنامه‌نگاری دانشگاه دلاویر، اولین تجربه از اهمیت تصاویر رسانه‌ای را در مقابله با نامرئی بودن مرگ دارد. وی در سال 2005، نقش اصلی را در ترغیب پنتاگون برای انتشار عکس سربازان آمریکایی که از جنگ‌های عراق و افغانستان در تابوت‌های نظامی پرچم‌دار به کشور باز می‌گشتند، ایفا کرد. گفتنی است، وی در این ماجرا با تهدید اقدام قانونی نیز روبرو بود.
وی گفت: من فکر می‌کنم آن تصاویر تغییری ایجاد کردند، اما آمریکایی‌ها آن‌ها را نمی‌دیدند.
تعدادی تصویر خنده‌دار از بحران کووید 19 منتشر شده‌اند. مانند عکس‌های غافلگیرکننده کامیون‌های یخچال که در خارج از بیمارستان‌ها پارک شده‌اند و منتظر اجساد هستند. یکی دیگر از شات‌های به یاد ماندنی، قبرهای دسته‌جمعی در جزیره هارت در نیویورک بود. گفتنی است، اداره پلیس نیویورک سریعاً هواپیمای بدون سرنشین مورد استفاده برای عکاسی را مصادره کرد.

اما بگ لیتر از این بیم دارد که بیشتر این عکس‌های تأثیرگذار مربوط به مراکز شهری آسیب‌دیده از ویروس مانند نیویورک، واشنگتن، شیکاگو و سیاتل است و بنابراین، مناطق روستایی که در حال حاضر از این همه‌گیری رنج می‌برند، نادیده گرفته شده‌اند.

وی گفت: وقتی شهروندان عادی مظاهر این بیماری را در زندگی روزمره خود نمی‌بینند، با خودشان فکر می‌کنند که این مشکل من نیست، مشکل دیگران است. این همان چیزی است که اکنون در مناطق روستایی آمریکا اتفاق می‌افتد.

نامرئی بودن بحران در مناطق مرکزی ایالات‌متحده با غلظت مرگ‌ومیر در مکان‌های دور از تجربه‌ی اکثر آمریکایی‌ها تشدید می‌شود. گذشته از بیمارستان‌ها، انفجار این طوفان همه‌گیری  در سه مکان احساس می‌شود که همه آن‌ها عمدتاً یا کاملاً خارج از دایره‌ی زندگی عمومی مردم هستند. این مکان‌ها عبارت‌اند از: آسایشگاه‌های پرستاران، زندان‌هایی که تعداد بالایی از زندانیان آفریقایی آمریکایی در آن نگهداری می‌شوند و کارخانه‌های بسته‌بندی مواد گوشتی که عمدتاً از نیروی کار مهاجرین لاتین استفاده می‌کنند.

نگهداری کشته‌های کووید 19 در خارج از شهر و پشت درهای بسته، جایی که اکثر آمریکایی‌ها نمی‌توانند آن‌ها را ببینند، باعث تقویت سیاسی دونالد ترامپ شده است. این موضوع به رئیس‌جمهور اجازه داده است تا اهمیت ویروس را برای هفته‌ها کاهش دهد و به دنبال بازگشایی مراکز اقتصادی کشور باشد. حتی اگر این خطر جان ده‌ها هزار نفر از شهروندان عمدتاً فقیر، سیاه و لاتین را به خطر بیندازد.

این پدیده این هفته کاملاً به معرض نمایش گذاشته شد. وقتی ترامپ دکتر آنتونی فاوسی، رئیس اداره‌ی بیماری‌های عفونی را به دلیل گفتن این موضوع که بازگشایی کسب‌وکارها می‌تواند خطر ابتلا به عفونت‌های جدید را ایجاد کند، مورد سرزنش قرار داد. ترامپ درباره اظهارات علمی و واقعی فاوسی گفت: برای من، آنچه او می‌گوید قابل‌قبول نیست. البته ترامپ نمی‌تواند اظهارات فاوسی را نادیده بگیرد، زیرا هزینه‌های انسانی کووید 19 مشهود است.

کرونا

فاصله‌ای که بسیاری از آمریکایی‌ها از موضوع دارند، به ترامپ اجازه داده است که از کارت «دیگری» برای بازی استفاده کند و دیگران را مقصر جلوه دهد. او سعی کرده است تا ویروس را به عنوان یک مشکل خارجی تحت عنوان "ویروس چینی" مطرح کند. همچنین او فرمانداران دموکرات را مقصر می‌داند، فقط به این دلیل که شهرهای ایالت‌های تحت اداره‌ی آن‌ها، بسیار آسیب‌دیده هستند.

سرزنش از ویژگی‌های همه‌گیری در طول تاریخ بوده است. یهودیان به دلیل مرگ سیاه در قرن چهاردهم مورد سرزنش قرار گرفتند. در جنگ جهانی اول نظریه‌های توطئه فاش شد که می‌گفت، آلمان آنفولانزای اسپانیایی را به عنوان یک سلاح زیستی ایجاد کرده است. در طول اپیدمی سارس در سال 2003، به جوامع آسیایی آمریکایی برچسب زدند و آن‌ها به اتهام شیوع بیماری با تبعیض روبرو شدند.

استیون تیلور، روانشناس بالینی در دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا، گفت: هر بیماری‌ای که مورد بررسی قرار داده‌ام به افزایش نژادپرستی منجر شده است.

تیلور تحقیقاتی را بر روی 7000 نماینده بزرگ‌سال از ایالات‌متحده و کانادا برای سنجش نحوه مقابله‌ی آن‌ها با بیماری آغاز کرده است. یافته‌های اولیه وی حاکی از آن است که طبیعت نامرئی آسیب‌های ناشی از کووید 19 باعث تحریک رفتار‌های بی‌ثبات در انتهای دو طیف مخالف می‌شود.

در یک مورد شدید، حدود 15٪ از افراد مورد بررسی از آنچه تیلور "سندرم استرس کووید" لقب داده است، رنج می‌برند. این افراد اگرچه مظاهر بیماری را نمی‌بینند، اما آن‌قدر اطلاعات زیادی درباره‌ی این همه‌گیری دارند که از اضطراب عمیق ابتلا به آن رنج می‌برند. در واقع آن‌ها تا آن حد اضطراب را تجربه می‌کنند که گویی به این بیمار دچار شده‌اند.

در انتهای دیگر طیف، یک زیر مجموعه به اندازه مشابه افرادی که از سندروم استرس کرونا رنج می‌برند، نوشداروی ترامپ را نوشیده و متقاعد شده‌اند که این فاجعه یک فریب است و مشکلی ایجاد نمی‌کند. تیلور گفت: آن‌ها از خانه بیرون می‌آیند و می‌گویند: ما می‌توانیم ویرانی ناشی از تعطیلی اقتصاد را در اطرافمان مشاهده کنیم، اما نمی‌توانیم افرادی را ببینیم که مریض و در حال مرگ هستند.

موج تظاهرات علیه تعطیلی اقتصاد در خارج از پایتخت‌های ایالتی شدیدترین مظهر این نوع تفکر است. این دیدگاه، نسل جدیدی از تئوری‌های توطئه مانند پلندمیک Plandemic )) را برانگیخته است. در این ارتباط، یک فیلم با اطلاعات غلط منتشر شده که میلیون‌ها بیننده را به طور آنلاین به خود جذب کرده است. در این ویدیو به دروغ ادعا شده که کرونا ویروس ساخته‌ی شرکت‌های دارویی و بیل گیتس است.

کرونا

تیلور با بیان این مطلب که اگر نگوییم چند سال حداقل چند ماه تا پیدا کردن واکسن کووید 19 فاصله داریم، درباره شیوع احساسات ضد واکسیناسیون هشدار داد. وی در نمونه‌گیری تازه از گروه نظرسنجی خود که هنوز منتشر نشده است، دریافت که 21٪ آمریکایی‌های حیرت‌انگیز گفته‌اند که از زدن واکسن کرونا ویروس خودداری می‌کنند.
اگر این نسبت، تبدیل به یک نرخ واقعی در جامعه برای رد واکسن شود، می‌تواند ایمنی جمعی را که سلامتی همه آمریکایی‌ها به آن وابسته است، به خطر بیندازد.