به گزارش سایت ستاد حقوق بشر، منصوره صفرپور، کارشناس حقوقی مؤسسه صیانت از حقوق زنان در یادداشتی به مناسبت روز جهانی پایان مصونیت در پرتو کشتار سیستماتیک خبرنگاران، نوشت:
دوم نوامبر، که از سوی سازمان ملل متحد به عنوان «روز جهانی پایان دادن به مصونیت برای جنایات علیه روزنامهنگاران» نامگذاری شده است، فرصتی حیاتی برای تأمل در یکی از بنیادیترین میثاقهای حقوق بشری محسوب میشود: حق جامعه جهانی بر دسترسی به اطلاعات و حمایت از کسانی که حاملان این اطلاعات هستند. این روز نمادین در شرایطی فرا میرسد که نوار غزه به صحنه یکی از مرگبارترین و هولناکترین میدانهای نبرد برای روزنامهنگاران در تاریخ معاصر تبدیل شده است. آمارهای تکاندهنده از کشته شدن بیش از ۱۰۰ خبرنگار و کارکنان رسانهای ، نه تنها یک تراژدی انسانی، بلکه نشانهای هشداردهنده از نقض سیستماتیک قوانین بینالمللی و حملۀ همهجانبه به خود «حقیقت» است. این کشتار گسترده، پرسشهای بنیادینی را درباره کارآمدی مکانیسمهای بینالمللی حمایت از روزنامهنگاران و نقش جامعه جهانی در حفظ حقوق بشر مطرح میکند. این نوشتار با رویکردی تحلیلی و با تمرکز بر چارچوبهای حقوق بشری، به واکاوی ابعاد مختلف این فاجعه و پیامدهای عمیق آن میپردازد.
کشتار خبرنگاران به مثابه نقض قواعد آمره حقوق بینالملل بشردوستانه
حقوق بینالملل بشردوستانه با تکیه بر اصولی جهانشمول، حمایت قاطعانهای از غیرنظامیان در درگیریهای مسلحانه به عمل میآورد. در این چارچوب، خبرنگاران به عنوان غیرنظامی شناخته میشوند و هرگونه حمله عمدی به آنان، به صراحت ماده ۷۹ پروتکل الحاقی اول به کنوانسیونهای ژنو، یک جرم جنگی محسوب میشود.
آنچه در غزه رخ داده است، نه تنها نقض این ماده، بلکه زیر پا گذاشتن چندین اصل بنیادین حقوق بشردوستانه است. اصل تمایز به عنوان ستون فقرات این حقوق، تأکید میکند که باید همواره میان رزمندگان و غیرنظامیان تمایز قائل شد. خبرنگاران در غزه با پوشش واضح و شناسایی شده به روشنی در زمرۀ غیرنظامیان قرار میگیرند. با این وجود، کشته شدن شمار بیسابقهای از آنان، با الگویی که از هدفگیری مستقیم و نظاممند حکایت دارد، نقض فاحش این اصل بنیادین است.
همچنین اصل تناسب در حقوق بشردوستانه حکم میکند که خسارات جانبی به غیرنظامیان نباید با مزیت نظامی مستقیم و قطعی نامتناسب باشد. کشته شدن دهها خبرنگار در خانههای شخصی، همراه با اعضای خانوادهشان، یا در خودروهای شده، به وضوح نشان میدهد که این اصل نیز به طور گسترده نادیده گرفته شده است. افزون بر این، تعدد و تراکم کشتهشدگان خبرنگار در یک بازه زمانی کوتاه و یک منطقه جغرافیایی محدود، این پرسش جدی را مطرح میسازد که آیا با یک سیاست آگاهانه و برنامهریزی شده برای خاموش کردن صدای رسانهها روبرو هستیم یا خیر. هنگامی که حملات، گسترده و سیستماتیک باشد و با علم به پیامدهای آن صورت گیرد، میتوان آن را در چارچوب «جنایت علیه بشریت» نیز مورد بررسی قرار داد. بنابراین، کشتار خبرنگاران در غزه تنها یک تراژدی نیست، بلکه نمونهای هولناک از نقض قواعد آمره حقوق بینالملل است.
پیامدهای حقوق بشری سکوت؛ از حق دسترسی به اطلاعات تا حاکمیت بیقانونی
کشتار سیستماتیک خبرنگاران در غزه، پیامدهایی ویرانگر و فراتر از نقض قوانین جنگی دارد و اساس حقوق بشر را در سطح جهانی نشانه رفته است. خبرنگاران در مناطق درگیری، نقش «دیدهبان» را برای جامعه بینالملل ایفا میکنند. آنان چشمان و گوشهای جهانی هستند که رنج غیرنظامیان، تخلفات جنگی و فجایع انسانی را ثبت و ضبط میکنند. حذف فیزیکی این دیدهبانان، به معنای کور کردن چشمان جهان در برابر واقعیتهای میدان نبرد است.
از سوی دیگر، ماده ۱۹ میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، به صراحت بر حق جستجو، دریافت و انتشار اطلاعات تأکید دارد. سکوت اجباری خبرنگاران در غزه، این حق را نه تنها از مردم فلسطین، که از کل جامعه جهانی سلب میکند. در فضای تاریک و سانسور شدۀ فقدان اطلاعات مستقل، اخبار کذب، تبلیغات جنگی و روایتهای یکسویه به سرعت گسترش مییابد و زمینه را برای نقض هر چه بیشتر حقوق بشر و تداوم درگیری فراهم میسازد.
شاید یکی از مخربترین پیامدهای این فاجعه، تقویت «فرهنگ مصونیت» باشد. هنگامی که مرتکبان جنایات علیه خبرنگاران، با اطمینان از عدم پیگرد قانونی و پاسخگویی عمل میکنند، چرخهای معیوب و خطرناک از خشونت و بیقانونی تقویت میشود. این مصونیت، نه تنها عدالت را برای قربانیان و خانوادههای داغدارشان نقض میکند، بلکه پیامی واضح به تمام ناقضان حقوق بشر در سراسر جهان میفرستد که میتوان حاملان حقیقت را بدون هزینه و با مصونیت کامل از میان برداشت. این امر، بنیانهای نظام بینالمللی حقوق بشر را به تمسخر میگیرد.
فاجعه غزه، مصونیت را به واژهای غمانگیز و تلخ تبدیل کرده است. آنچه در این سرزمین محاصره شده رخ میدهد، فراتر از یک درگیری نظامی متعارف است؛ این یک «نبرد حافظه» تمامعیار است. نبردی برای کنترل روایت، برای پاک کردن ردپای جنایات، و برای محو کردن شاهدانی که میتوانند در دادگاه تاریخ شهادت دهند. کشتار سیستماتیک خبرنگاران، حملهای مستقیم به حافظه جمعی بشریت و تلاشی برای دفن حقیقت زیر آوارهای غزه است. تا زمانی که جامعه جهانی، به ویژه قدرتهای تاثیرگذار و دارنده وتو در شورای امنیت، اراده سیاسی لازم برای به اجرا درآوردن قوانین بینالمللی، پایان دادن به مصونیت و محاکمه عاملان این جنایات را نداشته باشند، این مناسبتهای نمادین تنها به شعاری توخالی و تکراری تبدیل خواهند شد. حفاظت از خبرنگاران، تنها حفاظت از یک گروه شغلی نیست؛ حفاظت از خط قرمز دفاع از کرامت انسانی، حقیقت و عدالت است. این خط قرمزی است که امروز در غزه به شکلی خونین و سیستماتیک در حال نقض شدن است.