به گزارش پایگاه اطلاع رسانی ستاد حقوق بشر، ظهر تاسوعا بود؛ حتی خورشید گرمِ چابهار هم نتوانست مانع خیل عزاداران حسینی شود. «سکینه» نوزاد دو ماهه‌اش را به سینه می‌فشرد. با این که حال خوبی نداشت، اما می‌خواست گوش دخترکش صدای «حسین حسین» را بشنود.
وقتی که هیأت‌های عزاداری در میدان اصلی شهر شور گرفته بودند، «ثنا» بی قرار شد. سکینه فکر می کرد نوزاد گرسنه شده و شاید گرما بی طاقتش کرده، تصمیم گرفت به کناری برود و دخترکش را شیر بدهد. صدای انفجار بلند شد، وحشت و جیغ در میان عزاداران پیچید، سکینه هراسان شد، نمی دانست به کدام سو برود. صدای انفجار دیگری در فضا پیچید. ثنا در اولین تاسوعای عمر کوتاه اما پربرکتش، در آغوش مادری که با توسل به قران اسم او را انتخاب کرده بود، به شهید شش ماهه کربلا اقتدا کرد.
در روز تاسوعای حسینی سال ۱۳۸۹، اعضای گروهک ترویستی جندالشیطان که پس از دستگیری سرکرده خود «عبدالمالک ریگی» به اقدامات افراطی‌تر روی آوردند، صبح روز تاسوعا با دو انفجار انتحاری در مقابل مسجد امام حسین علیه السلام و در مسیر عزاداران حسینی در شهر چابهار، خون ده‌ها نفر از مردم بی‌گناه سنی و شیعه را بر زمین ریختند، من جمله ثنا که متولد مهرماه بود و مادرش سکینه سندگل.
در اثر این انفجار چهل نفر به شهادت رسیدند و ۸۵ نفر زخمی شدند. تروریستها که سه نفر بودند و یک جلیقه انفجاری مخفی شده به تن داشتند زمانی که موفق نمی شوند وارد مسجد شوند، اقدام وحشیانه خود و جلیقه انفجاری را در خیابان و معابر پر رفت و آمد، منفجر می کنند. پس از انفجار اول، تروریست دوم قصد نزدیک شدن به محل ازدحام جمعیت را داشته اما توسط نیروهای امنیتی شناسایی و قبل از هر اقدامی به هلاکت می رسد و دونفر دیگر نیز دستگیر و به جزای اعمال خود می رسند.
پدر ثنا که در روز حادثه در کنار دختر دیگرش آنسوتر ایستاده بود، درباره این اقدام وحشیانه می گوید:«آن شب گروهک وحشی عبدالمالک در شبکه های خارجی اعلام کردند که عملیات موفقیت آمیزی داشتند و تعدادی از مزدوران را به هلاکت رساندند. برخی که خود دستی در جنایت و ترور مسلمانان دارند، به آنها تبریک گفتند و آنها را تحسین کردند. اما عملیات موفقیت آمیز نسبت به چه کسانی؟ عملیات موفقیت آمیز علیه یک طفل شیرخواره دو ماهه؟ عملیات انتحاری در برابر یک زن بی دفاع؟ در مقابل کودکان بی دفاعی که برای عزاداری یا تماشا آمده بودند؟ از بین چهل شهید این حادثه ده نفر دانش آموز و دو نفر معلم بودند.»